پرواز

محمد حقیقت

  زنی نسبتاً زیبا، حدوداً سی ساله: معلوم است هواپیمایش به زودی پرواز خواهد کرد.

 

 

زن مسافر دوان دوان خود را به گیشه برای ثبت چمدانش می‌رساند.  خانم مسافر هرچه می‌گردد موبایل خود را که «همه اطلاعاتش»، از جمله بلیط، کارت شناسایی، شماره کارت پرواز، کارت بانکی و غیره در آن نگهداری کرده بوده، پیدا نمی کند.

 دو مامور فرودگاه.

 در محوطه بزرگ‌ فرودگاه بلند‌گو‌ها دیده می‌شود که صدای پلیس شنیده شده و از مردم در خواست می‌کند اگر کسی موبایلی پیدا کرده فوراً به قسمت اطلاعات و یا به دفتر پلیس رجوع کند. مدت‌ها می‌گذرد.

 معلوم می‌شود زن مسافر عازم شهر رم بوده است. و کسی در فرودگاه رم منتظر اوست – پزشک فرودگاه در حال به هوش آوردن زن مسافر است.

پلان بعدی، یک هواپیمای بزرگ …  

Open Hands