آسمان جعفری‌نژاد: «آنچه در سوگ بود»

آنچه در سوگ بود

آنچه در سوگ بود
ایران را خواب دیدیم،
همه‌ی ما در خواب بودیم:
مادرم – من – شما.
ایران هواپیمایی بود بر صفحه‌ی تلویزیون
که اخبار سقوطش را تازه اعلام کرده بود.
ما غذاهامان را با تلخوشِ اشک شروع کردیم،
ما خبر را هم نجویده،
دندان‌ها را برایش آماده نکرده،
تیز نکرده،
گرد نکرده،
قورت دادیم… رودل کردیم
تا آنجا که دایره‌های آرام و قرار را هم
بالا آوردیم.
ما به دور گشتیم
دایره به دور… دایره به دور؛
به دور مادرم که سینه‌ی خود را خراشیده بود
و از خون خود
دهان نوزادهای بی‌مادر را شیر می‌داد.
ما به دور گشتیم
دایره به دور… دایره به دور؛
به دور آنکه سر به پایین داشت
و اشک‌هایش پاهای برهنه‌ی ما را خیس می‌کرد
پس ما نم کشیدیم…
نم کشیدیم
تا آنجا که استخوان‌هامان را
به هیبت قارچ‌های چتری دیدیم.
ما به هم پیچیدیم
و در لعنت شب‌های حتی گرم تابستان
ما به دور گشتیم…
به دور هواپیما
به دور مادر،
ما همه سوگوار
و در لهیب تختخواب‌های سخت‌جان
ما همه در خواب.

دود به کنار رفت و…

قطار من
از دخانِ جنگلِ آتش می‌گذشت و
هیچ رانده نمی‌شد از آن
تا به امروز که بر این آسمان،
نقش ابر کسی را می‌بینم
که عاشقِ فقط خود است.
دیر شد سه سال
تا این توده‌های بخار، فاش شوند…
آن‌ها با هم می‌گریند و می‌گویند که من
عاشق این بودم که تو
عاشقِ فقط خودی

«آنچه در سوگ بود» آسمان جعفری‌نژاد سوگ جمعی ملتی را به تصویر می‌کشد که در غم از دست دادن هویت و آرمان‌هایش فرو رفته است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند «ایران هواپیمایی بود که سقوط کرد»، «مادری که با خون خود نوزادان بی‌مادر را شیر می‌دهد» و «قارچ‌های چتری استخوان‌ها»، فضایی از درد، اندوه و انزوا را خلق می‌کند. شعر با نگاهی تلخ به فردگرایی و خودشیفتگی در جامعه پایان می‌یابد و نشان می‌دهد که چگونه غم جمعی به فراموشی سپرده شده و جای خود را به خودخواهی داده است. زبان شعر سورئال و پر از ایماژهای دردناک است که عمق فاجعه را به خواننده منتقل می‌کند.
این شعر را می‌توان از منظر نظریه‌ی سوگ جودیت باتلر تحلیل کرد که در آن سوگ نه صرفاً یک واکنش فردی، بلکه عملی جمعی و بالقوه سیاسی است. سوگی را به تصویر می‌کشد که سرکوب شده یا از رسمیت افتاده است. همان‌طور که باتلر استدلال می‌کند نظام‌های قدرت، سوگواری برای برخی مرگ‌ها را غیرممکن می‌سازند. با این حال، برخلاف امیدواری باتلر به سوگ به‌مثابه مقاومت، این شعر بیشتر انفعال و چرخه‌ی رنج را نشان می‌دهد («ما همه در خواب»)، گویا سوگواران در جامعه‌ای گرفتارند که نه تنها عزاداری‌شان را به رسمیت نمی‌شناسد، بلکه آنان را در سکوت اجباری فرو برده است.

بیشتر بخوانید و بشنوید:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی