فاطمه زارعی: بازخوانی بوف کور- راز پنهان راوی در آیینه دوگانگی

این مقاله از منظری متفاوت به کتاب «بوف کور» صادق هدایت نگاه می‌کند. فرض بر این است که شخصیت داستان مردی است که در اوایل جوانی در وجود خود زنی را کشف می‌کند. در صدد انکار و سرکوب آن نیمه وجود برمی‌آید ولی از پس برنمی‌آید. زن را نیمه مطلوب خویش می‌یابد اما جرات پذیرش آن را ندارد. زن در روابط جنسی بیشترین حضور را دارد و تمامی عرصه وجود را جولانگاه خود می‌کند. مرد همیشه ناکام می‌ماند. جنگی مدام در جریان است و مرد مرتب قصد کشتن زن را دارد.

جنگ ایران و اسرائیل- قباد آذرآیین: «چهار داستانک جنگی»

فلش فیکشن (Flash Fiction) داستانی فوق العاده کوتاه است (معمولاً کمتر از ۱۰۰۰ کلمه) که با کمترین واژه‌ها، حداکثر تأثیر را می‌گذارد. مانند یک عکس فوری ادبی، تمرکز آن روی یک لحظه، ایده یا احساسِ واحد است و اغلب پایان‌بندی غافلگیرکننده یا باز دارد. چند نمونه از قباد آذرآیین.

جنگ ایران و اسرائیل – باهار مومنی: «سرخوردگی جمعی، دوگانۀ کاذب و وسوسۀ راه‌حل‌های فوری»

«آیا راه‌حل‌های زودبازده (…) ما را به جامعه‌ای توانمندتر، مستقل‌تر و آگاه‌تر سوق خواهند داد؟ یا صرفاً ساختاری پوسیده را با چهره‌ای نو بازسازی خواهند کرد؟» این پرسش، هسته اصلی بحران کنونی است: وسوسه اقدامات کوتاه‌مدت در برابر ضرورتِ ساختن آلترناتیوی مستقل و برآمده از اراده جمعی.

جنگ ایران و اسرائیل – فتانه فیروزی: «نازکای فردو»

این شعر، در بستر تهدیدهای اخیر بمباران، با طرح دو پرسش بنیادین به جنگ می‌تازد: آیا فناوری مرگ‌بار می‌تواند انسانیت را در خود محو کند؟ و آیا تخریب فردو، که شاعر آن را «گلوگاه نازک امید» می‌نامد، آینده را به خاکستری از رؤیاهای سوخته بدل نخواهد کرد؟ فیروزی با هشدار نسبت به فاجعه زیست‌محیطی و نابودی حافظه جمعی، در بیت پایانی شعرد اعتراض شاعرانه‌ای را علیه جنگ‌طلبی فریاد می‌زند: «بعضی خواب‌ها باید خواب بمانند، تا زمین از خاکستر تهی شود.»

میزگرد – عشق و طبقه در «سارا کول» در گفت‌وگوی مریم رئیس‌دانا و امیرحسین یزدان‌بد

 مریم رئیس‌دانا و امیرحسین یزدان‌بد با نگاهی موشکافانه به داستان «سارا کول: یک‌جور داستان عاشقانه» اثر راسل بنکز، لایه‌های پیچیده مردسالاری، تفاوت طبقاتی، و تناقضات راوی غیرقابل اعتماد را در گفت‌وگو با یکدیگر می‌کاوند. این گفت‌وگو نه‌تنها مضامین اجتماعی و روان‌شناختی داستان را روشن می‌سازد، بلکه چالش‌های ترجمه این اثر به فارسی را نیز به بحث می‌گذارد.

خورخه لوئیس بورخس: «باغ گذرگاه‌های انشعابی» به ترجمه کمال آبادی

پایان دوسیه جنگ ایران و اسرائیل در بانگ – این داستان با تلفیق فرمالیسم پیچیده و هستی‌شناسی ویرانگر، نه فقط رویدادهای جنگ جهانی، بلکه ساختارهای معرفتی‌ را هدف می‌گیرد که جنگ را ممکن می‌سازند. بورخس نشان می‌دهد که جنگ، مانند هزارتوهای باغش، هیچ مرکز یا خروجی ندارد-تنها گذرگاه‌هایی انشعابی است به رنجی بی‌پایان.

جواد اسحاقیان: رویکرد طبقاتی به رمان «غرور و تعصب» نوشته‌ جِین آستِن

آستن با نگاهی انتقادی، نابرابری‌های جنسیتی و فشارهای اجتماعی بر زنان، به‌ویژه در امر ازدواج، را برجسته کرده و از طریق الیزابت، ایده اراده فردی و انتخاب آزاد در برابر قراردادهای اجتماعی را مطرح می‌کند. این رمان، با تکیه بر نظریه مارکس و انگلس درباره رابطه زیرساخت اقتصادی و روساخت فرهنگی، نه‌تنها بازتاب‌دهنده جامعه انگلستان در آستانه قرن نوزدهم است، بلکه با معرفی شخصیتی چون الیزابت، نطفه‌های اولیه فمینیسم و دفاع از فردیت زنان را در بستری واقع‌گرایانه ترسیم می‌کند.

  لروی جونز (امیری باراکا): «فریاد‌زنندگان» به ترجمه میترا داوودی  

این داستان از طریق تصاویر زنده، خواننده را به درون دنیای موسیقی جاز و زندگی سیاه‌پوستان آمریکا می‌برد. از نظر تاریخ موسیقی، این داستان بازتابی از نقش موسیقی جاز و بلوز در مبارزه برای حقوق مدنی و هویت فرهنگی سیاهان است. در نهایت، این داستان نه تنها یک اثر ادبی قدرتمند، بلکه یک سند تاریخی و اجتماعی است درباره‌ی مقاومت، هویت و تلاش برای آزادی.

ادبیات مهاجرت: بازتعریف هویت و مقاومت در روایت‌های جابجایی

نشریه ادبی بانگ از اردیبهشت‌ماه با اختصاص دوسیه‌ای به «ادبیات مهاجرت»، نه‌تنها به معرفی آثار این حوزه می‌پردازد، بلکه با کاوش در مفهوم این ژانر، آن را از ادبیات تبعید و دیاسپورا متمایز می‌کند. این مقاله با نگاهی به نظریه‌های هومی بابا، پل ریکور و ادوارد سعید، نقش روایت‌های مهاجرت را در بازسازی هویت، مقاومت زبانی و چالش با ساختارهای قدرت جهانی بررسی می‌کند و دعوتی است برای تأمل عمیق‌تر در این حوزه پویا.

  ادبیات داستانی آمریکا در قرن بیستم – به کوشش حسین نوش‌آذر

در قرن بیستم، نویسندگان آمریکایی مانند هنری جیمز، ارنست همینگوی و تونی موریسون با نوآوری‌های فرمی و محتوایی، داستان کوتاه را به عنوان یک فرم ادبی مستقل و غنی تثبیت و آن را به ابزاری برای بیان تجربیات فرهنگی و هویتی تبدیل کردند. جلوه هایی از این تلاش در بانگ.

بایگانی

بانگ - نوا

شعر

از دست ندهید

خورخه لوئیس بورخس: «باغ گذرگاه‌های انشعابی» به ترجمه کمال آبادی

پایان دوسیه جنگ ایران و اسرائیل در بانگ – این داستان با تلفیق فرمالیسم پیچیده و هستی‌شناسی ویرانگر، نه فقط رویدادهای جنگ جهانی، بلکه ساختارهای معرفتی‌ را هدف می‌گیرد که جنگ را ممکن می‌سازند. بورخس نشان می‌دهد که جنگ، مانند هزارتوهای باغش، هیچ مرکز یا خروجی ندارد-تنها گذرگاه‌هایی انشعابی است به رنجی بی‌پایان.

از تجربه تا تخیل – مهدیس رجب‌بیگی: ژاکت سبز و پیشانی سرخ

داستان با تمرکز بر رابطه مادر و دختر، خشونت خانگی را نه فقط به عنوان یک اتفاق فیزیکی، بلکه به عنوان فرسایش تدریجی عاطفی و روانی نشان می‌دهد. داستان بر تجربهٔ رنج و مقاومت زنان در فضایی مردسالار متمرکز است و به ویژه در بازنمایی مهر مادری و مقاومت خاموش زنان در برابر خشونت موفق عمل می‌کند.

از تجربه تا تخیل – هنگامه مظلومی: آب طلا

در این داستان طلایی که نماد ثروت است، به‌جای رهایی، به دیوانگی و فروپاشی روانی منجر می‌شود. به این ترتیب نویسنده با تبدیل تدریجی یک شیء مادی به هویتی روانی، استعاره‌ای چندلایه خلق می‌کند که هم کالایی شدن روابط انسانی را به تصویر می‌کشد و هم پیامدهای ویرانگر آن را. این ارتباط یکپارچه بین نماد و کنش داستانی، بدون نیاز به توضیح صریح، نظام سرمایه‌داری را به‌صورت یک تراژدی انسانی به نمایش می‌گذارد.

علی رحمانی قناویزباف: درآمدی بر نسبتِ فرم شهر و فرم داستان در «ماه تا چاه» از حسین آتش‌پرور

مقاله علی رحمانی با تکیه بر نظریهٔ هانری لوفور استدلال می‌کند که در شهری مانند مشهد که توسعهٔ آن تحت سلطهٔ استبداد دینی، تکنوکراسی ویران‌گر، و فراموشی عمدی تاریخ پیش رفته، ادبیات تنها با شکستن فرم‌های متعارف می‌تواند صدای مقاومت باشد. «ماه تا چاه» نوشته حسین آتش پرور، یکی از مهم‌ترین رمان‌های معاصر فارسی از یک سو با تمثیل‌های ابزورد (اعدام میدان‌ها، روزنامهٔ سمی، مشاور املاکی که می‌خواهد نویسنده شود!) منطق حاکم بر این تخریب را افشا می‌کند، و از سوی دیگر با تلفیق مرثیه و هجو، هم سوگواری برای ازدست‌رفته‌ها را روایت می‌کند و هم ناامیدی از بازسازی آن‌ها را.

محمدرفیع محمودیان: «فهم فهم‌ناپذیری»، تمثیل‌های کافکا

نویسنده معتقد است کافکا، با آگاهی از ناتوانی فهم در درک کامل جهان و حتی خودش، از تمثیل به‌عنوان شکلی از نگارش استفاده می‌کند که هم فهم‌پذیری را نوید می‌دهد و هم فهم‌ناپذیری را متبلور می‌سازد. تمثیل‌های کافکا، مانند «جلوی قانون» و «آمدن مسیحا»، با ایجاز و پیچیدگی، تناقض‌ها و گسست‌های جهان را بازنمایی می‌کنند و شکست فهم را نه به‌عنوان ناتوانی، بلکه به‌صورت شکوهمندی بلندپروازانه نشان می‌دهند. تمثیل‌های کافکا، با درهم‌تنیدن داستان و تأمل فلسفی، رازوارگی و فهم‌ناپذیری ذاتی واقعیت را آشکار می‌کنند، در حالی که خواننده را به جست‌وجوی معنا در این فهم‌ناپذیری دعوت می‌کنند.

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی