
انتشارات آسمانا با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که از محبوبه موسوی، رمان «فرار از مجتمع دخترانه» را منتشر کرده است. این اثر روایتی چندصدایی و دیستوپیایی است که در بستر فروپاشی اجتماعی و زیستمحیطی، به مبارزات زنان برای رهایی و بازسازی میپردازد. محبوبه موسوی در این رمان با محوریت آیدا و ۳۴ شخصیت نامگذاریشده، تمهای سرکوب، رهایی، و بازسازی را از طریق ساختاری غیرخطی و پایان باز بررسی میکند.
رمان از ساختاری چندخطی با زوایای دید متغیر و زمانبندی غیرخطی بهره میبرد که داستانی پیچیده و چندلایه خلق میکند. آیدا، دختری در یک مجتمع سرکوبگر، با کشف رازهای مدیر و مواجهه با اخبار فروپاشی زیستمحیطی، در پی رهایی از گذشته دردناک خود است. در کنار او، پزشکی جنایات سازمانیافته را افشا میکند و بهیاری در شهری متروک با تنهایی دستوپنجه نرم میکند. با فروپاشی نظم قدیم، مجتمع به دست حاشیهنشینان میافتد و به فضایی برای زندگی دوباره تبدیل میشود، اما سرنوشت آیدا مبهم باقی میماند. ۳۴ شخصیت خاکستری رمان، تحت تأثیر شرایطی چون سرکوب یا بقا، میان سرکوب و رهایی، تخریب و بازسازی حرکت میکنند. تکنیکهایی مانند روایت جمعی، نمادگرایی، و شخصیتپردازی اشیا به داستان عمق میبخشد. پایان باز و تبدیل مجتمع به «خانه» تعادلی میان ناامیدی و امید ایجاد میکند و خواننده را به تأمل درباره زیستن در جهانی فروپاشیده دعوت میکند.

از منظر نوشتار زنانه (écriture féminine) این رمان صدایی قدرتمند برای زنان است. شخصیتهای زن مانند آیدا، طناز، پروانه، و خاله عذرا در مرکز روایتاند و از طریق بدنمندی (درد آپاندیس آیدا، بیماری قلبی پروانه) و عواطف پیچیده (ترس، خشم، امید) بهعنوان سوژههایی فعال بازنمایی میشوند. موسوی در ادامه در گفتوگو با زمانه میگوید:
«درد بیماری در زنان این داستان، چه درد آپاندیس آیدا و چه بیماری قلبی پروانه همه در تنهایی و رنج رخ میدهد. در بیپناهی، هر دو محبوس در فضایی تنگ و تاریک که صدایشان به جایی نمیرسد. در واقع این بیماری و درد نیست که ترسناک است، آنچه ترسناک است، محبوس ماندن و رها شدن است.»
رمان بهعنوان اثری دیستوپیایی، فاجعه زیستمحیطی را محور روایت قرار میدهد و تأثیرات تخریب انسانی بر طبیعت را نشان میدهد. فرونشست زمین، باران مداوم، و زبالههای انباشته، که به بحرانهای واقعی ایران (خشکسالی، فرونشست در اصفهان) اشاره دارند، نهتنها نمادین، بلکه بخشی از واقعیت داستاناند. اشیا (زباله، دیوارها، رود) حضوری زنده دارند و گاه مانند شخصیتها عمل میکنند. موسوی انسان را ابزارساز میداند، جداییناپذیر از اشیایی که میسازد و زندگیاش را شکل میدهند. زبالههای مرتبشده توسط گورخوابها و دیوارهای مجتمع، شاهد رنج و بازسازی، روایت را غنی میکنند و پیوند انسان، اشیا، و محیط را نشان میدهند.
«فرار از مجتمع دخترانه» اثری عمیق درباره مقاومت و امید در جهانی دیستوپیایی است. ساختار چندصدایی و غیرخطی آن، هرجومرج فروپاشی را بازتاب میدهد، در حالی که دیدگاه فمینیستیاش، مقاومت جسمانی و جمعی زنان را جشن میگیرد. از منظر زیستمحیطی، رمان تخریب طبیعت را نقد و بازسازی پایدار را پیشنهاد میکند، هرچند سرنوشت مبهم آیدا، محدودیتهای رهایی را یادآوری میکند.
«فرار از مجتمع دخترانه» نوشته محبوبه موسوی در انتشارات آسمانا (به مدیریت مهدی گنجوی)، بدون سانسور منتشر شده و از طریق لولو در دسترس همگان است.
تهیه کتاب
در نشر آسمانا:
- «شب سیاه و مرغان خاکسترنشین» از رامین احمدی در نشر آسمانا – نظر حورا یاوری و رضا فرخفال
- در انتشارات آسمانا: ۱۰۰ لیکوی جمعآوری شده از جنوب کرمان به زبان انگلیسی
- رمان «فیلها به جلگه رسیدند» از کاوه اویسی در انتشارات آسمانا
- رمان «مقامات متن» از مرضیه ستوده در انتشارات آسمانا
- «آینه را بشکن»، گزیده اشعار نانائو ساکاکی به ترجمه مهدی گنجوی در نشر آسمانا
- «کهکشان خاطرهای از غروب خورشید ندارد» از مهدی گنجوی در نشر آسمانا
- دلالتهای تحلیل طبقاتی در سرمایهداری امپریالیستی» نوشته محمد حاجینیا، و شهرزاد مجاب در نشر آسمانا
- اولین ضبط و تصحیح رساله “تاریخ شانژمانهای ایران”، اثر میرزا آقاخان کرمانی، به کوشش م.رضایی تازیک
- «با سایههایم مرا آفریدهام» از هادی ابراهیمی رودبارکی در نشر آسمانا