از فضای مقدس تا آشوب شهری: خوانشی از دگرگونی مشهد در رمان ماه تا چاه حسین آتش‌پرور

حسین آتش‌پرور، ماه تا چاه، ترجمه‌ به انگلیسی م. ر. قانون‌پرور، انتشارات مزدا، ۲۰۲۴

آنچه در ادامه می‌آید، ترجمه‌ای از نقد مهرک کمالی بر ترجمه‌ی انگلیسی رمان ماه تا چاه نوشته‌ی حسین آتش‌پرور است که در MELANotes، نشریه‌ی رسمی انجمن کتابداران خاورمیانه (Middle Eastern Librarians Association) و به سردبیری مهدی گنجوی در بخش نقد کتاب، منتشر شده است.

در رمان ماه تا چاه، حسین آتش‌پرور داستان را با نگاهی سیال، سینمایی و آمیخته به سوررئالیسم تصویری روایت می‌کند. این اثر، کشف شهر را به مثابه کنشی عملی برای مشاهده و بازنمایی به تصویر می‌کشد؛ جایی که راوی همزمان ناظر و مشارکت‌کننده در دگرگونی‌های مشهد است. رمان با بهره‌گیری از نظریه‌های بازنمایی، بر تصویررویدادها به‌جای درون‌نگری روان‌شناختی تأکید دارد. این رویکرد با مفهوم “فضای زیسته” آنری لوفور همخوان است؛ فضایی که نه ایستا بلکه پویا، در حال تغییر و شکل‌گیری در تعاملات روزمره تعریف می‌شود.

در چارچوب نظریه‌ی فوکویی، دگرگونی شهر تنها یک تغییر فیزیکی نیست، بلکه عرصه‌ای برای نبردهای احساسی و فرهنگی در دل روابط قدرت اجتماعی است. رمان، مشهد را همانند آنچه میشل دوسرتو “پویایی فضایی” و لوفور “فضای زیسته” می‌نامند، مقاوم در برابر مرزهای ثابت و مفهومی نشان می‌دهد. این سیالیت در نشانه‌هایی چون کوه‌سنگی و میدان اعدام (که پیش‌تر میدان برق نام داشت) تجلی می‌یابد. مشهد نه صرفاً مکانی برای مشاهده بلکه متنی برای تفسیر و تجربه‌ی زیسته است؛ جایی که تغییرات شهری به‌عنوان استعاره و واقعیت در هم تنیده‌اند.

تحلیل فوکویی، روایت را در بستر مبارزات افرادی قرار می‌دهد که در برابر دگرگونی‌های سریع اجتماعی و فرهنگی ایستادگی می‌کنند. شهرها فقط فضاهای فیزیکی نیستند، بلکه بستری برای قدرت، حافظه، مبارزه، امید و سرخوردگی‌اند. مشهد در این رمان نمادی از پویایی‌های کلان اجتماعی، پیچیدگی روابط قدرت، و کشمکش‌های میان گذشته و حال است. میدان اعدام و کوه‌سنگی، به‌عنوان نمادهایی از این تنش‌ها، گذرگاه‌هایی میان تاریخ و مدرنیته را نمایندگی می‌کنند.

یکی از تم‌های اصلی رمان، “نا‌خانگی” است؛ اما نه صرفاً به معنای جابه‌جایی فیزیکی بلکه به مفهوم بیگانگی در زادگاه خود. راوی همچون تبعیدی در شهر، در جست‌وجوی نشانه‌های آشنا در محیطی است که دیگر قابل‌شناسایی نیست. این حس غربت با تخریب نمادهای شهری و جایگزینی آن‌ها با عناصری جدید تشدید می‌شود؛ فرایندی که نویسنده از آن به‌عنوان “قتل نمادهای شهری” یاد می‌کند. این گسست، میان سنت و مدرنیته، هویت شخصیت‌ها را در واکنش به تنش‌های فرهنگی و اجتماعی شکل می‌دهد.

رمان، دگرگونی مشهد را در لایه‌هایی پیوسته و متداخل روایت می‌کند. شهر از پس‌زمینه‌ی سنتی‌اش به موجودیتی آشفته و بی‌نظم بدل می‌شود که توپوگرافی فرهنگی و روانی آن در حال بازتعریف است. حرم امام رضا با جذبه‌ی معنوی‌اش و خیابان تهران با پویایی زندگی روزمره، هر یک به اسنادی از استمرار و تغییر بدل می‌شوند.

تعامل میان شهر و خودِ راوی یکی از محورهای اصلی رمان است. متن نیز خود به‌نوعی بازتابی از فضایی در حال تغییر است و این دگرگونی را در قالب تصاویر زنده و پرکنایه بازمی‌تاباند. اصطلاحاتی مانند “سرریز شدن”، “غرش”، “کشتن” و “اعدام”، درکی دلوزی از فضا را تداعی می‌کنند؛ فضایی بی‌ثبات که در فرآیندهای خشونت‌آمیز و تحولات سریع شکل می‌گیرد.

ماه تا چاه، روند تجربه‌ی زندگی شهری را غیرخطی و آشفته‌ بازنمایی می‌کند؛ جریانی که زندگی سنتی را به شیوه‌هایی غیرمنتظره به چالش می‌کشد. در اینجا، مدرنیته گذشته را نابود نمی‌کند بلکه سنت را وامی‌دارد تا در دل واقعیت‌های جدید شهری بازتعریف شود. آتش‌پرور با شخصیت‌بخشی به مکان‌های تاریخی، فضاهای یادمانی را نمادهای هویت فرهنگی و حافظه‌ی جمعی می‌داند و تخریب آن‌ها را نوعی خشونت نمادین تلقی می‌کند.

رمان روایتی چندلایه از تغییرات اجتماعی ارائه می‌کند؛ جایی که مردم، نمادهای شهری و بناهای تاریخی، هم‌زمان معنا می‌آفرینند و با دگرگونی شهر، حس سرخوردگی و ازخودبیگانگی را تجربه می‌کنند. این تغییر نه یک روند خطی، بلکه بازآفرینی‌ای پیوسته است. آتش‌پرور با درآمیختن داستان زندگی شهری مشهد با پویایی‌های اجتماعی، نشان می‌دهد که تغییر، حافظه، مقاومت و سازگاری در هم تنیده‌ و وابسته به یکدیگرند. 

مفهوم هویت در این روایت، در چارچوب دوگانه‌ی مقاومت و سازگاری بررسی می‌شود. مناسک دینی در کنار آرمان‌های مدرن حضور دارند و ردپای مقاومت در تار و پود شهر تغییر یافته، قابل ردیابی است. در ورای این تحولات، پرسشی فلسفی نهفته است: در دنیایی که پیوسته در حال تغییر است، چگونه می‌توان تاریخ و هویت را حفظ کرد؟ از شهری که همه چیز در آن دگرگون شده، چه چیزی باقی می‌ماند؟ این پرسش‌ها، بنیان ساختاری و موضوعی ماه تا چاه را شکل می‌دهند و مخاطب را با ماهیت شهر و انسان در بستر تحول و عدم‌قطعیت مواجه می‌سازند.

مهرک کمالی
استادیار آموزش و مدیر برنامه‌ی زبان فارسی دانشکده‌ی زبان‌ها و فرهنگ‌های خاور نزدیک و آسیای جنوبی
دانشگاه ایالتی اوهایو

در همین زمینه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی