قباد آذرآیین: نینا
آسانسوریک سال بعد، به همکف رسید، نینا پیرزن را تند کنار زد و خودش را انداخت بیرون و نفسش را آزاد کرد… در آسانسور بسته شد. پیرزن پیاده نشده بود…
آسانسوریک سال بعد، به همکف رسید، نینا پیرزن را تند کنار زد و خودش را انداخت بیرون و نفسش را آزاد کرد… در آسانسور بسته شد. پیرزن پیاده نشده بود…
آدم بعد از ۳۰ سال دوری از لبنان به زادگاهش برمیگردد. روایتی از ۱۶ روز اقامت او در موطناش.
هیاهو در روابط خانوادگی که به بیزاری و سرخوردگی میرسد با دیالوگهایی سرزنده که سویههای پنهان و ترسناک با هم بودن ما را بیان میکند.
کتاب ناآرامی، کتابِ سرخوردگی از جهان و بنای یادبودِ ظلمانیترین خوشبختیها و کتابِ ذوق و شوق و شادمانی است. فرناندو پسوا کیست؟ او را به یاد میآوریم.
در سرزمینهایی که دیگران جستجو میکنند سروکارمان تنها با بیگانهگان و بینامونشانهاست. هرگز آن مسافر غریبی که در خفا لذت برده نبودهام.
آیا امتداد رویاهامان به بیداری میرسد و امتداد بیداریمان به رویاهامان؟ فرخنده آقایی در «جاده» تصویری از مفهوم این پرسش به دست میدهد.
زن همه مدت سفر داشت مینوشت. یک بار گفته بود که پنج سال است خاطراتش را در این دفترچه یادداشت میکند.
آدم بعد از ۳۰ سال دوری از لبنان به زادگاهش برمیگردد. روایتی از ۱۶ روز اقامت او در موطناش.
فرازی از رمان «به شهادت یک هرزه» درباره حافظه تاریخی و فجایع اجتماعی در سالهای اخیر در ایران در مناسبات عاطفی نسل جوان، حاصل خلوت چهار ساله نویسنده برای روشن کردن شمعی در دل تاریکیها.
رمان فارسی از خواننده دعوت میکند به واقعیت زندگی رضایت دهد. شیر محمدِ در تنگسیرِ چوبک تنها مانده است. چرا؟