بانگ – نوا

بانگ - نوا

صادق هدایت در سه پرده

سه تن از بستگان هدایت خاطراتی از او را نقل می‌کنند پیرامون رابطه نویسنده با حزب توده، با خرافات و جهل و با نویسندگان هم‌عصرش.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

احسان یارشاطر: وطن کجاست؟

ما دو گونه وطن داریم. یکی آنکه میان دریای مازندران و خلیج فارس قرار دارد، با کوه‌های بلند و رودهای کم‌آب و صحراهایی فراخ و ریگزارها و شوره‌زارهایی گرم. وطن دوم ما وطنی است که در آفاق ذهن ما خانه دارد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

دومین سالگرد کودک‌کشی – «مریم و مونا» نوشته قاضی ربیحاوی؛ همراه با «جم جمک برگ خزون» به روایت فرشته مولوی

دست من را گرفت. بعد با لبخند چشماش را بست. یک خانم جوان که بالای سر مونا نشسته بود دست یک دست او را گرفت: این دختر بچه مُرده. بعد به مامورها که تازه داشتند می اومدن گفت بی شرف ها….

ادامه مطلب »
از دست ندهید

ری‌را عباسی: ولنتاین، گوسفند سفید

لابد وقت شام تلویزیون روشن و کودکانِ ناقابلِ خاورمیانه، مثل خرمای فشرده زیر بمب یا هیچ. لقمه را تف می‌کنی؟، نه، ننویس کفِ دستت، از هلند بگو از بسته‌های بزرگِ گلِ رُز به روزِ عشق

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

دومین سالگرد جمعه خونین – بهروز شیدا: «هستی‌ی ما رفته است»؛ خوانش تکه‌هایی از فاجعه‌ی قتل هستی‌ نارویی در چند خط

هستی نارویی در آستانه‌ی هفت ساله‌گی در جمعه‌ی خونین زاهدان براثر گاز اشک‌آوری که مرگ‌سرشتان جمهوری‌ی اسلامی پرتاب و پخش می‌کنند، کشته می‌شود. او نهالی است که پیش از آن‌که پربار شود، درو می‌شود. نقش او در غروب جمعه‌های زاهدان می‌چرخد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

«رخ» اثر علی اکبر صادقی

به تازگی معلوم شده که سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از طریق شرکتی چند تابلوی نفیس با موضوعات غیرمذهبی را از موزه امام علی خارج کرده و در دبی به فروش رسانده. چهار اثر از آثار علی اکبر صادقی در میان آثار غارت‌شده بوده است.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

قلعه گالپاها، فیلمی درباره زندگی و کارهای حسین دولت‌آبادی، ساخته احمد نیک آذر

فیلمی که در این صفحه می‌بینید انتخابی است از «ریشه‌ها، میراث اندیشه»، سینمای مستقل من در «تبعید»، ساخته احمد نیک‌آذر کارگردان، نمایشنامه‌نویس و فیلمساز ساکن آلمان.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

سالگرد قیام ژینا – شیدا محمدی: «خاک خفته خواند در گوش ما یادم تو را فراموش»

در سالگرد قیام ژینا، با صدا و اجرای شاعر: آرزویم آمدن آن لغتی بود که در میان دست و پای مردان مسلح، تا خناق، تا خفگی با گازها، سکوت‌ها، سراب‌ها، تیرباران شده بود پیش از جمع شدنش در قاب یک روز، و ما را دیگر آیا، امید آمدنی هست؟

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

۳۶ امین سالگرد اعدام‌های ۶۷ – داستان «باران می‌بارد» در گفت‌وگو با حسن حسام

«باران می‌بارد» نوشته حسن حسام به تحقیق اولین داستانی است که در ادبیات معاصر ایران بعد از انقلاب درباره کابوس قتل عام زندانیان سیاسی نوشته شده است. نقطه صفر کابوسی است که نه در ۶۷ که در سال ۶۰ آغاز شد. چشم‌انداز ادامه این راه چیست؟ با حسن حسام گفت‌وگویی کرده‌ام.

ادامه مطلب »