
این آخر هفته تورنتو شاهد یکی از بهیادماندنیترین گردهماییهای اهل فرهنگ، کتاب و دانشگاه بود؛ شبی که درخشندگیاش نه تنها از جمع شدن اهل فرهنگ در سالن، بلکه از نام و یاد فرشته مولوی برمیخاست—یکی از مهمترین نویسندگان زن ادبیات مدرن ایران و از چهرههای برجسته ادبیات دیاسپورای کانادا.
این بزرگداشت باشکوه، افزون بر پاسداشت میراث ادبی و فکری فرشته مولوی، نشانی بود از احترام به اصلِ نوشتن—نوشتنی که تن نمیدهد، فراموش نمیکند و جهان را نظم تازهای میبخشد.
سخنرانان؛ صداهایی برای روایت یک میراث
در این برنامه مجموعهای از سخنرانان برجسته با یادداشتها و سخنان الهامبخش خود ابعاد گوناگون آثار و شخصیت فرشته مولوی را واکاوی کردند: مهدی گنجوی، مهدیه عزتکرمی، نیاز سلیمی، مارتا سیمیدچیوا، ساسان قهرمان، محسن ملکی، ماریا میندل و دیانا منوله. همچنین یادداشت حورا یاوری، منتقد ادبی و ویراستار دانشنامه ایرانیکا، قرائت شد. اکران فیلمی به تهیه کنندگی حلقه ادبی سه و ربع کم براساس یکی از نمایشنامههای انگلیسی فرشته مولوی و نیز اجرای موسیقی توسط ارکستر موج از سایر برنامههای این رویداد بود. در نهایت، رویداد با تقدیم تندیسی تحت عنوان آزادی اندیشه به فرشته مولوی به پاس یک عمر نویسندگی او و جشن امضای کتاب به پایان رسید.
برپایی چنین شبی بدون همراهی نهادها و افراد علاقهمند به فرهنگ و ادبیات ممکن نبود. حامیان این مراسم عبارت بودند از:
انتشارات آسمانا، بنیاد زاگرس، حلقه ادبی سهوربع کم، مرکز ایرانشناسی الهه امیدیار دانشگاه تورنتو، انتشارات نقره، ارکستر موج، بیمه اینشوفین، رضا رئیسدانا و شهین نوروزی.
مهدی گنجوی، نویسنده و استاد دانشگاه و مدیر نشر آسمانا، در معرفی این کتاب چنین گفت: ” مولوی در طی سالها فعالیت ادبیاش ــ بهعنوان رماننویس، داستانکوتاهنویس، مترجم، جستارنویس، کتابشناس و ناشر ــ چشمانداز ادبیات معاصر فارسی و زندگی فکری دیاسپورای ایرانی را شکل داده است.
نزدیک به دو دهه است که او هرگونه سانسور حکومتی را نپذیرفته است. بنیانگذاری انتشارات آزادان در تورنتو خود عملی اعتراضیست: اعلام اینکه ادبیات باید آزاد، بیواسطه و بیباک بماند. این چاپ از داستانهایی از تهران نیز بازتاب همان روحیهٔ صداقت، استقلال و شجاعت هنری است.
داستانهای مولوی با حساسیتی عمیق به بافتهای زندگی روزمره مینگرند: به تکرارهایش، دشواریهایش، و گسستهای خاموشش. آنچه به ظاهر خانگی یا معمولی است، در روایت او سرشار از معناهای احساسی و سیاسی میشود: گذشته بر اکنون فشار میآورد؛ جهان درونی در جهان بیرونی حل میشود؛ و سکوت به شکلی از تابآوری بدل میگردد. راویان مولوی به ندرت «اعلان» میکنند—آنها مشاهده میکنند، فرو میگذارند، و مقاومت میورزند. نثر او موجز، دقیق و در عین حال عمیقاً تکاندهنده است.
داستانهایی از تهران آثاری را دربرمیگیرد که پیش از مهاجرت مولوی در سال ۱۹۹۸ و آغاز زندگی تبعیدی او در کانادا نوشته شدهاند. این داستانها در کنار نوشتههای بعدی او—داستانهای انگلیسیزبان، جستارهای دیاسپورایی، و رمانها—بخشی از یک مسیر بلندِ مقاومت ادبی و یادآوری را شکل میدهند. همهٔ این آثار بر یک اصل استوارند: ایمان به ادبیات نه بهمثابه زینت، بلکه بهعنوان یکی از قلمروهایی که در آن میاندیشیم، به یاد میآوریم، و در برابر حذفشدن میایستیم.
امشب تنها یک کتاب را پاس نمیداریم، بلکه نویسندهای را بزرگ میداریم که صدایش در گذر دههها، در میان مرزها و در برابر سکوتها پابرجا مانده است.”
بریده زیر نیز از ترجمه فارسی متن حورا یاوری که برای قرائت در این جلسه ارسال شده بود است:
“داستاننویسی نوین در ایران، پدیدهای نسبتاً جوان است که در همین عمر کوتاه دستاوردهای درخشان داشته است. نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد نقش و سهم زنان نویسنده ایرانی در شکل گیری و گسترش داستان نویسی مدرن در ایران است که بسیاری از ستوده ترین داستان های مدرن فارسی را نوشته اند و بر اعتبار نام ایران در ادبیات جهان افزوده اند.
سخن گفتن دربارهٔ «داستانهایی از تهران» فرصتی است برای قدردانی از فرشته مولوی و دیگر زنان داستاننویس ایرانی. انتشار این مجموعه به زبان انگلیسی توسط انتشارات آسمانا نیز اتفاقی مبارک است که راه را برای پیوستن ادبیات داستانی معاصر پارسی به صحنۀ جهانی ادبیات هموارتر خواهد کرد.
دربارهٔ این اثر میتوان از زوایای بسیار سخن گفت؛ از جمله زبان و شیوه نگارش داستان ها، داستان هایی که گاه از زبان راوی اول شخص مفرد گفته می شوند، و داستان هایی که در آن ها زندگی شخصیت های داستانی را از زبان راویانی دیگر می شنویم؛ گذر همزمان بسیاری از رویدادها در دنیای درون و جهان بیرون؛ پردازش شخصیت های داستانی؛ آشنایی نویسنده با ادبیات کلاسیک فارسی و همراه با آن تکنیک های مدرن روایی و جریان ها و آثار ادبی جهان. “

همچنین منتقدینی دیگر در پیامهای کوتاهی برای این برنامه چنین نوشته اند:
مهرک کمالی (استاد دانشگاه اوهایو و منتقد ادبی):
«تاریکخانهی آدم بر ترکیبی میانبرشی از مهاجرت، جنسیت، اسطوره، و تاریخ بنا شده؛ رمانی ایرانی که جنبههای مختلف روانی و جسمی و اجتماعی مواجهه با حضور همجنسگرایان در خانواده را روایت کرده است. وسواس در بازنمایی این مواجهه و ترکیب آن با روند بسیار دشوار پذیرش واقعیت و چگونگی تطبیق با آن، تاریکخانهی آدم را یگانه کردهاست.
امیر حسین یزدانبد، داور ادبی و نویسنده:
اگر امروز ادبیات دیاسپورا به سطحی غیرقابل چشمپوشی رسیده، علاوه بر گستره و کیفیت رو به فزونی آن، مرهون جسارت نویسندگانی مثل خانم مولویست. فرشته مولوی در روزگاری تن به سانسور نداد و راهی دیگر برگزید که دلسوزترین همکارانش هم چاپ خارج از ایران را نشدنی، بیفایده و بیمخاطب میدانستند.
حسین نوش آذر، منتقد ادبی و نویسنده:
فرشته مولوی نمونهای از یک نویسنده با استحکام در قلم و در قدم است که نه تنها آثار خواندنی با قلمی شیوا و روان پدید آورده بلکه تن به سانسور هم نداده است.
حسین آتش پرور ، منتقد ادبی و نویسنده:
خانم مولوی نویسنده تجربهگرا و نوجویی است که با تجربههای ارجمندش بدنبال جابجایی مرزهای داستانی است
در این جلسه هر یک از سخنرانان از جنبه ای به کار مولوی و تحلیل اثار او پرداختند. محسن ملکی، مترجم و منتقد ادبی، به دوره بندی دغدغه های زنان و ادبیات فمینیستی در ایران و جایگاه مولوی پرداخت، مهدیه عزت کرمی، استاد دانشگاه، با مفهومسازی دیاسپورا، اهمیت بازخوانی و نقش مولوی را در دیاسپورا مطرح کرد، ساسان قهرمان، رماننویس، بر سوابق مولوی در کانادا و بر شخصیت و منش نویسندگی مولوی دست گذاشت، مارتا سیمیدچیوا (استاد دانشگاه)، ماریا میندل (نویسنده) و دیانا منوله (استاد دانشگاه) نیز هر یک به بررسی تکنیکی و ادبی داستانهایی از این مجموعه پرداختند.
دیانا منوله ، استاد دانشگاه، و شاعر کانادایی رومانیایی، یکی از سخنرانان این جلسه بود که در ارائه خود به جهانسازی بهمثابه راهبرد اصلی مولوی برای به چالش کشیدن ستم و محدودیتهای ایدئولوژیکی میپردازد که حکومت بر زنان در ایران تحمیل کرده است. با تمرکز بر یکی از داستانهای کتاب او استدلال کرد که مولوی از طریق میانمتنیّت و باززمینهسازی، جهان داستانیِ چندلایه و فراملی میسازد. راوی با بازخوانی «بانو با سگ ملوس» چخوف و اقتباس سینماییِ شوروی–ایتالیاییِ آن در سال ۱۹۸۷ با عنوان چشمهای تیره، به جهانهای پیشین وارد میشود و آنها را بسط میدهد تا واقعیت زیستهی خود را مورد پرسش قرار دهد. تحلیل او بر نظریههای جهانسازی در روایت رئالیستی، مدل بنیادین میانمتنیّت ژولیا کریستوا، نظریهی باززمینهسازی پر لینل، الگوی رمزگذاری/رمزگشایی استوارت هال، و زیباییشناسی دریافت هانسروبرت یاوس تکیه داشت. در چارچوب این رویکرد او نشان داد که مولوی چگونه از جهانسازی بهعنوان شیوهای برای مقاومت ادبی و ابزاری برای بازپسگیری عاملیت تفسیری و وجودی بهره میبرد.
کتابشناسی فرشته مولوی – نگاهی کوتاه به کارنامه ادبی و پژوهشی
فرشته مولوی با بیش از پنج دهه فعالیت ادبی، یکی از پُرکارترین و اثرگذارترین نویسندگان و مترجمان معاصر ایران و از چهرههای برجسته ادبیات دیاسپورای فارسیزبان در کاناداست. کارنامه او گسترهای چشمگیر از رمان، مجموعهداستان، جستارهای ادبی، پژوهشهای کتابشناختی و ترجمههای ماندگار را دربرمیگیرد؛ آثاری که چه در ایران و چه در خارج از کشور، نقش مهمی در تثبیت صدای مستقل و تجربهمحور او داشتهاند.
رمانها و مجموعهداستانها: جهانهای چندلایه و تجربهمحور
از «پری آفتابی» (۱۳۷۰) و «نارنج و ترنج» (۱۳۷۱) که از نخستین تجربههای داستاننویسی او هستند تا آثار پخته و پیچیدهتر سالهای اخیر همچون «کمین بود» (۱۴۰۱)، «پنجاه و چیزی کم» (۱۴۰۱)، و رمان انگلیسیزبان Thirty Shadow Birds (۲۰۱۹)، مجموعه آثار روایی مولوی تصویری گسترده از دغدغههای انسانی، تبعید، تنهایی، جنسیت، حافظه و جهانهای درونی شخصیتها ارائه میدهد.
آثاری چون «سنگسار تابستان» (۱۳۹۴)، «تاریکخانهٔ آدم» (۱۳۹۴؛ ویراست دوم ۱۴۰۳)، «زرد خاکستری» (۱۳۹۱) و «سگها و آدمها» (۱۳۸۸) از نمونههای برجسته نثر موجز، ساختارهای نو و نگاه انتقادی مولویاند که او را در شمار نویسندگان مهم ادبیات مدرن ایران قرار میدهند.
ترجمهها: دروازههایی به جهان دیگران
مولوی از دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۹۰ با ترجمه متون ادبی و نظری از نویسندگان برجسته جهان، نقشی جدی در آشنایی مخاطب فارسیزبان با ادبیات آمریکای لاتین، اروپا و آسیا ایفا کرده است.
از میان آنها میتوان به «فلکزدهها» (۱۳۶۳) اثر ماریو آثوئلا، «سوهو و اسب سفید» از یوزو اوتسوکا (۱۳۶۳)، ترجمه ماندگار مجموعه داستانهای خوان رولفو با عنوان «دشت سوزان» (۱۳۶۹/۱۳۸۴)، و همچنین همکاریهای ادبی او با هرمز ریاحی در ترجمههایی همچون «آفریقا: تاریخ یک قاره» (۱۳۵۸) و «جاناتان، مرغ دریایی» (۱۳۵۷) اشاره کرد.
سایر آثار: جستار، نقد و پژوهشهای مرجع
فرشته مولوی در کنار داستاننویسی، نویسندهای تأثیرگذار در حوزه جستار ادبی و نقد فرهنگی است. کتابهایی چون «آن سالها، این جستارها» (۲۰۱۱/۲۰۱۴)، «از نوشتن» (۱۳۹۳)، «از کتابها و ترانهها» (۱۴۰۰) و «از دیگرها» (۱۴۰۲) وجوه گوناگون نگاه تحلیلی و تجربی او درباره ادبیات، فرهنگ و زندگی مهاجرتی را نشان میدهد.
در حوزه پژوهش و کتابداری نیز آثار مهمی چون «کتابشناسی داستان کوتاه ایران و جهان» (۱۳۷۱) و ویرایش دو جلد «فهرست مستند اسامی مؤلفان و مشاهیر» (۱۳۷۶) جایگاه او را بهعنوان پژوهشگری جدی و دقیق تثبیت کردهاند.







