
جهان چیزهایی کم دارد
چشم
گوش
قلب
لب
حنجره
حلقوم
و الفبای آدم بودن
برای شنیدن سراسیمهگی مرگ
مرگی که آروارهی افعیهای گوشتخوار را
بر تن کودکان میجنباند
و گونههای آفتابسوخته زنان
پاهای تاولآجین و نمکسود پیران و پسران
و خاطرات سوخته
پیچیده در بوی گیسوان منتظر
شناسنامهها و گذرنامههای المثنی
کمپهای آوارهگی
میزها، خودنویسها
دفترچهها
یادداشتها
و عبور هیولای ترس
لرز لرز زندگی در رگها، مویرگها
آژیر زنده ماندن در حبابهای ترکیدهی خون
و بوی دود و دولاغ
آژیر زنده ماندن
آژیرهای ممتد
آژیر پشت آژیر
ستاره میچیند عقاب پرچم تاریکی
بال در باد میرقصاند
کاسهی چشمها را میکاود
منقار خود را پاک میکند
با چانهی بستهی کودکی
که زیر لایهای غبار خوابیده
بر پرچم خمیدهی تسلیم
کلمات، حرف حرف
آهنگ قار قار کلاغ خبررسان
امروز روز اول آغاز است
این غزه
این شما و تماشا….








