
مدیر انتشارات سوژه در آلمان در مصاحبه با نشریه ادبی «بانگ» اعلام کرد که ترجمه آلمانی رمان «پسران عشق» نوشته قاضی ربیحاوی در مراحل پایانی است. مجید محیط گفت:
«ترجمه کتاب تقریبا به اتمام رسیده است و سپس ادیت خواهد شد. کمی طول خواهد کشید ولی برای پاییز امسال به بازار عرضه خواهد شد. پشت جلد کتاب آماده شده ولی احتمال تغییر در آن هست.»
«پسران عشق» نوشته قاضی ربیحاوی پیش از این به زبان فرانسه ترجمه و توسط انتشارات Serge Safran در پاریس منتشر شده بود. اسد سیف در معرفی و نقد این رمان نوشته بود:
«قاضی ربیحاوی در این اثر عشقی بسیار ملموس را در بستری از تاریخ روایت میکند، تولد آن با انقلاب در میآمیزد و پیش از آنکه بشکفد، در محیط خفقانزده کشور بر دار آونگ میشود. نویسنده با مهارتی ستودنی خواننده را همراه شخصیتهای داستان از محیط سراسر فاسد جنسی به روزهای انقلابی میرساند که نطفهی آن به “سقطجنین” میانجامد. در فرار از این محیط است که با فساد جنسی در جامعهای مردسالار آشنا میشویم، محیطی که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. در فرهنگ ما تا کنون از تجاوز جنسی نسبت به پسران سخنی گفته نشده و ابعاد آن هنوز ناشناخته مانده است. شاید به این علت که مردان نمیخواهند “غرور مردانه” خویش را جریحهدار نمایند.»
قاضی ربیحاوی در مصاحبه با نشریه ادبی «بانگ» درباره تجربه نوشتن این رمان، از این اثر به عنوان یک اثر چندلایه یاد میکند. ربیحاوی میگوید:
«داستان پسران عشق دارای چند لایه است. لایه اول که در شروع کتاب مشخص میشود نوشتن یک داستان عاشقانه کلیشهای که قبلا تجربه شده، دو جوان روستایی یکی از خانواده تقریبا ثروتمند و دیگری از خانواده فقیر بهم دل میبندند و تا همین جا نشان از این دارد که این دو دلداده وارد عشقی ممنوع شده، اما تفاوت قصه این رمان با رمانهای کلیشهای این است که این دو دلداده از دو جنس مخالف نیستند بلکه هردو از یک جنس و مردان جوان هستند. یکی هفده ساله پسر یک مرد زمیندار و دیگری نوزده ساله پسری که به شغل بلمرانی و علف چینی مشغول است.»
ربیحاوی در ادامه میافزاید:
«قصه وارد دنیای جنسی آنها نمیشود و فقط حول و حوش رابطه عاطفی آنها است. آنها فقط میخواهند باهم باشند و از حضور هم در کنار یکدیگر لذت ببرند. اما از همین خواسته هم محروم هستند چون پدر راوی نمیتواند ببیند که تنها پسرش به یک پسر دل بسته است و نه به یک دختر. از طرفی این رابطه برای مردم اهل روستا هم رابطه عجیبی است و شرمآور. بنابراین آنها تصمیم میگیرند از روستای خود بگریزند و به جای امنی در شهر پناه ببرند و با هم باشند. اما پس از مدتی متوجه میشوند در شهر هم چندان در امنیت نیستند اگرچه با آدمهای خوبی هم در شهر مواجه میشوند که سعی میکنند از آنها حمایت کنند اما بهرحال شرایط برای دو مرد جوان عاشق آسان نیست.
بعد اتفاقی به نام انقلاب تمام کشور را در برمیگیرد که جنبه مذهبی دارد و زندگی را برای آنها سخت تر میکند. سپس قصه به روایت چگونگی انقلاب از دید آنها میپردازد.»
ربیحاوی درباره چالش اصلی که داستان در آن گرگاه شکل میگیرد، میگوید:
«آنچه در این رمان نقش اصلی را بازی میکند این است که در آن جامعه پسرهای جوان همچون دخترهای جوان در امنیت جنسی نیستند و بیشتر مردهای جامعه به خوابیدن با پسرها هم علاقه دارند و این علاقه به هموسکسوال بدون آنها مربوط نمیشود بلکه به سنت پسربازی مربوط میشود. بیشتر مردها به پسرهای جوان خوش برورو همچون دخترهای جوان خوش و برورو نگاه میکنند. آنها در بیشتر جاها با خطر قربانی تجاوز بودن مواجه هستند بخصوص در جاهایی که مردان مذهبی مسلمان حاکم هستند و یا میتوانند حکمرانی کنند. قوانین این مذهب هم به مردان اجازه این سواستفادههای جنسی را بدهد و هم از طرفی اگر لازم باشد این پسرهای قربانی را به چوبههای دار بسپارند. در جامعهای که مذهب حکمرانی میکند هیچگونه امنیت قانونی وجود ندارد. حتی گاهی مردان به این لذت خود افتخار هم میکنند.»
و در پایان یادآوری میکند:
«در رمان پسران عشق رابطه جنسی این دو پسر باهم مورد بحث نیست بلکه رابطه عاشقانه آنها مورد بحث است و مهم. عشق بین دو مرد میتواند درست مثل عشق بین یک زن و مرد باشد. من برای نوشتن این عشق از تجربههای عاشقانه خودم استفاده کردهام. عشق بین خودم و زنهایی که به عاشق آنها بودهام و زنهایی که عاشق من بودهاند.»
«پسران عشق» نامزد دریافت جایزه معتبر «مدیچی» در فرانسه بود.
پیش از این انتشارات پیام در آلمان رمان «گیسو» و «لبخند مریم» ربیحاوی را منتشر کرده بود.
بیشتر بخوانید: