آیا هوش مصنوعی مترجمان ادبی را به حاشیه می‌راند؟

هوش مصنوعی, ترجمه ادبی

آیا می‌خواهیم در جامعه‌ای زندگی کنیم که انسان‌ها روزبه‌روز کنار گذاشته شوند، و از  آن‌ها مهارت‌زدایی شود و روحیه‌شان را از دست بدهند؟ کنت کروننبرگ، مترجم باتجربه آلمانی به انگلیسی، ترجمه ادبی را به عنوان  یک مورد آزمایشی بررسی می‌کند تا به این پرسش پاسخ دهد. مقاله با اشاره به خبری در گاردین (۱۱ نوامبر ۲۰۲۴) آغاز می‌شود که اعلام کرده ناشر هلندی VBK قصد دارد از هوش مصنوعی برای ترجمه «رمان‌های تجاری» (داستان‌های سرگرم‌کننده با مخاطب گسترده اما فاقد جاه‌طلبی هنری) استفاده کند. این ناشر پس از انتقاد مترجمان و نویسندگان، تأکید کرد که هوش مصنوعی تنها با اجازه نویسنده و با یک مرحله ویرایش انسانی به کار گرفته می‌شود. مدیر تجاری VBK اعلام کرده پروژه آزمایشی شامل کمتر از ده عنوان است، تنها برای کتاب‌هایی که حقوق انگلیسی‌شان فروخته نشده و احتمال فروش در آینده هم ندارد، و هیچ عنوان ادبی را هم شامل نمی‌شود.

اما نویسنده این ادعاها را فریبنده می‌داند. VBK در مه ۲۰۲۴ توسط سایمون اند شوستر (S&S)، غول نشر آمریکایی، خریداری شده – اولین خرید S&S از یک ناشر غیرانگلیسی. S&S خود متعلق به شرکت سرمایه‌گذاری KKR است که سود سهامداران را اولویت می‌دهد. هدف اصلی: تولید سریع و ارزان ترجمه با هوش مصنوعی برای حداکثر سود، به قیمت حذف مترجمان انسانی. این روند بخشی از پمپاژ ثروت به سمت بالا، به جیب مالکان شرکت‌های رسانه‌ای و فناوری است. نویسنده به حضور پنج میلیاردر فناوری در مراسم تحلیف ترامپ اشاره می‌کند تا تمرکز قدرت و ثروت در دست عده‌ای معدود را نشان دهد.

عبارت «آزمایشی» مشکوک است؛ ناشری که واقعاً می‌خواهد آزمایش کند، آن را علنی اعلام نمی‌کند. این بخشی از استراتژی بزرگ‌تر است. نیویورک تایمز (۶ آوریل ۲۰۲۴) فاش کرد که متا (مالک فیسبوک و اینستاگرام) سال گذشته بحث خرید S&S را برای دسترسی به آثار بلند مطرح کرده بود. معاون متا اعتراف کرد تیمش تقریباً از همه کتاب‌ها، مقالات و شعرهای انگلیسی در اینترنت برای آموزش مدل هوش مصنوعی استفاده کرده و برای رقابت با چت‌جی‌پی‌تی به داده بیشتر نیاز دارد. شرکت‌های بزرگ‌تر از S&S و KKR، با سرمایه‌گذاری صدها میلیون دلاری در هوش مصنوعی، بازی بلندمدت بازی می‌کنند: کاهش وابستگی به نیروی کار ماهر و گران‌قیمت انسانی، و تبدیل همه کیفیات به کمیت‌های قابل محاسبه. اگر موفق شوند، نویسندگان و مترجمان ادبی قربانی این ذهنیت مال‌اندوز و قدرت‌طلب خواهند شد.

هدف: حذف کامل مترجمان

بسیاری گمان می‌کردند ترجمه ادبی به دلیل پیچیدگی سبکی و عاطفی از دسترس هوش مصنوعی خارج است، اما این فرض اشتباه است. نویسنده این روند را «فوردیسم دیجیتال» می‌نامد، مشابه فرآیند هنری فورد در اوایل قرن بیستم که مکانیک‌های ماهر را به کارگران خط مونتاژ تبدیل کرد، مهارت‌ها را حذف کرد و استانداردسازی را اولویت داد. نارضایتی بالا بود (چرخش نیروی کار تا ۴۰۰ درصد سالانه)، پس فورد حقوق را افزایش داد (۵ دلار برای هشت ساعت، از ۲.۳۴ دلار برای نه ساعت). اما در ترجمه، هیچ افزایشی نیست؛ هدف حذف کامل مترجمان است.

بیست و پنج سال پیش، ابزارهای حافظه ترجمه مانند ترادوس به عنوان دستیار برای متون تجاری و فنی معرفی شدند: پیشنهادهایی از ترجمه‌های قبلی خود مترجم یا آژانس‌ها. ابتدا راحت به نظر می‌رسید، اما آژانس‌ها کنترل را به دست گرفتند، مترجمان را مجبور به استفاده کردند و نرخ‌ها را کاهش دادند با ادعای سرعت بیشتر. کیفیت افت کرد؛ خروجی ماشین قابل فهم اما نه بهینه بود، و مترجمان به «به قدر کفاتیت خوب» رضایت دادند. آژانس‌ها از «کیفیت ۸۰ درصدی» شکایت کردند. مترجمان به اجزای کمکی ماشین ترجمه تبدیل شدند – فوردیسم دیجیتال. مشاغل ترجمه کامل متن (از ابتدا تا انتها) کمیاب و نارضایتی‌بخش شد. نظرسنجی اسلِیتور (۲۶ اوت ۲۰۲۴) از ۲۶۰ زبان‌شناس نشان داد بیش از ۵۰ درصد فریلنسرها به تغییر شغل فکر کرده‌اند. اسلِیتور، حامی ادغام صنعت و هوش مصنوعی، این بحران را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد.

صنعت ترجمه شرکتی پس از شناخت پتانسیل سود، ادغام شد. سرمایه‌گذاران خطرپذیر و خصوصی مبالغ کلان تزریق کردند. نویسنده از ۲۰۱۵ جدول زمانی خریدهای RWS را ردیابی کرد: خرید Corporate Translations (۷۰ میلیون دلار، ۲۰۱۵)، Moravia (۳۲۰ میلیون دلار، ۲۰۱۷). تا ۲۰۱۷، RWS بیش از صد مترجم داخلی را با ویرایشگران پس از ماشین جایگزین کرد زیرا «گران‌ترین منابع» بودند. این فوردیسم دیجیتال بود؛ طبیعت واقعی آن باید برای مترجمان آشکار می‌شد.

شرکتی‌سازی ترجمه اثرات منفی دیگری دارد. ترجمه متون پیچیده توسط مترجم متعهد، تحول‌آفرین است: جذب شیوه‌های فکر حقوقی یا علمی، تحقیق عمیق، رابطه با متن و پیام. این تعامل با هر ترجمه کامل متن بیشتر می‌شود. در کنفرانس ۲۰۱۱، آلون لاوی (حامی ترجمه ماشینی) به سؤال نویسنده اعتراف کرد ابزارهای حافظه یا ترجمه ماشینی مهارت‌های بالاتر برای متون دشوار ایجاد نمی‌کنند؛ ترجمه ماشینی فقط نسخه سبک‌تری است. وابستگی به هوش مصنوعی مهارت‌زدایی می‌کند، تعامل مستقیم و شدید را کوتاه می‌کند. ویرایشگران پس از ماشین فقط خطاهای سطحی را اصلاح می‌کنند، نه درگیر پیچیدگی ایده‌ها می‌شوند.

اسلِیتور این انطباق را «مهارت‌افزایی» می‌نامد: یک سوم زبان‌شناسان مهارت هوش مصنوعی آموختند، ۴۵ درصد دانش موضوعی افزایش دادند. وظایف جدید: پرامپت‌نویسی، مدیریت اصطلاحات، داده‌ها، برچسب‌زنی برای آموزش مدل‌های زبانی بزرگ. هیچ‌کدام ترجمه واقعی نیست؛ همه اجزای مکانیکی خط مونتاژ دیجیتال، کیفیت به کمیت تبدیل می‌شود. این آموزش‌ها مهارت برای ترجمه پیچیده کامل را سخت‌تر می‌کند.

مشکلات هوش مصنوعی

انجمن فرانسوی مترجمان (۳ ژوئیه ۲۰۲۴) هشدار داد هوش مصنوعی مولد مانند چت‌جی‌پی‌تی نرم‌افزار تخمین آماری است: سریع و طبیعی، اما پر از ناجوری، تغییرات معنایی، تناقضات، حذف‌ها و اطلاعات جعلی (هذیان). هوش مصنوعی نمی‌تواند سؤالات انتقادی بپرسد؛ کیفیت بدون فکر ممکن نیست.  

مشکل فراتر از این مسائل است: عادت به فرمولاسیون‌های غیربهینه، مهارت‌زدایی جوانان با تولید مقالات هوش مصنوعی بدون دانش واقعی. معیار قضاوت چیست؟ اثر تجمعی بر زبان جامعه، تکامل ارتباط، یا محدودیت فکر و نوشتار؟

ترجمه ادبی تحول‌آفرین‌تر است. نویسنده تجربه‌اش را توصیف می‌کند: مهمان ذهن نویسنده شدن، تقلید فرآیند فکر، گفتگوی مداوم با نویسنده زنده که ترجمه را غنی‌تر می‌کند (سه پیش‌نویس عادی). اتحاد عمیق ممکن است سال‌ها طول بکشد. ویرایشگر پس از ماشین با حقوق کمتر چنین تعهدی نخواهد داشت. دیدگاه انسانی با انگیزه سود شرکتی ناسازگار است. مترجمان نیاز به پرداخت دارند، اما برخلاف فورد، دیجیتال‌فوردیست‌ها حذف می‌کنند.  

سؤال نهایی این است: آیا جامعه‌ای می‌خواهیم که انسان‌ها کنار گذاشته، مهارت‌زدایی و روحیه‌باخته شوند؟ متون ترجمه‌شده و مترجمان با محدودیت‌های الگوریتمی کاهش می‌یابند. خوانندگان هم ضرر می‌کنند: عادت به «تخت شدن» ترجمه ماشینی بر اساس تخمین آماری، کاهش مهارت و تشخیص، فرسایش درک. ما در آستانه کشف هستیم.

منبع ترجمه (+)

در همین زمینه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی