محسن میرکلایی: ضحاک

محسن میرکلایی، پوستر: ساعد

محسن میرکلایی، متولد ۱۳۶۲ فعالیت هنری و ادبی خود را از سال ۱۳۷۸ و بازی در نمایشنامه‌ی هشتمین سفر سندباد نوشته‌ی بهرام بیضایی و کارگردانی حیدر مظفری در بندر بوشهر آغاز کرد.
آثار:
مجموعه شعر:
به تنهایی برمی‌گردم، ۱۳۹۰، انتشارات بوتیمار
جزیره‌نشین، ۱۳۹۵، انتشارات سرزمین‌اهورایی
تلخرود، ۱۴۰۱، در دست انتشار
گردآوری و پژوهش:
کتابشناسی ادبیات‌ استان بوشهر ۱۳۹۵_۱۳۰۰، انتشارات سرزمین اهورایی
مقالات آتشی، مجموعه نقدها و مقالات منوچهر آتشی،۱۳۹۶، نشر افراز
نیلوفری که آزاد رست، درباره‌ی م.آزاد، ۱۴۰۰، نشر دریچه
مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی در دست چاپ
فیلم مستند:
باور کنید: این هم یک شوخی بود، مستند زندگی و شعر علی باباچاهی، انتشارات سرزمین اهورایی

در خانه‌های خود

وردِ و ستایش برای اوست

در خانه‌های خود

رقص‌کنان

جن وُ شیطان بلند خواندند:

او یکی از ما بود!

آنگاه

بوسه زد بر شانه‌هاش

و زاده شد اژدها

آورنده‌ی ده فرمانِ زیان‌بخش

دختران را میان آتش سوزاند.

جن وُ شیطان بلند خواندند:

او یکی از ما بود!

صدها هزار مغزِ جوان

صدها هزار چشمِ امید را بلعید

سه‌کله‌ی شش‌چشم

سه‌پوزه‌ی پَتیاره

جن وُ شیطان بلند خواندند:

او یکی از ما بود!

ناگاه دمید نور

بر خوابِ دَهاک

بی‌‌تاب گشتِ

بیورِ اسب

جن وُ شیطان گریختند.

رویید زن

رویید زندگی

رویید آزادی.

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی