درد و رنج اکثریت قریب به اتفاق اعراب خوزستان، درد و رنج اکثریت دیگر اقوام ساکن ایران هم هست.
انسانها در مجموع و در یک مقیاس واحد تعریفی مشخص و یکسان دارند ولی زمانی که آنها را به افراد یا گروههای مختلف خاصی تقسیم کنیم، آنگاه متفاوت می شوند. به همین دلیل نمیتوانیم همه را حتا در یک «فاجعه »یکسان ببینیم تنها چیزی که در یک فاجعه مشترک است خود «فاجعه» است.
باید خود فاجعه را که درد مشترکی است، برجسته و محکوم و افشا ساخت. فاجعه مشترک اکثریت مردم ایران همین حاکمیت جمهوری اسلامی است که چهل ودوسال است بختک شوم خودش را بر سراسر جامعه ایران گسترده است.
امروز شاهد این هستیم که در تمامی شهرهای بزرگ و کوچک ایران، افشا و محکوم ساختن این فاجعه بزرگ تاریخی ،که بر ما آوار شد، با صدای زنان، جوانان، دانشجویان، کارگران، معلمان، بسیاری از نویسندگان، شاعران، هنرمندان، روشنفکران و دیگر اقشار مردم، با خواست ومطالبات به حقاشان و در حمایت از همدیگر در جریان است و این خود اتفاق بزرگی است.
به نظر من وظیفه ادبیات و هنر نیز، همچنان که بوده است نه تنها بیدارسازی وجدانهای خفته است، بلکه ارایه «زبانی »به مردم است که نه تنها خود بلکه جهان پیرامونشان را نیز بهتر درک کنند
هیچ توجیهی نمیتواند این وظفیه ادبیات و هنر را مخدوش کند.