
چرا مینویسیم؟ پادکست امروز با الهام از نگاه جویس کرول اوتس، نویسنده بزرگ، به این پرسش به ظاهر ساده اما عمیقاً پیچیده میپردازد. اوتس معتقد است پشت این سؤال، پیشفرضهایی پنهان است: اینکه نویسنده در برابر واقعیت شکست خورده و به دنبال ساختن پناهگاهی برای فرار است. اما او این نگاه را برمیگرداند و نوشتن را نه فرار، بلکه تلاشی برای «خلق» و رویاپردازی میداند؛ رویایی که از دل آشوب و بیمعنایی جهان بیرون میآید تا به آن ساختار و معنا ببخشد. از نگاه او، نوشتن یک عمل ایمانی است، جستجویی برای یافتن معنا در دل آشفتگی و تبدیل تکههای پراکنده زندگی به داستانی منسجم. میشنوید با صدا و اجرای سارا بریار:
اوتس یک انقلاب فکری اساسی ایجاد میکند و پایهایترین انگیزه برای نوشتن را نه فرار از واقعیت، بلکه مقابله خلاقانه با آن میداند. او استدلال میکند که واقعیت به خودی خود، آشفته، هولناک و فاقد معناست. ذهن انسان در برابر این آشوب کوبیده میشود. در این نقطه، نوشتن همچون یک ابزار ضروری عمل میکند. نویسنده با خلق یک ساختار داستانی منسجم، در واقع نظمی انسانی را به بینظمی جهان تحمیل میکند. این کار، یک توهم است، اما یک «توهم مقدس». این توهم، دروغ نیست، بلکه یک حقیقت احساسی و ساختاری است که زندگی را قابل درک و تحمل میکند. بنابراین، نوشتن یک عمل حیاتی برای بقای روانی است؛ تلاشی برای ساختن معنا در دل پوچی.







