از دیگران

ادبیات غرب

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش یازدهم

لورپایُر خانم از راه می‌رسد، دوشیزه لوزی‌یر ازش می‌پرسد که چطور مورتَن را ندیده، مورتَن در باغ بوده، خودش آمدنش را به او خبر داده بوده، مورتَن هم از این خبر تعجب کرده اما برخوردش مؤدبانه بوده به خاطر دوستی نزدیکش.

ادامه مطلب »
از دیگران

جایزه ادبی گنکور برای کمال داوود

داوود در رمان «حوری‌ها» از جنایت‌های اسلام‌گرایان در جریان جنگ‌ داخلی الجزایر انتقاد می‌کند. این رمان در الجزایر جزو آثار ممنوعه است و انتشارات گالیمار به خاطر انتشار این اثر از شرکت در نمایشگاه کتاب الجزایر محروم شد.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

محمدرفیع محمودیان: «مضمون و صورت»: ستیز احساس و بیان در آثار هان کانگ 

نهنگی سر از آب بر آورده و دریا را به موج انداخته است. نویسنده‌ی کره‌ای هان کانگ جبهه‌ی جدیدی را در ادبیات جهان گشوده است. او ادبیات را قلمرو پرداختن به درد و رنج انسانها ساخته است.

ادامه مطلب »
از دیگران

شانل ام ساترلند: «زیر نرمی برف»، به ترجمه اعظم صالحی مقدم

نوزاد از درون گهواره به آرامی به تو خیره می‌شود، چشمانش آن‌قدر آبی است که انگار طوفانی از باران از میان آن‌ها عبور کرده است. این نگاهی است که تو را می‌ترساند، نگاهی که اگر اجازه بدهی، می‌تواند به قلبت نفوذ کند. نگاهی که قدرت دارد احساس شن و بوی دریا را از روحت پاک کند. زمزمه می‌کنی «تو فرزند من نیستی،» درحالی‌که از گهواره عبور می‌کنی و موهای طلایی‌اش را نوازش می‌کنی.

ادامه مطلب »
از دست ندهید

اَن ماری تونگ هرمِلین: «اشتیاق یک روشنفکر تبعیدی به اتوپیای گذشته» به ترجمه روزبه جلائی

برای اَن ماری تونگ هرمِلین، زیبایی‌شناسی پراکنده کرای تبعید اوگرشیچ، دعوتی است برای روایت و روشن کردن تاریخچه خانوادگی خود. در پرتو مادربزرگی که می‌گریزد، جابجا می‌شود و ناپدید می‌گردد، مجموعه‌ای از داستان‌های بزرگ نمایان می‌شود؛ داستان‌هایی درباره نژادپرستی، اشتیاق و عشق.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش دهم

برگردیم به موضوع، در پایین‌ترین رده‌ی این مافیا، ژاندارمی بود به اسم لُردوز، آقای مونار یک روز در دستشویی ایستگاه قطار او را دید که بله با یک کارگر راه‌آهن حسابی مشغول است، مونار تا ده سال چیزی در این مورد نگفت، لردوز را به منطقه‌ی دیگری فرستادند، او هم ازدواج کرد، متوجه قضیه هستیدکه.

ادامه مطلب »
از دیگران

سجاد زند: «چاقو» نوشته سلمان رشدی – وقوع معجزه برای یک نویسنده خداباور؟

نوشته سلمان رشدی درباره مجموعه وقایعی که به سوءقصد به جان او منجر شد و آنچه که بعد از سوءقصد اتفاق افتاد، یک سند است اما الزاماً اثر ادبی خلاقی نیست. رشدی در فصل‌هایی از این کتاب ناکام است اما این بدان معنا نیست که کتاب خواندنی نباشد. این اثر را بررسی کرده‌ایم.

ادامه مطلب »
از دیگران

احمد خلفانی: «ناطور دشت» ـ نگاه از دریچه‌ی تخیل

رمان ناطور دشت،نوشته‌ی جروم دیوید سلینجر، داستان چالشِ نوجوانی به نام هولدن کالفیلد با تنگناها و محدودیت‌های دنیای بزرگ‌ترهاست، با سیستم یا سیستم‌هایی که آن‌ها را هم‌رنگ و هم‌شکل، و رفتار و کردار و زندگی و معاملات‌شان را دروغین و مزورانه می‌کند.

ادامه مطلب »
از دیگران

اریک امانوئل اشمیت: «چهره‌نگاری تو‌خالی» به ترجمه رباب خمیس

چهره‌نگاری توخالی، هنر گفتن بدون گفتن است.  بجای توصیف مستقیم ویژگی‌های مثبت یا منفی فرد بر آنچه بیان نشده و حذف یا القا شده تمرکز می‌کند. تاثیر آن از اینجاست که گاهی سکوت بیش از فریاد سخن می‌گوید و آنچه نشان داده نمی‌شود از آنچه به نمایش در می‌آید جای معنادارتری اشغال می‌کند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

دوریس دوری: «یک جفت کفش نو برای خانم هونگ» به ترجمه ایرج زهری

لئوپولد می‌گوید: “عجیبه، اون زمان‌ها من علیه جنگ ویتنام مبارزه می‌کردم. حالا هیچ نمی‌دونم اونجا چه خبره. ” من می‌گویم: ” هو، هو، هو، شی مین! ” و کفش‌های کوچول موچول خانم هونگ را روی سر و سینه‌ی لئوپولد تا ران‌هایش می‌لغزانم.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

فریبا صدیقیم: آیا کافکا نویسنده‌ای مذهبی بود؟

داستان‌های کافکا به صورت غیر قابل اجتنابی تلاش‌های نومیدانه و مذبوحانه‌ی شخصیت‌هایی است که سعی می‌کنند کار درست انجام دهند، اما همیشه مانند خودش گیج، سردرگم و ناکام می‌مانند. شاید همین اصرار در کار درست است که کافکا را هم تراز یک مقام مذهبی می‌کند.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

ولادیمیر کریزینسکی: «بورخس، کالوینو و اکو: فلسفه‌های فراداستان» به ترجمه تارا نوری

در این جستار این موضوعات بررسی می‌شود: تنوع فرم‌ها و گفتمان‌های فراداستانی و نسبت آنها با مفهوم منطقی زبان‌های رسمی و فرازبان؛ شیوه‌ای که فراداستان در ادبیات دگرگونی ایجاد می‌کند؛ و فلسفه‌های متنوع فراداستانی که در آثار بورخس، کالوینو و اکو بازتاب می‌یابند.

ادامه مطلب »
از دیگران

اریک امانوئل اشمیت: «چهره‌نگاری با اشیا» به ترجمه رباب خمیس

همین که شی‌ای را یافتید که باعث می‌شود بتوانید به یک شخصیت، بدون توصیف مستقیم او جان ببخشید، از شیوه چهره‌نگاری با اشیا استفاده کنید. این روش لزوماً مانند فلوبر که آن را بر موجودات روزمره متمرکز می‌کند تقلیل‌گرا نیست.

ادامه مطلب »
از دیگران

روبر پنژه: «لیبرا» به ترجمه عاطفه طاهایی – بخش هشتم

آن یکشنبه، آخر ژوییه، دوشیزه لورپایُر با شاگردان کوچکش به جنگل رفته بود، به‌ش می‌گویند گردش مدرسه، قرارشان سر چهارراه دِزوبلی بود ساعت نه و نیم بعد از مراسم کلیسا،  هوای خیلی مطبوعی بود، یا شاید خیلی گرم.

ادامه مطلب »
از دیگران

عدنیه شبلی: «زبان اغواگر» به ترجمۀ عباس شکری

اورشلیم. اواخر پاییز ۲۰۰۰. من با جعبه‌ای که می‌خواهم به خارج از کشور بفرستم در راه اداره پست هستم. در صف اداره پست می‌ایستم. دیگر برایم مهم نیست چقدر باید منتظر بمانم. انتظار بخشی از زندگی در فلسطین شده است.

ادامه مطلب »
ادبیات غرب

هرتا مولر: «تانگوی نفس‌گیر» به ترجمه فاطمه حسن‌زاده

مادر جوراب‌ ابریشمی سیاه را روی میز می‌گذارد. جوراب‌ ابریشمی ساق‌هایی کلفت و پانما دارد. آن‌ها شیشه‌‌‌ای سیاهند. جوراب‌‌ ابریشمی پاشنه‌هایی ضخیم و گرد و پنجه‌هایی ضخیم و نوک‌تیز دارد. آن‌ها سنگی سیاهند.  

ادامه مطلب »