روایت چندرسانهای یلدا را میتوانید در این لینک (+) خارج از قاب بانگ، ببنید و بخوانید و بشنوید
شب یلدا یا شب چله یکی از آیینهای کهنی است که همچنان میان ایرانیان رواج دارد. آیینی شبانه در بلندترین شب سال که خانواده و دوستان را تا سربرآوردن خورشید کنار یکدیگر مینشاند. گرچه بر سر ریشههای باستانی یلدا اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما در سالهای اخیر شب یلدا جایگاه خود را به عنوان یکی از مراسم اصلی و غیر مذهبی ایرانیان، پس از نوروز، بیشتر از گذشته تثبیت کرده است.
از انقلاب تابستانی تا انقلاب زمستانی
شب چله یک مبنای نجومی دارد و مانند سایر جشنها و آیینهای کهن ایرانی با پدیدههای طبیعی در ارتباط است. این شب منطبق با شب آغاز زمستان یا در حقیقت همزمان با «انقلاب زمستانی» است. خورشید در حرکت سالانه خود در آخر پاییز به پایینترین نقطه در افق جنوب شرقی میرسد که باعث کوتاه شدن طول روز و افزایش طول شب میشود. اما با آغاز انقلاب زمستانی، خورشید دوباره به سوی شمال شرقی باز میگردد که نتیجه آن افزایش طول روز و کاسته شدن از مدت زمان شب است.
بهانهای برای شبنشینی
مراسم شب یلدا یا شب چله در طول زمان تغییراتی به خود دیده است. اما به نظر میرسد هسته اصلی آن که شبنشینی است ثابت مانده باشد. با اینحال استفاده از میوهها و خوراکهای گوناگون و یا اضافه کردن مراسم جانبی دیگر و یافتن معناهایی برای هر کدام از این عناصر، بسته به نوع زندگی مردمان هر دورهای تغییر کرده است. برای مثال شواهدی در دست نیست که در زمان باستان نیز مردمان نقاط مختلف ایران از برخی میوهها مانند انار یا هندوانه در سفره خود استفاده کرده باشند، یا به شعرخوانی و تفأل زدن در دیوان شاعران زمان پرداخته باشند. اما اکنون مدتهاست که چنین عناصری جز جداییناپذیر از مراسم شب یلدای ایرانیان است.
یلدا، یکی از جشنهای اصلی ایرانیان؟
برگزاری مراسم شب یلدا گرچه قدمتی بسیار طولانی دارد، اما در سالهای اخیر دوباره بسیار مورد توجه قرار گرفته و آرام آرام به یکی از جشنهای اصلی ایرانیها تبدیل میشود. گستردگی توجه به شب یلدا و آیینهایی که ریشههای کهن و غیر مذهبی برای آن متصور است، ممکن است دلایل اجتماعی داشته باشد، اما بیارتباط با رشد توجه به «ایران باستان» در میان بخش زیادی از مردم نیست.
توجه روز افزون به آیین شب یلدا در سالهای اخیر سبب شده است تا ریشهیابی آن و شناخت افسانهها و باورهای کهن مربوط به آن نیز رونق بیابد. اکنون در باور بسیاری از ایرانیها، یلدا یک آیین صد در صد ایرانی است که با زایش میترا یا همان مهر و خورشید در ارتباط است. بسیاری دیگر نیز از این فراتر رفته و شب یلدا را آیین کهنی میدانند که بعدها در اروپا تبدیل به مراسم شب کریسمس شد و با تولد عیسی مسیح پیوند خورد. این اعتقاد که کریسمس یا تولد مسیح ریشهای ایرانی در آیینهای مهرپرستی و به ویژه یلدا دارد، اکنون در میان تعداد زیادی از ایرانیان در حال گسترش است.
یلدا یا زایش
با اینحال چه در مورد ریشههای صد در صد ایرانی جشن یلدا و به ویژه در مورد ارتباط آن با کیش مهرپرستی و سپس با تولد مسیح و کریسمس تردیدهایی جدی وجود دارد. «یلدا» کلمهای است که در زبان سریانی به معنای زایش است. این کلمه با کلمه «تولد» در زبان عربی هم ریشه است. زبان سریانی یکی از گویشهای زبان آرامی است. هر دوی زبانهای آرامی و عربی جزو خانواده زبانهای سامی به شمار میآیند. خاستگاه این زبان در میانرودان یا بینالنهرین است. به نظر میآید آیین یلدا مربوط به بخش زیادی از مردمان دنیای باستان از جمله در میانرودان، ایران و سرزمینهای مجاور بوده باشد که به دلیل زندگی وابسته به کشاورزی، تغییرات تقویمی و عوض شدن فصلها تاثیر مهمی در زندگی آنها داشته است، بنابراین نمیتوان با قاطعیت آن را جشنی فقط مختص ایرانیان دانست.
یلدا یا شبچراغ
گرچه شب یلدا در شهرهای بزرگ ایران رنگ و بوی امروزی گرفته ، اما هنوز در برخی مناطق ایران با سنتهای محلی درآمیخته است. در بخشهایی از خراسان که این مراسم با نام شب چله برگزار میشود، مهمانان با خود چراغی به خانه میزبان میبرند، از اینرو گاهی به این مراسم «شبچراغ» یا «چهلچراغ» نیز گفته میشود. همچنین خوراکیهایی که در نقاط مختلف ایران در این شب خورده میشود با یکدیگر متفاوت است. در خراسان شمالی خوردن لبو و چغندر بسیار رایج است در حالی که در کردستان، نوعی خربزه را به مدت چند روز در تفاله سرکه میگذارند تا از آن «کالک ترش» یا خربزه ترش به عنوان یکی از اصلیترین خوراکیهای شب چله تهیه شود. در لرستان خوردن شاهدانه در میان آجیل شب چله متداول است. در روستای تاریخی «وفس» در شمال غربی استان مرکزی، در گویش محلی به شب چله «شوو چلی» گفته میشود. در این شب شیرینیهای مخصوص که عمدتاً با شیره انگور تهیه شده مصرف میشود.
در بخشهایی از کرمان مردم تا صبح بیدار میمانند و معتقدند قارون در این شب به شکل یک هیزم شکن به خانه فقرا رفته و به آنها هیزم میدهد و این هیزم تبدیل به شمش طلا میشود.
در همین زمینه: