سورنا دانایی: دیاسپورا، هویت و جنسیّت در رمان «سَندروم اولیس» نوشته‌ رعنا سلیمانی

رمان “سندروم اولیس” نوشته‌ی رعنا سلیمانی، داستان نینا، زنی ایرانی است که پس از تجربه‌ی سرکوب سیاسی و اعدام شوهرش اسحاق، به عنوان پناهنده به سوئد می‌رود. این رمان بر سه محور اصلی دیاسپورا، هویت و جنسیت متمرکز است.

بهروز شیدا: «در زمین از بهشت گفت‌وگوها است»- شش خوانش مینی‌مالیستی و برگردان دو شعر کوتاه

آن‌چه می‌خوانید شش خوانش مینی‌مالیستی‌ و برگردان دو شعر کوتاه است در پیوند با یک‌دیگر؛ شش خوانش مینی‌مالیستی‌ از کتاب کاندید، نوشته‌ی ولتر، نمایش‌نامه‌ی نمایش یک رویا، نوشته‌ی آگوست استریندبرگ، صفحه‌ی اول رمان باباگوریو، نوشته‌ی انوره دو بالزاک، صفحه‌ی اول رمان من هفت‌تیرکش فرزی هستم، نوشته‌ی میکی اسپیلین، کتاب اعترافات،نوشته‌ی ژان ژاک روسو، جستار چگونه می‌توانی از روی سایه‌ات بپری وقتی دیگر سایه‌ای نداری؟، نوشته‌ی ژان بودریار؛ برگردان دو شعر کوتاه از گونار اکلوف و توماس ترانسترومر.

پیمانه ملازهی: جمعه خونینی که به رقص آزادی بدل شد

هنوز مشتِ گره کردۀ ما به آسمان نرفته بود، هنوز شعارمان را نداده بودیم که تیرباران شروع شد. ازآسمان با هلی‌کوپتر روی سقف خانۀ مردم یا از روی زمین تیرباران می‌شدیم. مردم مثل نخل‌های تبر خورده به زمین افتادند.

قاضی ربیحاوی: فتنه

این داستان در گره‌گاه دو موضوع «عشق و تنهایی» و «مرگ و زندگی» با روایتی نمادین و سرشار از عناصر فولکلور و اساطیری، به زندگی شخصیتی به نام حاتو می‌پردازد که درگیر مسائل عاطفی، اجتماعی و فلسفی است. داستان در فضای رئالیسم جادویی اتفاق می‌افتد و مرز بین واقعیت و خیال را محو می‌کند.

گوشه‌‌های بانگ- گوشه دهم: «رنج متبرک» نوشته مریم پژمان

این داستان به چالش‌های زنان در مواجهه با انتظارات اجتماعی و شخصی می‌پردازد. سارا، شخصیت اصلی، با تصمیم دشوار بارداری برای خواهرش، مسئولیت‌های خانوادگی و فشارهای درونی خود را مدیریت می‌کند. او تلاش می‌کند تا بین احساس وظیفه، عشق به خانواده و نیاز به احترام به خود تعادل برقرار کند. داستان همچنین نشان می‌دهد که زنان چگونه در موقعیت‌های پیچیده، با حفظ آرامش و قدرت درونی، به دنبال تحقق اهداف بزرگ‌تر هستند، حتی اگر این به معنای تحمل رنج و نادیده گرفته شدن احساساتشان باشد.

شروود اندرسن: «می‌خواهم بدانم چرا»، به ترجمه نادر افراسیابی 

داستان “می‌خواهم بدانم چرا” اثر شروود اندرسن، از منظر اول شخص و از زبان یک نوجوان بیان می‌شود. این نوجوان، که نامش در داستان ذکر نشده، عشق عمیقی به اسب‌های مسابقه دارد و این عشق به عنوان محور اصلی داستان، هم روایت و هم شخصیت‌پردازی را شکل می‌دهد. راوی با زبانی ساده و صمیمی، تجربه‌ی خود از سفر به مسابقات اسب‌دوانی در ساراتوگا را بازگو می‌کند. این روایت، علاوه بر توصیف جزئیات مسابقات و اسب‌ها، به کشف ناگهانی راوی از واقعیت‌های تلخ زندگی بزرگسالان می‌پردازد.

گری لئونارد: «دوبلینی‌ها»، به ترجمه تارا نوری

مقاله گری لئونارد نشان می‌دهد که «دوبلینی‌ها» نه تنها یک مجموعه داستان کوتاه است، بلکه یک اثر عمیق و چندلایه است که به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی می‌پردازد. جویس با استفاده از سبک منحصر به فرد خود، خواننده را به چالش می‌کشد تا معانی پنهان داستان‌ها را کشف کند و به درک بهتری از زندگی شخصیت‌ها و جامعه‌ی آن‌ها برسد.

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش چهاردهم

ده سال بعد مامان بیچاره‌اش که به‌واسطه‌ی مادربزرگش جزو خانواده‌ی دوشمن به حساب می‌آید و بنابراین قوم و خویشِ سخنران در برنامه‌ی شعرخوانی همراه این خانم‌ها بود، آنها درباره‌ی سخنرانی و قساوت‌های بشر به طور کلی مشغول تعبیر و تفسیر بودند، بی‌هوا در ذهنش به یاد بچه‌اش افتاد که دیگر بزرگ شده بود و در پاریس زندگی می‌کرد.

جواد اسحاقیان:خوانش فرهنگی رمان «من مَلاله هستم» نوشته‌ی ملاله یوسَف‌زَی-کریستینا لَمب

این جستار با رویکرد خوانش فرهنگی (Cultural Poetics Theory) انجام شده و نشان می‌دهد که چگونه رمان خود-زندگی‌نامه‌ای ملاله یوسف‌زی نه تنها روایتی از زندگی شخصی ملاله است، بلکه بازتابی از چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه‌ی پاکستان و به ویژه در مواجهه با گروه‌های افراطی مانند طالبان است.

  ادبیات داستانی آمریکا در قرن بیستم – به کوشش حسین نوش‌آذر

در قرن بیستم، نویسندگان آمریکایی مانند هنری جیمز، ارنست همینگوی و تونی موریسون با نوآوری‌های فرمی و محتوایی، داستان کوتاه را به عنوان یک فرم ادبی مستقل و غنی تثبیت و آن را به ابزاری برای بیان تجربیات فرهنگی و هویتی تبدیل کردند. جلوه هایی از این تلاش در بانگ.

نکاتی درباره داستان‌نویسی – به کوشش رباب خمیس

چه چالش‌ها و پرسش‌هایی ممکن است یک داستان‌نویس را درگیر کند؟ از شکل‌گیری یک ایده خوب تا توصیف صحنه‌ها و نوشتن دیالوگ‌ها و از کار درآوردن شخصیت‌ها و اینکه با زمان باید چه رفتاری داشت. در این دوسیه با برخی از این نکات آشنا می‌شویم.

بایگانی

بانگ - نوا

شعر

از دست ندهید

مهرنوش حدادی: دخمه

شخصیت اصلی، فردی منزوی و پریشان‌حال، درگیر با گناهان گذشته است. فضای داستان، که در محیط‌های بسته و تاریک مانند اتاق خواب و آشپزخانه جریان دارد، بازتابی از وضعیت ذهنی اوست: احساس خفگی، تنگنا و سردرگمی.

گری لئونارد: «دوبلینی‌ها»، به ترجمه تارا نوری

مقاله گری لئونارد نشان می‌دهد که «دوبلینی‌ها» نه تنها یک مجموعه داستان کوتاه است، بلکه یک اثر عمیق و چندلایه است که به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی می‌پردازد. جویس با استفاده از سبک منحصر به فرد خود، خواننده را به چالش می‌کشد تا معانی پنهان داستان‌ها را کشف کند و به درک بهتری از زندگی شخصیت‌ها و جامعه‌ی آن‌ها برسد.

علی شریعت کاشانی: جلوه‌هایی از تعهد انسانی و اجتماعی و استبدادستیزی در شعر سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی به عنوان شاعری متعهد، همواره از حقوق انسان‌ها، به ویژه زنان، دفاع کرده و در شعرهایش به مسائل اجتماعی، سیاسی و انسانی پرداخته است. او با نگاهی انتقادی به نابرابری‌های جنسیتی و اجتماعی، از آزادی و برابری حمایت کرده است. شعر او ترکیبی از تعهد اجتماعی، استبدادستیزی، میهن‌دوستی و نوآوری ادبی است.

سمیه کاظمی حسنوند: بخت سیاهِ ماهی

رودخانه خروشان و پرآبی بود و از کنار روستا می‌گذشت. کوله پشتی‌ام را روی زمین گذاشتم. بعد دست و صورتم را توی آب شستم. آب سرد بود و مثل تیغ صورتم را می‌خراشید. دم بهار بود اما هنوز برف در حاشیه دیوارها و حصارها، به چشم می‌خورد. شکوفه‌های هلو و گیلاس تازه ترکیده بودند. آفتاب گرمی روی سر درخت‌ها، چمنزارها و ساحل سنگلاخی رودخانه می‌تابید. تفنگ، روی دوشم بود. صدایی از پشت سرم بلند شد.

مریم شراوند: حراست از بایگانی

روایتی از روابط اداری در یک بانک بر مبنای یک مورد آزار و اذیت جنسی. این روایت از طریق مجموعه‌ای از گزارش‌های مختلف پرسنلی، تصویری چند لایه از رویداد، واکنش‌های مختلف افراد در سطوح مختلف سازمانی و تلاش برای سرپوش گذاشتن بر ماجرا را ارائه می‌دهد.

علی صبوری: پل

روی قوس پل ایستاده‌ام
با داغ روزگاران بر پیشانی،
با عبور پابرهنگان، بر خشت خشت چهار گوش پل که
دندان فشرده، خم شده، در دو سوی رود
با سه ستون در آب
که چکمه‌های قزلباشان خون‌ریز را در پای دارند

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی