هوشنگ چالنگی ۲۹ مرداد ۱۳۱۹ در مسجدسلیمان زاده شد. فعالیت ادبی خود را از سالهای دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد و نخستین شعرهایش در صفحه ادبی «فردوسیِ» زیر نظر محمد زهری منتشر شد. سپس با احمد شاملو آشنا شد و در چندین شماره از «خوشه» تخت نظر شاملو شعرهایش به چاپ رسید. آشنایی با بیژن الهی و «جزوه شعر» در سالهای ۴۷-۱۳۴۶ او را جذب شعری کرد که با جریان اصلی شعر متعهد، سیاسی و اجتماعی دوران تفاوت چشمگیری داشت. چالنگی همراه با محمود شجاعی، بهرام اردبیلی و بیژن الهی جزء حلقه اولیه شاعرانی است که شعرشان در نشریه «شعر دیگر» منتشر شد و همراه با برخی چون فیروز ناجی و رضا زاهد و دیگران که دیرتر به این جمع پیوستند به شاعران شعر دیگر نامبردار شدند.
با آن که شعر چالنگی در دههی چهل مورد توجه بود و در نشریات متعدد منتشر شد، نخستین کتاب مستقلش را در سال ۱۳۸۳ منتشر کرد. کتابهای «زنگولهی تنیل» (۱۳۸۳ نشر سالی)، «آبی ملحوظ» (۱۳۸۷ نشر سالی)، «مجموعهی کامل اشعار» (۱۳۹۳ نشر افراز) و «گزینه اشعار» (۱۴۰۰ نشر مروارید) تاکنون از چالنگی به چاپ رسیدهاست. کتابی به نام «شناسنامه به روایت دست- گفتوگویی با هوشنگ چالنگی»، تألیف علی عبداللهپور،۱۳۹۶، نشر مانیا هنر نیز پیرامون زندگی و شعر او منتشر شدهاست.
چالنگی در مصاحبهای با روزنامه شرق گفته است:
«هرگز روش خاصی را پیروی نمیکنم. در واقع بیشتر سعی میکنم خودم را بنویسم نه سایهای کاذب را.»
چالنگی در همان مصاحبه بر فردیت شاعر تأکید دارد:
«شعر به فردیت برمیگردد. به تک تک شاعران هر بوم و وطنی برمیگردد. اینکه بخواهند قایل به این باشند که شعر چگونه سروده میشود یا اینکه مدرنیسم چگونه اتفاق میافند شاید قابل بحث باشد اما اینکه بخواهند شعر را به طور کلی منتفی کنند این هرگز امکانپذیر نیست.»
هوشنگ چالنگی در خوزستان به معلمی اشتغال داشت. پس از بازنشستگی ساکن کرج شده بود و در اول آبان ۱۴۰۰ در همین شهر درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردهشد.
میخوانید:
از هوشنگ چالنگی و درباره او:
شاعر ماهِ «بانگ»: هوشنگ چالنگی
هرمز علیپور: شعر چالنگی منحصر به خود اوست، تحت تأثیر شرایط زندگیاش. یک چیز اما در همه جنبهی محوری مشترک دارد: ذات شاعرانگیی او. هوشنگ به راز کلمات و کلمه به دریافتی غیرسفارشی رسیده بود. شعر او محصول تلفیقی از فرهنگ قوی بختیاری و اساطیر جهان، شعر مدرن جهان، با فضاسازیهای ماهرانهی آکنده از تخیلی تحسینبرانگیز و حیرتآفرین است. شعری بهرهمند از زبان و بیانی که هرگز دچار فراموشی از بابت غبار کهنگی نمیشود و نشده. شعری که در یک اکنون همیشه، به حیات خود ادامه میدهد. [ادامه]
مهین خدیوی: هوشنگ چالنگی و مجموعهی «زنگولهی تنبل»
شناخت نسل امروز از شعر هوشنگ چالنگی مدیون نشر سالی است که کتاب «زنگولهی تنبل» چالنگی را در سال ۱۳۸۳ و کتاب «آبی ملحوظ» وی را در سال ۱۳۸۷ منتشر کرد. از مهین خدیوی، شاعر و نویسنده و مدیر نشر سالی خواستیم به اختصار درباره آشناییاش با چالنگی و سایر شاعرانی که آثارشان را منتشر کرده برای «بانگ» بنویسد.
علی عبداللهپور: «با دهان سپید» -یادداشتی در سوگ هوشنگ چالنگی
در این یادداشت به هوشنگ چالنگی میپردازم، کسی که حضورش به گروه «شعر دیگر» اعتبار بیشتری داد. شاعری که با ظرفیتهای ذاتی شعرش که از زیست و اقلیم زندگی او نشأت گرفته و در کنار شهود شاعرانه نیرومند و با دانش و آگاهی از اساطیر و فلسفه یونان درهم آمیخته بود اشعاری را سرود که جانمایهی شبهای تاریک و بلند مردمان سرزمینمان شده است.
تصویر و تصوری از غروب ایل – در گفتوگو با هوشنگ چالنگی
هوشنگ چالنگی: شعر دیگریها بچه هایی بودند که شعرهاشان را در «جزوه شعر» یا اگر اشتباه نکنم در خوشهی نوریعلاء چاپ کردند و قرار شد کارهای متفاوتی تالیف کنند. یادم نیست چطور رویایی با این بچهها بُر خورد و همان موقعها بود به نظرم که فریدون رهنما هم آمد.
میزگرد: انزوا، طبیعتگرایی و تصویرپردازی در شعر هوشنگ چالنگی
علیرضا آبیز: برای گفتوگو پیرامون شعر هوشنگ چالنگی، از سهتن از صاحبنظران، آتفه چهارمحالیان، مهدی گنجوی و فرشاد سنبلدل دعوت کردم و در یک گفتوگوی آنلاین در اسکایپ از شعر و میراث ادبی چالنگی سخن گفتیم.