«دیوان تاماریت و غزلوارههای عشق تاریک» از مهمترین سرودههای فدریکو گارسیا لورکا به ترجمه علی اصغر فرداد در انتشارات پیام در آلمان به دو زبان فارسی و اسپانیایی در یک مجلد منتشر شده است. لورکا در «دیوان تاماریت» سنت شعری در شرق را با فرهنگ غرب آشتی میدهد. مهمترین درونمایه این کتاب هم عشق و مرگ است.
اشعار دیوان تاماریت در سالهای دهه ۱۹۳۰ احتمالا بین ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۴ سروده شده. در آن زمان لورکا از سفر نیویورک به تازگی به گرانادا برگشته بود. فروپاشی اقتصادی در آمریکا، قدرت گرفتن راست افراطی در اسپانیا و در آلمان و ایتالیا جهان را کمکم دگرگون میکرد. برخی منتقدان اعتقاد دارند که دیوان تاماریت را میتوان وصیتنامه ادبی لورکا در نظر گرفت.
به لحاظ ادبی دیوان تاماریت از یک جنبه دیگر هم اهمیت دارد و آن هم این است که تأثیرپذیری لورکا از شعر کهن فارسی و از ادبیات عرب را نشان میدهد. لورکا اما فاصله خودش را با سنت شعری در ایران و در جهان عرب حفظ میکند. او از تصاویر شعری در شرق الهام میگیرد که به تصاویر مختص خودش برسد. علی اصغر فرداد، مترجم این اثر در گفتوگو با رادیو زمانه (+) درباره تأثیرپذیری لورکا از سنت شعری در شرق میگوید:
«فردریکو گارسیا لورکا درباره تأثیر شعرهای حافظ در اسپانیا میگوید کولیها در سال ۱۴۰۰ میلادی، از ظلم و ستم تیمور از هند فرار کرده و چند سال بعد در اسپانیا و دیگر شهرهای اروپا ظاهر میشوند. آنها با ورود به اندلس، عناصر بومی آنجا را با عناصر هنری و فرهنگی خود که شامل شعرهای شاعران بزرگ ایران و عرب از جمله خیام و حافظ هم میشد ادغام و سبکی خلق میکنند که امروزه با عنوان «آواز ژرف» یا همان «کانته خوندو» شناخته میشود. همین کولیها در سراسر اروپا با موسیقیهای مردمی خود همگان را تحت تأثیر قرار میدهند و اینگونه باعث شهرت حافظ و دیوانش در اروپا میشوند.لورکا بسیاری از شعرهای حافط را که توسط گارسیا گومز و کنت نورونیا ترجمه شده بودند خوانده بود و بسیار تحت تاثیر شعر حافظ قرار گرفته بود. اساسا نام کتاب دیوان تاماریت و و همچنین نامگذاری و سبک شعرها به عنوان غزل و قصیده در دو کتاب تاماریت و غزلوارههای عشق تاریک و همچنین تشابه موضوعات و نمادها در اشعار این دو شاعر از تأثیر شعر حافظ بر لورکا نشان دارد و این ادعا را شاعران بزرگی چون آلبرتی و سرنودا نیز تأیید کردهاند.»
لورکا نویسنده مجموعه اشعار «عاشقانههای کولیها» و نمایشنامههای «عروسی خون» و «یرما» در ۱۹ اوت ۱۹۳۶، در نخستین روزهای جنگ داخلی اسپانیا در تپههای روستای ویزنار در نزدیکی گرانادا (غرناطه) به جوخه اعدام سپرده شد و پیکر او در یک گور جمعی دفن شد.
اشعار لورکا بیشتر عاشقانه بودند و از زندگی میگفتند با این حال نام بردن از او و انتشار نوشتههایش در دوران دیکتاتوری فرانکو بر اسپانیا ممنوع بود. برخی معتقدند گرایش همجنسگرایانه لورکا در اعدام او نقش داشته است.
آثاری از لورکا در ایران با ترجمه کسانی چون نجف دریابندری، محمود کیانوش، پری صابری، یدالله رؤیایی، احمد شاملو، رضا معتمدی، خسرو ناقد، زهرا رهبانی و نازنین میرصادقی منتشر شده است.
منبع: رادیو زمانه. لورکا: انقلاب، عشق و مرگ
این کتاب را میتوان در این نشانی تهیه کرد.
در همین زمینه:
- «ملیحه تیرهگل، از او و درباره او» در نشر پیام در آلمان
- اثر تازهای از قاضی ربیحاوی در نشر پیام: تراژدی یک سلطنت
- «آنچه من با قلم نور نوشتم»: خاطرات منوچهر دقتی، عکاس – خبرنگار ایرانی
- «شهروز رشید، از او و در باره او»: دومین کتاب «چهرههای تبعید» منتشر شد
- پیام منتشر کرد: «نگین جسم و جان»، عاشقانههای علی آشوری