بانگ – نوا

بانگ - نوا

مادر سیاوش به روایت احمد بارکی‌زاده

مادر سیاوش، زنی‌ست بی‌نام و نشان با پدری میگسار که از خانه گریخته و به دشت و صحرا پناه برده که از بخت بد به طوس و گیو برمی‌خورد و آن‌ها هم چنان فریفته زیبایی کمال مطلوب او می‌شوند که در سودای تصاحب او به جان هم می‌افتند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

علی اسدالهی: چشم

چشمِ بی‌پلک
چشمِ لخت
چشمِ تماماً چشم

چشمی که پارچه‌ای سفید می‌کشند روی سرش
و دو دست می‌رسد به هم.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

راز سر به مهر کوندرا

۲۷ ژانویه ۱۹۸۴ میلان کوندرا مهمان برنامه «آپوستروف» تلویزیون فرانسه بود. سه نویسنده بزرگ در مرکز توجه این برنامه بودند: کافکا، پروست و کوندرا.
در فرازی از این برنامه کوندرا انسان‌ها را از نظر نیازشان به توجه و تحسین به چهار گروه تقسیم می‌‌‌کند

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

است، هست، می‌باشد

یکی از چالش‌ها در زبان نوشتار فارسی تفاوتی‌ست که بین است، هست و می‌باشد قائلیم. کدام درست است و کدام نادرست؟

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

فاطمه احمدی آذر درباره تد چیانگ

به تازگی فاطمه احمدی آذر داستان‌های کوتاه تد چیانگ، یکی از مهم‌ترین نویسندگان علمی – تخیلی جهان را به فارسی ترجمه و در نشر دانوب منتشر کرده است. او در برنامه‌ای در تهران درباره این کتاب توضیحاتی می‌دهد که می‌بینید.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

«مزدک» به روایت احمد بارکی‌زاده

 مزدک بامدادان اصلاح‌گر اجتماعی در زمان شاهنشاهی ساسانی و در دوران پادشاهی قباد یکم بود. احمد بارکی‌زاده در مجموعه چهره‌نگاری‌هایش از شخصیت‌های فرهنگی و تاریخی ایران درباره او توضیح می‌دهد:

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

ورجه وورجه

ورجه وورجه یا ورجه ورجه کردن در معنای جست و خیز کردن، بالا و پایین پریدن از کجا آمده است؟ سیامک رستمی توضیح می‌دهد.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

عسگر آهنین: کلمات

کلمات، هراسان و گریزانند، انگار، از پای چوبه‌های دار گریخته باشند، شاید هم احساس می‌کنند که تحت تعقیب‌اند…

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

خالو حسین کوهکن، فرهاد ثانی

خالو حسین در جوانی یک پایش را در اثر اصابت گلوله از دست داد. در مدت کوتاهی سه فرزند و همسرش از دنیا رفتند و در جنگ ایران و عراق بی‌خانمان شد و دام‌هایش نیز تلف شدند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

کلاوس پیتر: برای آزادی بیان

جهش در هنر کاریکاتور را می‌توان به ساده‌ترین سخن در گسستن از عوالم کاسبکارانه «فکاهه و هزل» و پیوستن به جهان و زیرجهان درون‌کاو طنز خلاصه کرد. در آثار کلاوس پیتر چنین طنز درون‌کاوانه‌ای را می‌توان به خوبی سراغ گرفت. چند اثر از او را در بانگ، با اجازه کتبی هنرمند:

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

رضا براهنی: آدم‌های اتاق

اینها چگونه آدم‌هایی هستند؟ بر پشت دایره‌ها مثل خواب راه می‌روند، پرنده‌هایی هستند که با بال‌های حروف اسفرجانی، بر برگ‌های جهان خواب می‌روند

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

زغال یا ذغال؟

سیامک رستمی، زبانشناس به ما توضیح می‌دهد که چرا نباید کلمه «زغال» را با ذال بنویسیم.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

رسول عظیمی: کولبرها

نیمه‌ی راست صورتم، غم‌های بیشتری دارد، چروک‌های بیشتر…، موقع رفتن از نیمه‌ی راست صورتم گذشتی، و باران شروع به باریدن کرد. اشک‌ها دریا شدند و سوار بر قایقی که ساخته بودم
دور شدی

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

احمد بارکی‌زاده: طراحی «فرانک»

فرانک زنی است تاثیرگذار در دگرگونی‌های اجتماعی عصر خود، زیرا علاوه بر حفظ جان فرزند، مسئولیت سنگین دیگری هم دارد و آن هم پرورش و تربیت فردی است که باید جهان را از شر و بدی پاک کند.

ادامه مطلب »
بانگ - نوا

 درگذشتگان ما در سال ۱۴۰۲

در آستانه گردش سال خورشیدی درگذشتگان خود را به یاد می‌آوریم و یاد آن‌ها را گرامی می‌داریم. کیومرث پوراحمد، ناصر پاکدامن، عدنان غُریفی، احمد رضا احمدی، ر. اعتمادی، ابراهیم گلستان، شاپور جورکش، کاوه گوهرین، شمس آقاجانی، محمد محمدعلی، میرشمس‌الدین ادیب سلطانی و سرانجام باقر مومنی.

ادامه مطلب »