محمد حقیقت (زاده ۱۳۳۱ در اصفهان) کارگردان، روزنامهنگار و منتقد سینماست.
او در سال ۱۹۶۹ فیلمسازی را با ساختن فیلمهای کوتاه هشت میلیمتری در اصفهان آغاز کرد. از سال ۱۹۷۷ در پاریس مستقر شد. در پاریس، در سال ۱۹۸۰ در فیلم «تعطیلات طولانی لوته آیسنر» دستیار سهراب شهید ثالث شد. سپس فیلم بلند «حالت بحرانی» را در پاریس به زبان فرانسه ساخت که تز پایان تحصیلیاش هم بود. این فیلم در مسابقه جشنواره لوکارنو سوئیس در ۱۹۸۴ به نمایش درآمد و یک سال بعد در جشنواره بینالمللی بروکسل هم انتخاب شد. در سال ۲۰۰۳ فیلم بلند دو فرشته را در ایران با بازی گلشیفته فراهانی و استاد حسن ناهید ساخت که در بخش «هفته بینالمللی منتقدان کن» همان سال پذیرفته شد و در ۱۹ جشنواره دیگر جهانی نشان داده شد. این فیلم محصول مشترک فرانسه و ایران است که توسط کمپانی وایلد بانچ، به ۱۶ کشور فروخته شده است.
«پرواز» طرحیست برای یک فیلم کوتاه که نویسنده در اختیار نشریه ادبی بانگ قرار داده با این توضیح که چنانچه سینماگری مایل است این طرح را جلو دوربین ببرد میتواند با او تماس بگیرد.
۲۸ آوریل ۲۰۲۰ – محمد حقیقت – پاریس /. اسم موقت طرح: «پرواز»:
در یک فرودگاه بینالمللی، دوربین پاهای زنی که کفشهای پاشنهدار نسبتاً بلند دارد را دنبال میکند – (صداهای فضای یک فرودگاه و اعلان برای پروازهای مختلف شنیده میشود) – زنی نسبتاً زیبا، حدوداً سی ساله، با در دست داشتن یک ساک نسبتاً بزرگ چرخدار که آن را با خود میکشد و در دست دیگرش یک ساک دستی و یک سگ کوچک است، سراسیمه تند تند به سمت گیشه میرود – معلوم است هواپیمایش به زودی پرواز خواهد کرد. (در فضای بیرون چندین شات از هواپیماهایی که در حال به پرواز در آمدن و یا در حال فرود آمدن هستند، دیده میشود. این تصاویر لابلای هم همچون پرندهها به چپ و راست در پرواز دیده میشوند که در هم ادغام میشوند.) – زن مسافر دوان دوان خود را به گیشه برای ثبت چمدانش میرساند. خانم کارمند گیشه پرواز منتظر دریافت کارت پرواز و کارت شناسایی این خانم مسافر است تا اطلاعات لازم را به ثبت برساند. اما خانم مسافر هرچه میگردد موبایل خود را که «همه اطلاعاتش»، از جمله بلیط، کارت شناسایی، شماره کارت پرواز، کارت بانکی و غیره در آن نگهداری کرده بوده، سند دیگری همراه ندارد. – خانم مسافر که در مقابل پیشخوان گیشه است، با نگرانی بسیار موبایلاش را پیدا نمیکند و رفته رفتهکلافه شده، از شدت اظطراب به حالت غش افتاده… و نقش زمین میشود. یکی از مأموران فرودگاه که متوجه او شده، به طرف او رفته تلاش میکند به زن کمک کند اما متوجه میشود که زن زبانش هم بند آمده. در گفتار بریده بریده خانم مسافر، مسئول رسپسیون و مامور فرودگاه میفهمند که او کارت اعتبار بانکی و هر آنچه که بتواند هویت او را محرز کند به همراه ندارد. زن مسافر در اثر آنچه به سرش آمده حتی قادر به گفتن اسم کامل خودش نیست – مسئول خدمات هواپیما سعی دارد حداقل اسم او را از زیر زبان این خانم بیرون بکشد اما او تنها میتواند نیمی از اسم کوچک خود (روکس….) را به زبان بیاورد- زن مسافر سپس به تشنج میافتد، تشنج کمکم شدت میگیرد و او موهای خود را میکشد و سپس کاملا از حال میرود. سگ کوچک او با پارس کردن دورش میگردد، مسافران دیگر اگرچه متوجه حال وخیم این زن شدهاند و برایش دلسوزی میکنند اما همچنان برای از دست ندادن پروازشان هم عجله دارند.
◦ …. / کات (ادامه در دفتری در فرودگاه -)
در کابین ویژهای در فرودگاه، خانم مسافر دیده میشود که بیهوش دراز کشیده است. دو مامور فرودگاه در این محل، در ساک کوچک زن برای یافتن اطلاعاتی شروع به جستجو کرده، در حالی که سگ کوچک که روی زمین است سخت بیتابی میکند و وغ وغ میکند –
… کات /. در محوطه بزرگ فرودگاه بلندگوها دیده میشود که صدای پلیس شنیده شده و از مردم در خواست میکند اگر کسی موبایلی پیدا کرده فوراً به قسمت اطلاعات و یا به دفتر پلیس رجوع کند. مدتها میگذارد.
ساعت فرودگاه زمان دیر وقت را نشان میدهد
ساعاتی گذشته است. از زاویه بالا در محوطه فرودگاه دیده میشود که مسافران با چمدانهای خود در حال ر فتن به این طرف و آن طرف هستند…
/ کات / در کابین ویژه در فرودگاه، خانم مسافر همچنان روی تختی دراز کشیده و زبانش هنوز بند آمده، سگ کوچک او همچنان بیتاب است، یکی از ماموران که همچنان در حال بررسی وسایل زن مسافر است متوجه میشود که قلاده ظریفی به گردن سگ است – توجه او به قلاده بیشتر جلب میشود. آن را از گردن سگ باز کرده و بررسیاش میکند. روی غلاده اطلاعاتی مثل اسم سگ و یک شماره تلفن دیده میشود (پلیس از روی همین شماره سعی میکند آخرین تماس صاحب سگ را پیدا کرده، و و طی آن میتواند متوجه اطلاعات بیشتر از خانم مسافر (روکسانا ….) به دست آورده ولی یک پیامگیر است – به شماره دیگری زنگ میزند -اما فقط پیامگیر روشن میشود – در همین دفتر از روی کامپیوترها اطلاعات بیشتری به دست میآید، وقتی پلیس به افراد مختلف زنگ میزند، مکالمات را به دلیل صدای واغ واغ سگ کوچک شنیده نمیشود) – مدتی میگذرد. شخصی به همراه یک پلیس فرودگاه وارد این مکان میشود که زن مسافر همچنان بیهوش روی تختی افتاده و از درمانگاه فرودگاه دکتری نیز در حال بررسی حال او است. مردی که به همراه پلیس وارد شده، موبایل زن را پیدا کرده – ماموران فرودگاه تلاش میکنند از ورای موبایل یافت شده، اطلاعات پرواز و سایر اطلاعات ضروری را به دست آورند. معلوم میشود زن مسافر عازم شهر رم بوده است. و کسی در فرودگاه رم منتظر اوست – پزشک فرودگاه در حال به هوش آوردن زن مسافر است. سپس تصویر مردی خوش سیما که روی موبایل زن را به او نشان میدهد…. // کات. //
پلان بعدی، یک هواپیمای بزرگ … از باند فرودگاه به سرعت رو به جلو میآید و از روبرو دیده میشود که به پر واز در میاید و از کادر خارج میشود /