زنم میگوید که من بوی خاک میدهم. بوی گورستان. نشسته است لبهی تخت. بیقید. شلختهوار. توی دنیای دیگری است. دنیایی که من هیچوقت نتوانستم آن را بشناسم. چشمهای ورم کردهاش را روی درزهای دیوار بالا و پایین میکشاند. مینشینم کنارش. سرم را فرو میکنم لای موهای گره خورده و در هم تنیدهاش.
آهسته میگوید: بوی کافور میدهی.
مویه کنان میگویم: غزاله؛ آی غزاله جان! ۱۸ سال گذشته است. بس است. فراموش کن…
بیآنکه صدای مرا بشنود، بیآنکه مرا ببیند، ناخن میکشد روی پوست لخت شکمش و میگوید باید همان دیروز گرد و خاک گورستان را از تنت میتکاندی.
میگویم: چشم غزاله جان، به روی هر دو چشم غبار گرفتهام…
اینها را ببین غزاله برای تو گرفتهام. برای روزی که از این تخت دل بکنی. برای روزی که باز آهوی همین خانه بشوی. خودم بندهایش را برایت گره خواهم زد. میبرمت گورستان تا ببینی حتی سنگ قبرش هم ترک برداشته است، غزالهی من، آی غزاله…
دارد دنبال چیزی روی میز کنار تختش میگردد وقتی که میگوید: سنگ قبر را بعد از چهلم میاندازند.
میپرسم: دنبال چه میگردی؟ رگ آبی پیشانیات بیرون زده است.
دستم را میگذارم روی رگ آبی غزاله. روی پیشانی عرق کردهی زنم. میکشماش توی آغوش. بوی کوه میدهد؛ بوی قله، بوی برف، بوی شیر گرم، بوی کاهگل.
کاش همین الان زلزله بیاید. کاش دنیا ویران شود. کاش رگ آبی غزاله دور گردن من پیچیده شود و کنار او بمیرم. توی آغوش او.
توی صورتم خیره میشود و میگوید: رنگات پریده است؛ صورتات سفید، مثل چلوار است…
به سرعت خوم را میرسانم جلوِ در. نمیخواهم صدای در غزاله را از خواب بیدار کند. مادرم است. پیشانیام را میبوسد. لکههای گِل روی چادرش نشسته است. بوی خاک میدهد. بوی کافور. توی دستش ظرف غذاست. پا میکشد که بیاید توی خانه. میگویم بوی خاک میدهی؛ بوی گورستان. غزاله طاقت نمیآورد.
پیرزن همانجا در پاگرد خانه مینشیند. سرش را فرو میبرد توی چادرش و مویهکنان میگوید: ۱۸ سال گذشته است. بس است. فراموش کن…
میگویم آرام مادر جان؛ غزاله تازه خوابیده است.
گزیده ای از ادبیات داستانی زنان در بانگ:
- راضیه مهدیزاده: خانه نیستم، برگشتم تماس میگیرم
- فرشته نزاکتی رضاپور: خانواده
- فرخنده حاجیزاده: آن دیگری
- ندا زمانی: قزلآلا
- ناهید شمس: تختخواب دو نفره
- شیوا نصرتی: قورباغههای دعاخوان
- امیلیا نظری: مالیخولیا
- نوشین وحیدی: این دستها
- مرجان محتشمی: دگردیسی
- ژوان ناهید: «طلوعِ آفتاب بر پیکرِ جُنون»
- تارا نوری: قابها
- محبوبه موسوی: هفتاد پیکره
- عطیه رادمنش احسنی: تنها