گویه‌های بانگ – گویۀ‌ بیست و دوم: «وقتی هیچ چیز جای خودش نیست» از‌ م. روان‌شید

شعر م. روان‌شید، بازتاب جهانی واژگون و هستی‌شناسی شکست‌خورده‌ای است که در آن نظم طبیعی زندگی و مرگ از بین رفته است. شاعر تبعیدی، در میانه شب طولانی و درد جمعی، تنها به جابه‌جایی سکوت‌بار کلمات میان ورق‌ها می‌پردازد.

از تجربه تا تخیل -حسین کامکاری: عنکبوت

در فضای سرد و خشن زندان، یعقوب که به اتهام شرکت در اعتراضات بازداشت شده، برای کاهش دوران حبس هجده‌ماهه خود، در امتحان حفظ قرآن شرکت می‌کند. این امتحان توسط بازجوهایی انجام می‌شود که خود با تفسیرهای خشک و ایدئولوژیک، قرآن را وسیله‌ای برای تحقیر و کنترل زندانیان قرار داده‌اند. داستان، تضاد بین معنویت واقعی و استفاده ابزاری از دین را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه فشار سیستماتیک و شکنجه، نه تنها بدن که روح و باورهای فرد را نیز نشانه می‌رود و او را در مرز فروپاشی روانی قرار می‌دهد.

متین میرجانی: رنگی از رنگ‌های آتش نیمروزی

این مقاله، با خوانشی خلاق و نو، در پی واکاوی لایه‌های پنهان و آشکار «رنگ آتش نیمروزی» نوشته شهریار مندنی پور است: از استعاره‌های جنگ در دل طبیعت بکر، تا نبردی فلسفی میان سنت و مدرنیته، و از اسطوره‌های کهن شکار تا تعلیقی که تا آخرین سطر، ذهن را می‌کاود. «رنگ آتش نیمروزی» فقط یک داستان کوتاه نیست؛ آیینه‌ای است شکسته از تاریخ ما، که هر تکه‌اش تصویری دردناک و در عین حال باشکوه را بازمی‌تاباند.

فاطمه د. منتظری: «شاعرانگی‌های یک مورخ» – «زیر گنبد دوار»، اشعار عباس امانت

«زیر گنبد دوار» اثر تازه عباس امانت، تاریخ‌نگار برجسته، آمیزه‌ای از شعر نو و قالب‌های کهن است، بیش از یک تجربه شاعرانه شخصی، بازتاب نگرانی‌های عمیق فرهنگی و فلسفی مورخی است که ریشه در میراث کهن دارد و در جهانی معاصر می‌زید. شعرهای او با اشارات پرشمار به حافظ، اخوان ثالث و دیگران، تلاشی است برای پیوند زدن «از دست‌رفتگان» ادبی با «بازماندگان» امروزین، در حالی که مفاهیمی چون زمان، حافظه و تقلای انسان در چنگال تقدیر را در قالبی بدیع و اغلب التقاطی می‌کاود. این کتاب، پنجره‌ای است به ذهن پژوهنده‌ و شاعرانه‌ای که گذشته را نقد می‌کند، ولی خود را از آن جدا نمی‌داند.

شهلا شهابیان: جمعه

جمعه یک داستان کوتاه تأثیرگذار و روان‌شناختی است. نویسنده با مهارت، دنیای درونی یک زن را در مرحله‌ای حساس از زندگی به تصویر می‌کشد. داستان علاوه بر روایت یک جذابیت عاطفی، لایه‌هایی از نقد اجتماعی (فشارهای سنتی، زندگی دوگانه، رؤیت‌پذیری و پنهان‌کاری) را نیز در خود دارد. ابهام پایانی و تمرکز شدید بر دیدگاه اول شخص، از ویژگی‌های بارز اثر است که آن را برجسته می‌سازد.

آموزه‌های داستان‌نویسی – فرانس ک. اشتانتسل: عناصر تشکیل‌دهنده موقعیت‌های روایی؛ شخص، نظرگاه، شیوه

نویسنده در این مقاله با هدف ارائه یک طبقه‌بندی نظام‌مند برای اشکال روایت، استدلال می‌کند که «میانجی‌گری» در معنای چگونگی انتقال داستان به مخاطب ویژگی مهمی در روایت است. او برای تحلیل این پدیده‌، سه عنصر پایه را معرفی و از یکدیگر متمایز می‌کند: ۱. شیوه روایت (Modus) ۲. شخص (Person) و ۳. نظرگاه (Perspective) که بر مبنای مشارکت یا عدم مشارکت راوی/شخصیت واسط در رویدادها مشخص می‌شود.

جان آپدایک: «معشوق‌ات هم‌الان زنگ زد» به ترجمه میترا داوودی

آنچه این داستان را جاودانه کرده، پایانِ بازِ نفس‌گیر آن است: تلفن بار آخر زنگ می‌زند، چهار بار، یک بار، سپس دوازده بار مصمم و غم‌انگیز… و هیچ‌کس جواب نمی‌دهد. خواننده تا لحظه‌ی آخر نمی‌داند خیانت واقعی بوده یا فقط توهمِ یک ذهن عاشق و مضطرب؟ آپدایک قضاوت نمی‌کند؛ فقط زندگیِ واقعیِ طبقه‌ی متوسط آمریکا را، با تمام ریاکاری، تنهایی و میلِ سرکوب‌شده‌اش، زیر ذره‌بین می‌گذارد.

دو داستان کوتاه از مارتین بریل به ترجمه فروغ تمیمی

بزرگترین دستاورد بریل، توانایی او در تبدیل امور عادی و پیش‌پاافتاده به موضوعی شاعرانه و عمیق بود. او ثابت کرد که برای خلق داستانی تاثیرگذار، نیازی به سوژه‌های دراماتیک یا شخصیت‌های استثنایی نیست. در داستان «گل کلم»، نوشیدن یک آبجو در کافه به نمادی از آزادی و مقاومت در برابر زندگی یکنواخت تبدیل می‌شود، و در «پدری برای آخر هفته»، یک گفتگوی ساده والدین و فرزند، نمایانگر شکاف نسلی و پیچیدگی‌های روابط انسانی است.

آموزه‌های داستان‌نویسی -فرانتس ک. اشتانتسل: بُعد تاریخی نظرگاه‌گرایی در داستان‌نویسی

رمان‌های قدیمی‌تر تمایل آشکاری به شیوه روایت بی‌نظرگاهی داشتند. تقریباً تمام نویسندگان بزرگ دوره ویکتوریا، مانند دیکنز، تاکری، جورج الیوت، ترولوپ، و همچنین هم‌عصرانشان مانند بالزاک، ژان پل، تولستوی و دیگران، به جز چند استثنای کوتاه، به شیوه بی‌نظرگاهی (Aperspektivismus) روایت می‌کردند. تغییر به سمت نظرگاه‌گرایی (Perspektivismus) با رمان‌های فلوبر و هنری جیمز آغاز شد و سپس در رمان‌های مدرن به سبک غالب تبدیل گردید.

  ادبیات داستانی آمریکا در قرن بیستم – به کوشش حسین نوش‌آذر

در قرن بیستم، نویسندگان آمریکایی مانند هنری جیمز، ارنست همینگوی و تونی موریسون با نوآوری‌های فرمی و محتوایی، داستان کوتاه را به عنوان یک فرم ادبی مستقل و غنی تثبیت و آن را به ابزاری برای بیان تجربیات فرهنگی و هویتی تبدیل کردند. جلوه هایی از این تلاش در بانگ.

ادبیات مهاجرت: بازتعریف هویت و مقاومت در روایت‌های جابجایی

نشریه ادبی بانگ از اردیبهشت‌ماه با اختصاص دوسیه‌ای به «ادبیات مهاجرت»، نه‌تنها به معرفی آثار این حوزه می‌پردازد، بلکه با کاوش در مفهوم این ژانر، آن را از ادبیات تبعید و دیاسپورا متمایز می‌کند. این مقاله با نگاهی به نظریه‌های هومی بابا، پل ریکور و ادوارد سعید، نقش روایت‌های مهاجرت را در بازسازی هویت، مقاومت زبانی و چالش با ساختارهای قدرت جهانی بررسی می‌کند و دعوتی است برای تأمل عمیق‌تر در این حوزه پویا.

ناصر تقوایی، روایتی ناتمام

ناصر تقوایی، اگرچه به عنوان یکی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران شناخته می‌شود، بیش از هر چیز، ریشه در ادبیات داشت. خاستگاه هنری او نه در کلاس‌های سینما، که در دل داستان‌نویسی و فضای روشنفکری دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شکل گرفت. تقوایی با انتشار داستان‌های کوتاهش در مجلاتی چون «آرش» و سردبیری «جُنگ هنر و ادبیات جنوب»، خود را به عنوان نویسنده‌ای صاحب سبک با نثری متأثر از مکاتب آمریکایی تثبیت کرد. مجموعه داستان «تابستان همان سال» که تنها اثر او در زمینه ادبیات داستانی است در عرصه ادبیات کارگری و ادبیات اقلیمی جنوب به یاد ماندنی و از اثار شاخص ادبیات معاصر ایران است.

بایگانی

بانگ - نوا

شعر

از دست ندهید

متین میرجانی: رنگی از رنگ‌های آتش نیمروزی

این مقاله، با خوانشی خلاق و نو، در پی واکاوی لایه‌های پنهان و آشکار «رنگ آتش نیمروزی» نوشته شهریار مندنی پور است: از استعاره‌های جنگ در دل طبیعت بکر، تا نبردی فلسفی میان سنت و مدرنیته، و از اسطوره‌های کهن شکار تا تعلیقی که تا آخرین سطر، ذهن را می‌کاود. «رنگ آتش نیمروزی» فقط یک داستان کوتاه نیست؛ آیینه‌ای است شکسته از تاریخ ما، که هر تکه‌اش تصویری دردناک و در عین حال باشکوه را بازمی‌تاباند.

گویه‌های بانگ- گویۀ بیست و دوم: «سبزینه» از مهسا نورزاده

نوآوری در تلفیق دانش علمی با حس‌انگاری شاعرانه، ایجاد استعاره‌های چندمعنایی از طریق پیوند مفاهیم گیاهشناسی-اندام‌شناسی، استفاده هدفمند از فرم برای بازتولید ریتم زیستی/تنفسی، اسطوره‌شناسی شخصی پیرامون باروری و نابودی از مهمترین دستاوردهای شاعر در این مجموعه است.

جواد اسحاقیان: «مرگ نور در تازمامارت»، استعلای انسان در ادبیات زندان

رمان «مرگ نور» طاهر بن جلون، روایتی است از هجده سال مرگ تدریجی در زندان مخفی تازمامارت؛ جایی که تاریکی مطلق، شکنجه‌ی جسمی و روانی، و فراموشی اجباری، زندانیان سیاسی را به مرز جنون می‌رساند. اما همین سیاه‌چال، برای «سلیم» – قهرمان اثر – به فرصتی برای خودکاوی عمیق، مقاومت معنوی، داستان‌گویی نجات‌بخش، و در نهایت، استعلای انسانی تبدیل می‌شود. بن جلون با الهام از خاطرات واقعی احمد مرزوکی، نه تنها جنایات رژیم حسن دوم را افشا می‌کند، بلکه نشان می‌دهد چگونه نوشتن و آگاهی، حتی در گور زنده، می‌تواند پیروزی بر سرکوب باشد.

از تجربه تا تخیل- س. ر. مجتهدی: کبوترخان هزار توی مسموم

«کبوترخان هزار توی مسموم» نوشته س.ر.مجتهدی، فراداستانی است که در تقاطع ادبیات، روان‌کاوی و تاریخ ایستاده است. این اثر، ماجرای راوی‌ای را روایت می‌کند که با خرید نسخه‌ای مرموز از کتاب «موسی و یکتاپرستی» فروید، درگیر شبکه‌ای از رازها می‌شود که او را به سمت کشف حقیقتی باستانی و خطرناک دربارهٔ اخناتون، خلیفهٔ فاطمی «الحاکم بامرالله» و هزارتوهای یک کبوترخانهٔ متروک سوق می‌دهد. روایتی رویامانند که در آن، جستجو برای معنا به بهایی گزاف تمام می‌شود: نابینایی.

نگین ساسان فر: «آقای سلیم و فروپاشی ذهن» – کاوشی در ناخودآگاه روایت و زیبایی‌شناسی رنج در جهان غزاله علیزاده

این مقاله با تکیه بر نظریه‌های روایت‌شناسی ژنت و بارت و نیز روان‌کاوی فروید و لاکان، نشان می‌دهد که چگونه علیزاده با ساختارشکنی روایی و آفرینش زبانی حسی-جسمانی، مرزهای واقعیت، رؤیا و ناخودآگاه را در هم می‌نوردد. در این خوانش، بیماری استعاره‌ای از انحطاط روح و مرگ میل است، بیمارستان صحنه تقابل واقعیت و ناخودآگاه ، و خود متن به «نوشتار رنج» بدل می‌گردد، چنانکه بدن بیمار به زبان متن تبدیل شده و هر زخم، نشانی از کوشش سوژه برای نوشتن خود در آستانه نابودی است.

بهروز چناری‌زاده: ارجاع به تاریخ با کدام هدف؟ – مقایسه اجمالی ارجاعات تاریخی احمد اخوت و بورخس در داستان‌های کوتاه این دو نویسنده

آیا احمد اخوت، «بورخس اصفهانی» است؟ این ادعایی است که برخی با استناد به فرم روایی مشابه و حجم انبوه ارجاعات تاریخی مطرح می‌کنند. اما نگارنده در تحلیلی تطبیقی، با واکاوی داستان‌های این دو نویسنده، به نتایجی متضاد می‌رسد و نشان می‌دهد که تاریخ در دستان بورخس، ابزاری برای خلق شگفتی و زیبایی‌شناسی ناب است، در حالی که اخوت از آن برای واکاوی واقعیت‌های اجتماعی و طرح پرسش‌های انتقادی بهره می‌برد. این نوشتار، مرزهای این دو نگاه کاملاً متمایز را ترسیم می‌کند.

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی