روزبه کمالی، زاده ۱۳۵۴. شاعر، روزنامهنگار و ویراستار
لیسانس و فوق لیسانس ادبیات فارسی. وی دبیر پروندههای دراماتیک مجله فیلمنگار و از دبیران بخش ادبیات و سینمای مجله سینماادبیات بودهاست. شعرها و داستانهایش در سایتها و نشریات مختلف همچون آوانگارد، جنزار، وزن دنیا و داروگ و همچنین کتاب شاعران امروز ایران منتشر شده است. ساکن لندن است و با برنامه تماشا و پادکست ادبی شیرازه و وبسایتهای گوناگون کار میکند. کتاب شعرش با عنوان از شر وسواسها آماده انتشار است.
۱
تابیده و تکیده و مقتل
ظهور گشت و بهخط شد دللرزه
مخمور و خوابخوار
چشمک
کنارِ شیشهیِ چسبان
با رنگِ پرپره میگیرد
کور میزند کامها
گاهان که بدارد بیرون
چنگکهایِ درونش
زخمی ضخیمخند
گوشاپوست
بختِ خوارداشت یعنیچه
دهانِ دوان
دهانِ به دوانیدن
از کنارهیِ دامندامن
تابیده و تکیده و مقتل
۲
خَماندر پیش
نابرابر است در شکستنِ دَم
در آب
بر مُذابیه
راغ میدواند و
میشکاند و
کمکم
و کم ِ کم
پسین و پشیمان نی
بیپیرا و بیکمیات
بیچرخشت
رنگهاش ذرانذران
دستی به پاهای ِ خَماندرپیش
نازنین و بگیرش بالا
و خمیازهیِ عاداتش
تمتعِ ظاهر دارد
۳
حالهایِ مطولِ خونریزی
انبوهریزِگانِ مقرر
برگانِ رگدَمان
اقرارِ غمزها
تاب ِ مُعَلَل ِ گَهوار
خامخام
در بیگشادهیِ طبقات
برایِ خاطرِ مَزمورات
مصادرِ کلمات
حالهایِ مُطوَّلِ خونریزی
قصدی عظیمزار
قولی غیوروَرز
افتاده را به قبل میپردازد
راهی ندارد خط لب این تکه
۴
شوکی سربلند
فکرِ مولده
دفع میدهد
رفع میزند
به دفعات
سکنات
خوراندهیِ رگها
شوکی سربلند
اصلونسبدار
زان زمینِ محصورِ تَشافتاده
از بستِ حصارش
زین زمینهیِ محصور
نَفَسات کز عنف
موجودگانِ موقت
آن پَررنده به ساحات
گلِ چسبندهیِ آدم
در عقل و اقتضاء
حواسپرتیِ عصر
غرقیده و سَرش
حالا در آستانِ شناسایی
۵
ارض ِ مقدس
ذَوّاتِ آبسه
بر جسرِ فقرات
دندانههایِ آدمِ تازه
پیچتر
حدود تابیده
شبیهرسیده
اینجایان
شبحتاران
مناظرِ حتمن
ورطهای به تقاص
شیر و شکارش
سگ استخوانش
ارض ِ مقدس
هی اغراق
مبهمنمایِ قضیه
ترینِ واجهایِ ُمتجاسر
چشمانِ سیردهنده
حال را
معنایِ دورترش میبندد