از دیگران

از دست ندهید

شارلوت پرکینز استتسون: «کاغذ دیواری زرد» به ترجمه تهمینه زاردشت

این داستان یک اثر کلاسیک فمینیستی، بیانگر فروپاشی روانی یک زن جوان به دلیل انزوای اجباری و درمان‌های سرکوبگرانه مردسالارانه است. این اثر مرجع به نقد پزشکی زن‌ستیز قرن نوزدهم و شیوه‌های درمانی مانند «درمان وایر میچل» می‌پردازد که زنان را وادار به سکوت و انفعال می‌کرد. پایان تلخ داستان به نمادی قدرتمند از مقاومت در برابر نظام‌های سرکوبگر تبدیل شده است.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش شانردهم

نامه چیزی نبود جز شرح امانت‌دارانه‌ای روابطِ میانِ خانم معلم و مونار که خواهرِ لورپایُر نوشته بود، اِدمه است مگر نه، ‌و دوشیزه فرانسین را در وضعیتی قرار می‌داد که می‌توانید تصور کنید، چطور این خرچسونه‌ی پتیاره با آن سر و وضع بوگندو و تور عزایش با معاون شهردارمان می‌خوابید، اصطلاحش را شما بگویید و این ابله…

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

جین تومر: «تئاتر» به ترجمه نادر افراسیابی

داستان «تئاتر» در سالن تماشاخانه‌ای به نام هاوارد اتفاق می‌افتد. در آنجا زندگی سیاه‌پوستان با رقص‌های پرجنب‌وجوش و موسیقی جاز به درون دیوارهای تئاتر نفوذ می‌کند. این فضا پر از انرژی و شور است و نویسنده با توصیفات دقیق، خواننده را به قلب این محیط پرتلاطم می‌برد. شخصیت‌های اصلی، جان و دوریس، درگیر رابطه‌ای پیچیده و پرتنش‌اند که بازتاب‌دهنده‌ی مسائل عمیق‌تری مانند عشق، هویت و نژاد است.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

اورسولا لوگویین: «روز قبل از انقلاب» به ترجمه صادق اثنی‌عشری

لایا اُدو، پیرزن بنیان‌گذار یک جنبش آنارشیستی، در “روز قبل از انقلاب” اورسولا لگویین، نه فقط یک شخصیت سالخورده، بلکه نمادی از تجربه‌ی تاریخی و تضاد بین گذشته‌ی پرشور و حال حاضرِ درونی است. داستان با تمرکز بر افکار و خاطرات او در آستانه‌ی یک انقلاب دیگر، به فردیت و میراث یک زن می‌پردازد. پیری او، کلیدی برای درک عمیق تضادها و دیدگاه منحصربه‌فردش در لحظه‌ی سرنوشت‌سازی است که داستان روایت می‌شود.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

ارنست همینگوی: «خانه سرباز» به ترجمه نادر افراسیابی

از مهم‌ترین درونمایه‌‌های این داستان بیگانگی و انزواست که بازتابی از وضعیت بسیاری از سربازان بازگشته از جنگ است. کرِبز نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی نیز آسیب دیده است. او دیگر نمی‌تواند به زندگی عادی بازگردد و درگیر احساسات پیچیده‌ای مانند گناه، بی‌انگیزگی و سردرگمی است. یکی از درون‌مایه‌های اصلی داستان، ناتوانی کرِبز در برقراری ارتباط با دیگران است. او نمی‌تواند احساساتش را بیان کند و دیگران نیز نمی‌توانند درد او را درک کنند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

زورا نیل هورستون: «اسپانک» به ترجمه میترا داوودی

اسپانک، شخصیت اصلی داستان، مردی بی‌پروا و جسور است که بدون ترس از هیچ‌چیز، به خواسته‌هایش می‌رسد. او با تصاحب لنا، همسر جو، و سپس کشتن جو در یک درگیری، قدرت و تسلط خود را به نمایش می‌گذارد. جو، در مقابل، نماد ضعف و ترس است، اما حتی در مرگ نیز حضور خود را از طریق افسانه‌ها و باورهای مردمان حفظ می‌کند. این تقابل بین قدرت و ضعف، جسارت و ترس، یکی از محورهای اصلی داستان است.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

شروود اندرسن: «می‌خواهم بدانم چرا»، به ترجمه نادر افراسیابی 

داستان “می‌خواهم بدانم چرا” اثر شروود اندرسن، از منظر اول شخص و از زبان یک نوجوان بیان می‌شود. این نوجوان، که نامش در داستان ذکر نشده، عشق عمیقی به اسب‌های مسابقه دارد و این عشق به عنوان محور اصلی داستان، هم روایت و هم شخصیت‌پردازی را شکل می‌دهد. راوی با زبانی ساده و صمیمی، تجربه‌ی خود از سفر به مسابقات اسب‌دوانی در ساراتوگا را بازگو می‌کند. این روایت، علاوه بر توصیف جزئیات مسابقات و اسب‌ها، به کشف ناگهانی راوی از واقعیت‌های تلخ زندگی بزرگسالان می‌پردازد.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

گری لئونارد: «دوبلینی‌ها»، به ترجمه تارا نوری

مقاله گری لئونارد نشان می‌دهد که «دوبلینی‌ها» نه تنها یک مجموعه داستان کوتاه است، بلکه یک اثر عمیق و چندلایه است که به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی می‌پردازد. جویس با استفاده از سبک منحصر به فرد خود، خواننده را به چالش می‌کشد تا معانی پنهان داستان‌ها را کشف کند و به درک بهتری از زندگی شخصیت‌ها و جامعه‌ی آن‌ها برسد.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش چهاردهم

ده سال بعد مامان بیچاره‌اش که به‌واسطه‌ی مادربزرگش جزو خانواده‌ی دوشمن به حساب می‌آید و بنابراین قوم و خویشِ سخنران در برنامه‌ی شعرخوانی همراه این خانم‌ها بود، آنها درباره‌ی سخنرانی و قساوت‌های بشر به طور کلی مشغول تعبیر و تفسیر بودند، بی‌هوا در ذهنش به یاد بچه‌اش افتاد که دیگر بزرگ شده بود و در پاریس زندگی می‌کرد.

ادامه مطلب »
از دیگران

جواد اسحاقیان:خوانش فرهنگی رمان «من مَلاله هستم» نوشته‌ی ملاله یوسَف‌زَی-کریستینا لَمب

این جستار با رویکرد خوانش فرهنگی (Cultural Poetics Theory) انجام شده و نشان می‌دهد که چگونه رمان خود-زندگی‌نامه‌ای ملاله یوسف‌زی نه تنها روایتی از زندگی شخصی ملاله است، بلکه بازتابی از چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه‌ی پاکستان و به ویژه در مواجهه با گروه‌های افراطی مانند طالبان است.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

جویس کرول اوتس: «سرماخوردگی خفیف» به ترجمه میترا داوودی

سال‌ها تلاش کرده بود صاحب فرزندی شود، اما این تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند و ازدواجش هم به شکست انجامید. البته شاید عبارت «به شکست انجامید» بیان درستی نباشد، زیرا او با اشتیاقی سوزان و — همان‌طور که برخی ناظران (از جمله شوهرش) اشاره کرده‌اند، با بی‌خردی تمام آرزوی داشتن فرزند را در سر می‌پروراند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش سیزدهم

در باغ بودیم، خانم‌ها به دوشیزه لوزی‌یر تبریک می‌گفتند، چه استعدادهایی داشت، و چقدر فروتن، مدیر برنامه ‌گفت هنرمند واقعی این طور است و با موضوع تعالی روح دوباره بنا کرد به صحبت، دور پروفسوردوشمن خلوت‌تر بود شاید چون او را خیلی نمی‌شناختند یا شاید هم از این می‌ترسیدند که دوباره بنا کند به صحبت.

ادامه مطلب »
از دیگران

جواد اسحاقیان: خوانش داستان کوتاه «بریدن سرِ گربه» نوشته‌ی غاده السَّمان بر پایه‌ی شگرد ساختاری «جفت‌های متقابل»

داستان کوتاه “غاده السمان” با استفاده از نمادها و شخصیت‌های پیچیده، به بررسی تضاد بین سنت و مدرنیته، فردیت و جامعه، و مردانگی و زنانگی می‌پردازد. تحلیل روانکاوانه این داستان به ما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از شخصیت‌ها و مفاهیم نهفته در آن پیدا کنیم.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

دوشکا مایسینگ: «خانه شاه»، به ترجمه فروغ تمیمی

  حالا که هانس رفته و یک چشمم هم چیزی نمی‌بیند، دیگر لازم نیست که به طبقه بالا بروم. اجازه دادم که تخت خوابم را هم به طبقه پایین ببرند و دوست دارم که روی صندلی‌ام در آشپزخانه بنشینم. چون باید بتوانم بشنوم. از شنیدهایم می‌توانم بفهم که این‌جا چه خبر است. هنوز هم کار و بار می‌چرخد. صدای ریتم هتل را که زنده است در سرم می‌شنوم.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

هان کانگ: «نور و نخ» به ترجمه عباس شکری

ترجمه متن سخنرانی برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۴. نوشتن برای نویسنده نه تنها یک فعالیت هنری، بلکه یک روش برای مواجهه با درد، غم و پرسش‌های وجودی است. او از طریق نوشتن به دنبال یافتن معنا و درک عمیق‌تری از جهان و خود است.

ادامه مطلب »
از دیگران

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش دوازدهم

خانم آپوستولوس بر خلاف ظاهر گیج و گولش تنها کسی بود که در پانسیون عقل سلیم داشت و طناز بود، اما او سرپیشخدمت را می‌شناخت و مفصل درباره‌ی‌ ناهار بروآ پرسید و می‌خواست بداند از هرکسی چه صدایی درآمده. به این نحو بود که از دیر رسیدنش  باخبر شد.

ادامه مطلب »