بهروز شیدا: «یکی زخمِ دیگری را لگد میکند» – خوانشی از رمان مستانه خانوم، نوشتهی شیرین کبیری
میخواهیم رمان مستانه خانوم، نوشتهی شیرین کبیری، را بخوانیم. میخواهیم چند وتر از دایرهی یک هستی را در آینهی سخنانی دیگر بهکوتاهی بخوانیم.
میخواهیم رمان مستانه خانوم، نوشتهی شیرین کبیری، را بخوانیم. میخواهیم چند وتر از دایرهی یک هستی را در آینهی سخنانی دیگر بهکوتاهی بخوانیم.
ر رمان «من در پرانتز»، با گوش کردن به نجوای درونی نیلوفر، دخترکی کم سن و سال، آهسته آهسته به زندگی او وارد میشویم و با پیگیریِ نثر پرکشش و روان نویسنده، بالیدن او را در فضا و شرایطی دنبال میکنیم که گویی برای بریدن بالِ پرواز او ساخته شده و ما در هر صفحه، منتظریم ببینیم که او با آن زندگیِ تحمیلی چه میکند.
خشکش زد، چطور ممکن است؟ این مرد به سرش زده! حتماً فروشاش پایین آمده و این اعلان را برای جلب مشتری بیشتر چسبانده است. اما نمیشود که؟، میآیند و مغازهاش را پلمب میکنند وخودش را هم میبرند.
این کتاب که با همکاری دو پژوهشگر نوشته شده از نخستین تلاشها برای درک اقتصاد سیاسی یکی از مهمترین حرکتهای اجتماعی در ایران است.
زنها جلو بنگاه جمع شدهاند. اکثرشان را نمیشناسم. روزبهروز بیشتر میشوند. بعضی از قدیمیها دیگر نمیآیند. عوضش بیشتر تازهکارها میآیند. چند تایی جوانسال هم میبینم.
کولهها که حالا سبک شده بودند دوباره روی دوش بچهها قرار گرفتند، دیگر هر کسی میتوانست خودش کولهاش را حمل کند، گلهی کوچک بچهها از جادهای رفتند که به تپه میرسید یعنی به سمت شمال غرب.
در متن پرستو فروهر، دو قربانی خشونت، دو شخصیت دادخواه، یکی نویسنده و یکی خواننده اثر یکدیگر را ملاقات میکنند. این مقاله را میخوانید:
داستانهای کافکا به صورت غیر قابل اجتنابی تلاشهای نومیدانه و مذبوحانهی شخصیتهایی است که سعی میکنند کار درست انجام دهند، اما همیشه مانند خودش گیج، سردرگم و ناکام میمانند. شاید همین اصرار در کار درست است که کافکا را هم تراز یک مقام مذهبی میکند.
انتشارات مهری در لندن رمانی از سپیده محمدیان را منتشر کرده است. در یک نشست علی رضا بهنام، داوود قنبری و محسن ولیحى نظرشان را درباره این کتاب بیان کردند.
یک لوح گلی در موزه بریتانیا درک بابلیان از جهان پیرامونشان را آشکار میکند. هایده ترابی با بررسی این لوح گلی، پیشینه خلیج فارس را نشان میدهد.
بازیگرها روی صحنه در هم میلولند؛ هر کدام برای خود راه میرود؛ انگار در یک کوچهی شلوغ؛ کسی با کسی نیست؛ بعضی ترانهای را که پخش میشود زمزمه میکنند، بعضی فقط راه میروند.
سویی از سواد صبح با او بود، نیمرخی به آفتاب، متروک اما پراکنده، کرانهٔ دنیا را طی کرد. به خیال نقش بستن روی قلمدان، به خیال پریدن آن سوی رود، تا قلبش هزار و یک پروانه شود.
در آب سرمهای رنگ پای قایق که سرمایش به دستهایم متصاعد میشد، و در گرگ و میش صبحی که معلوم بود به این زودیها سر نخواهد رسید.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، اسماعیل کاداره، رماننویس آلبانیایی که شهرت جهانی داشت، دوشنبه ۱۱ تیرماه در ۸۸ سالگی در تیرانا درگذشت. از کاداره همواره به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی جایزه نوبل ادبیات نام برده میشد.
«سرود هوریها» نخستین نمونهی شناختهشدهی نتنویسی موسیقی در تاریخ تمدن بشریست که قدمت آن به حدود قرن سیزدهم قبل از میلاد میرسد. این سرود بر روی یک لوح گلی به خط میخی نوشته شده است.
در این جستار این موضوعات بررسی میشود: تنوع فرمها و گفتمانهای فراداستانی و نسبت آنها با مفهوم منطقی زبانهای رسمی و فرازبان؛ شیوهای که فراداستان در ادبیات دگرگونی ایجاد میکند؛ و فلسفههای متنوع فراداستانی که در آثار بورخس، کالوینو و اکو بازتاب مییابند.
علی صبوری، شاعر، پژوهشگر و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در گفتوگو با رادیو زمانه (+) میگوید: «به اعتقاد من جامعه از حاکمیت جمهوری
در این پژوهش بر اساس الگوی زمانمندی روایت از ژرار ژنت، رمان وقت سایهها (۱۳۹۳) نوشته محمود فلکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این رمان نویسندهای تلاش میکند با مرور خاطرات، راز قتل عموی خود را کشف کند.
بهمن از بیماریهایی چون عارضهی قلبی، درد معده و آسیبهای ناحیهی زانو و کمر رنج میبرد و با این حال مسئولان زندان به وضعیت جسمانی او بیاعتنا هستند.
شعری خطابی از حسن حسام برای یادآوری آنان که هنوز به صندوقهای رأی در جمهوری اسلامی چشم امید دوختهاند….
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.