محمد قمی، نامزد تصدی وزارت ارشاد اسلامی در دولت رئیسی
وزارت فرهنگ یا وزارت ارشاد؟ در دوران رئیسی میخواهند کار را یکسره کنند. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی قرار است تصدی وزارت ارشاد را به عهده گیرد.
وزارت فرهنگ یا وزارت ارشاد؟ در دوران رئیسی میخواهند کار را یکسره کنند. رئیس سازمان تبلیغات اسلامی قرار است تصدی وزارت ارشاد را به عهده گیرد.
سعیمان این است که با تدبیر از شرّش خلاص شویم. بارها دورش کردهایم اما سر بزنگاه میآید، خودش را میرساند پشت نگاه یکی از ما و درست وقتی که آنیکی سعی میکند هرطور شده حرفش را به کرسی بنشاند، از پشت نگاه آندیگری برق میزند.
کانون نویسندگان ایران از سانسور مطبوعات ایران نیز انتقاد کرد و نوشت با وجود مشکلات فراوان، «از این نابسامانیها و فریادهای اعتراض در آنها نشانی نیست».
مشهد، یک شهر بیهویت؟ مشهد، قهرمان و ضد قهرمان یک رمان به قلم یکی از مهمترین نویسندگان استان خراسان؟ میزگردی با حضور حسین آتشپرور، روزبه جورکش و حسین نوشآذر.
کانون نویسندگان ایران با همراهی برخی شاعران و کنشگران اجتماعی در اقدامی به جا و به موقع ضمن حمایت از اعتصابات کارگران پیمانی صنعت نفت مشکلات کارگران ناشی از خصوصیسازیها و انفعال وزارت کار درآمیخته با بحران معیشتی دانست.
دنیای او، دنیای کتاب و کتابت بود که دل به آنها میداد. یعنی دنیای ویژه نویسنده و شاعر که دنیای کتاب است و کلمات. همین کلمات که به مقراض جان میبُریم و کنار هم میچینیم. کاری به الفبایش نداشته باش که در کدام خط و زبان چگونه است.
آنچه که در غرب پشت علاقه به عرفان شرقی نهفته است، در عمل چیزی نیست جز اندیشههای عامپسند شاعران کممایه. اثر پژوهش ناصر کنعانی این معنا را اثبات میکند. .
نوشتن بیشک یکی از راههای نزدیک شدن به خود و بازیابی خویشتن است، جمع کردن قطعههایی که اینجا و آن جا، در روزمرگی، گم شده است. ولی آیا چنین چیزی بهراستی ممکن است؟ آیا سروکار ما در آن صورت با زمانهای “هرگز” و قلمروهای “ناممکن” نمیافتد؟
از سردخانه که برمیگردی، توی راه، آنقدر سنگینی که انگار ده نفر روی کولت ایستادهاند و ده نفر دیگر از پشت هی میکشند و نمیگذارند راه بروی. هر قدمی که برمیداری انگار یک عمر طول میکشد. به آسمان نگاه میکنی و شب پُرستاره را میبینی.
فصل اول مجموعه روایتهای تصویری توران میرهادی از دورههای مختلف زندگیاش تحت عنوان «پس از توران» منتشر شد.
اشعار «نامههای خصوصیی بهادر درانی و آهو حسانی» در پنج دفتر یا به تعبیر شاعر زیر سقف «پنج دژ» گرد آمدهاند. زیبا کرباسی این اشعار را در فاصله بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ نوشته است.
بلد نبودم سر کلاسها مزه بپرانم. رویم نمیشد به اتاق استادها بروم. پول کافهنشینی نداشتم. اگر هم داشتم مثل سمانه بلد نبودم ادای روشنفکری در بیاورم و قمپز درکنم.
ما به همان دلیل مینویسیم که رؤیا میبینیم، چون نمیتوانیم رؤیا نبینیم، چون رؤیا دیدن در سرشت تخیل بشر جای دارد. آن دسته از ما که “مینویسند”، که آگاهانه واقعیت را آرایش میدهند و باز آرایی میکنند تا معانی پنهان آن را کشف کنند، رؤیابینانی جدیترند.
ظاهراً در سالهای اخیر در اندیشه دولتآبادی وازدگی بر واقعنگری غلبه پیدا کرده است. نمونهاش: پافشاری او بر حمایت از قاسم سلیمانی.
حاشیهای بر سه قصهی زندانهای سیاسیی جمهوریی اسلامی: مرایی کافر است، نوشتهی نسیم خاکسار؛ دوزخیان بهشتی، نوشتهی علی عرفان؛ شاه سیاهپوشان، نوشتهی هوشنگ گلشیری.
انتشارات جاویدان دو کتاب «تنگسیر» و «انتری که لوطیاش مرده بود» نوشته صادق چوبک را به مناسبت تولد این نویسنده تجدید چاپ کرد.
از چیزهای ساده مثل پیادهروی، خواندن کتاب، دیدن فیلم حرف زدم. گفتم جدای از همه مسکنتهای روزمره، همهمان از دایرهی زندگی بیرون افتادهایم. نگفتم که این حرفها مرهمی است بر گذشته.
در ادامه تلاشها برای بازسازی میراث فرهنگی عراق، موزه بریتانیا بیش از دو هزار جلد کتاب از آثار ماندگار ادبیات تبعید را به کتابخانه موصل اهدا کرد. کتابهایی با مضمون فقدان و راندهشدگی و ویرانگری در کتابخانهای که خود در اثر ویرانگری فرهنگی غارت شد.
دریگو گارسیا این کتاب را با عکسِ پشت جلدی که خودش از پدر و مادرش در روز دریافت خبر جایزه نوبل ادبیات به مارکز گرفته بود، قبل از اولین سالمرگ مادرش منتشر کرده است.
وزارت فرهنگ مصر شعار این دوره از نمایشگاه کتاب قاهره را «خواندن، زندگی است» اعلام کرده. در این نمایشگاه ۱۲۱۸ ناشر از ۲۵ کشور جهان آثار خود را عرضه کردهاند.
توی خونواده کسی هست که سابقهی تشنج داشته باشه؟ گفتم: مگه خونوادهای هست که متشنج نباشه؟ رو به رفیق ما که گیجوگول داشت بربر نگاش میکرد گفت: مگه خودت زبون نداری؟
«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربهها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته و با کوشش شهریار مندنیپور و حسین نوشآذر اداره میشود.