داستان کوتاه سودان: روایت مقاومت در یک قالب فشرده

با نگاهی به جغرافیای پرآشوب سودان، درمی‌یابیم که این سرزمین با وجود فاصلهٔ جغرافیایی بسیار، از ایران چندان دور نیست. سودان پس از جدا شدن جنوب نفت‌خیزش، با چالش‌های عظیمی چون خشکسالی، یک جامعهٔ مدنی قدرتمند و متشکل در قالب سندیکاها، و دوگانهٔ خطرناک یک ارتش منظم در تقابل با شبه‌نظامیان تمامیت‌خواه، و همچنین تنش‌های قومیِ ریشه‌دار دست به گریبان است. این تصویر، برای ما ایرانیان آشناست؛ کشوری با تنوع قومی و فرهنگی که خود در میانهٔ میدان نیروهای متضاد داخلی و فشارهای بین‌المللی قرار دارد.
در چنین بستر پرتنشی، ادبیات به پناهگاهی برای بیان نگفته‌ها بدل می‌شود و در این میان، داستان کوتاه به دلیل ایجاز، چابکی و توانایی شگفت‌انگیزش برای انتشار در فضای زیر تیغ سانسور، به ژانری قالب در هر دو کشور تبدیل شد. تاریخچه کوتاهی از ادبیات معاصر سودان تا پیش از شعله‌ور شدن جنگ داخلی و فاجعه الفاشر:

ادبیات سودان، از دیرباز تا کنون، تاریخچه‌ای از مقاومت در برابر سانسور و قاچاق بوده است. این سنت به دهه ۱۹۳۰ بازمی‌گردد، زمانی که جوانان روشنفکر مجلات ادبی مصری را زیر لباس‌های خود به کالج گوردون در خارطوم قاچاق می‌کردند تا افق‌های فکری خود را گسترش دهند. این روحیه مبارزه تا امروز نیز تداوم یافته است. در سال‌های اخیر، کتاب‌های ممنوعه در بازارهای آزاد غیررسمی مانند «مفروش» و در میان معترضان جنبش اعتراضی مبادله می‌شد. حتی با تشدید سانسور دولتی پیش از جنگ داخلی، داستان کوتاه به دلیل قابلیت انتشار آسان‌تر نسبت به رمان، همچنان به عنوان یک قالب ادبی چابک و مقاوم باقی ماند و مرزهای سیاسی و فرهنگی را درنوردید.

ریشه‌های داستان کوتاه سودانی در سنت‌های شفاهی و شعر کلاسیک این کشور عمیقاً جا دارد. پیش از ظهور مجلات مدرنی مانند «الفجر» در سال ۱۹۳۴، قصه‌های عامیانه و اشعار شفاهی که اغلب توسط زنانی مانند بنت المکاوی سروده می‌شد، روایتگر تاریخ و هویت جمعی بودند. این مجلات اولیه، با نویسندگانی پیشگام مانند عرفات محمد عبدالله، مواویه نور و محمد احمد محجوب، بستری برای تولد داستان کوتاه مدرن فراهم کردند. این شکل ادبی جدید، تحت تأثیر ترجمه‌های ادبیات اروپایی و قصه‌های بومی، به سرعت به محملی برای بیان واقعیت‌های اجتماعی و انتقادهای سیاسی تبدیل شد و با کمک رادیو و روزنامه‌ها در میان مردم گسترش یافت.

داستان کوتاه به دلیل ماهیت متمرکز و انعطاف‌پذیرش، همواره بستر ایده‌آلی برای نوآوری و بازتاب دوره‌های پرتلاطم بوده است. این ویژگی به نویسندگان اجازه می‌دهد تا به سرعت به تحولات اجتماعی و سیاسی پاسخ دهند. برای نمونه، در میانه قرن بیستم، نویسندگان بزرگی مانند طیب صالح با آثاری مانند «مشتی خرما» زندگی مردم عادی سودان را به سطح اساطیر ارتقا دادند. در دهه ۱۹۸۰، فاطمه السانوسی با ابداع داستان‌های فوق کوتاه (میکروفیکشن) که مانند انفجارهای روایی کوتاه و شاعرانه بودند، نسل جدیدی از نویسندگان را تحت تأثیر قرار داد. این قالب مختصر و پرظرفیت، با نیاز خوانندگان برای دریافت «کپسول‌های متمرکز زیبایی» از زندگی همخوانی کامل داشت.

در دوران معاصر، نویسندگان سودانی با بهره‌گیری از همین قالب چابک، به بررسی پیچیدگی‌های هویت چندفرهنگی سودان و تبعات جنگ و تبعید پرداخته‌اند. نویسنده‌ای مانند بشرى الفاضل، با ترکیب طنز تلخ و بازی‌های زبانی خلاقانه، مفاهیم کلاسیک و فولکلور را درهم می‌آمیزد و واژه‌های ساختگی او (مانند «تفّابیه» به معنای فساد سیاسی) به واژگان عامه مردم راه یافته است. از سوی دیگر، عبدالعزیز براکه ساکین با داستان‌های واقع‌گرا و گاه سورئال خود، ترس و رنج ناشی از درگیری‌های خشونت‌بار را به تصویر می‌کشد. نسل جدیدتر نویسندگان، مانند رانیا مأمون و استلا گایتانو، به طور مشخص بر چندزبانی و چندقومیتی بودن سودان تأکید می‌ورزند و مرزهای بین زبان‌ها، فرهنگ‌ها و حتی گونه‌های ادبی را درمی‌نوردند.

در نتیجه، داستان کوتاه سودانی، اگرچه ممکن است در عرصه بین‌المللی کمتر از رمان یا شعر شناخته شده باشد، اما به عنوان یک قالب ادبی بی‌نظیر و پویا عمل کرده است. این قالب، آزمایشگاهی است که در آن زبان‌های گوناگون (عربی، انگلیسی، دینکا، بجا و…)، سنت‌های شفاهی، موسیقی، تاریخ و افسانه‌ها با یکدیگر تلاقی می‌کنند تا روایتی چندلایه و زنده از هویت سودان خلق کنند. داستان کوتاه، با توانایی ذاتی خود برای قاچاق شدن، چه به صورت فیزیکی در بازارهای کتاب و چه به صورت ایده در مرزهای ژانری، همچنان قلب تپنده ادبیات مقاوم و نوآور سودان به شمار می‌رود.

منبع (+)

در همین زمینه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی