گرای محمود دولت‌آبادی به حکومت: جوانی که تاریخ بیهقی می‌خواند در خیابان فریاد نمی‌کشد

گزیده‌ای از داستان هزار و یک شب به تصحیح و انتخاب محمود دولت‌آبادی با عنوان «آورده‌اند که …» منتشر شده است. به این مناسبت روزنامه هم‌میهن با دولت‌آبادی مصاحبه‌ای انجام داده. محمود دولت‌آبادی در این مصاحبه درباره علاقه‌اش به ادبیات کلاسیک فارسی، به ویژه آثار بیهقی و هزار و یک شب، صحبت می‌کند. او هزار و یک شب را کتابی خیال‌انگیز و مناسب برای قصه‌گویی می‌داند و تأکید می‌کند که بخش‌های انتخاب‌شده‌ از این کتاب، واقعی و کوتاه هستند. دولت‌آبادی به تفاوت‌های بین خردورزی بیهقی و خیال‌پردازی هزار و یک شب اشاره می‌کند و بیهقی را به دلیل واقع‌گرایی و توجه به تاریخ و مناسبات انسانی تحسین می‌کند. او همچنین از تأثیرپذیری خود از بیهقی و دیگر نویسندگان کلاسیک مانند ناصرخسرو و عطار سخن می‌گوید با این ادعا که این آثار در جان او جای گرفته‌اند.

دولت‌آبادی بر اهمیت ادبیات کلاسیک در شناخت تاریخ و هویت فرهنگی تأکید می‌کند و معتقد است که خواندن این آثار می‌تواند به جوانان کمک کند تا با گذشته خود آشنا شوند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. او همچنین از پروژه‌های خود در زمینه انتخاب و انتشار گزیده‌هایی از ادبیات کلاسیک، مانند تاریخ بیهقی، صحبت می‌کند و هدفش را آشنایی بیشتر مردم با این آثار ارزشمند می‌داند.

در فرازی از این مصاحبه اما دولت‌آبادی از روی اعتقاد یا بنا بر مصلحت به حکومت گرا می‌دهد. او می‌گوید:

«اگر جوانی تاریخ بیهقی را بخواند که بی‌خود نمی‌رود در خیابان فریاد بکشد، او می‌فهمد که این نظام سه، چهارهزار ساله است که بر ما حاکم است و راه‌حل تاریخی طلب می‌کند که باید جست‌وجو و یافته شود در روزگار کنونی، اگر نمی‌خواهد بخواند، خب نخواند. وظیفه‌ی من چیست؛ این است که بگویم این آثار خواندنی است. من نمی‌فهمم کجای ناصرخسرو را نمی‌شود فهمید. چطور می‌شود مدنیت باستانی و در عین حال  توحش بادیه‌نشینی را در ناصرخسرو پیدا نکنید؟»

ظاهر قضیه این است که دولت‌آبادی به دنبال این است که جوانان با مطالعه تاریخ بیهقی و دیگر آثار کلاسیک، به درک بهتری از تاریخ و فرهنگ خود برسند. این دعوت به مطالعه تاریخ، به خودی خود، ارزشمند است و می‌تواند به جوانان کمک کند تا با گذشته خود آشنا شوند. اما سوال اینجاست که آیا به بهانه دعوت به خواندن تاریخ بیهقی، درخواست از جوانان برای همسو شدن با نظام حاکم، توجیه دارد؟ و آیا می‌توان از جوان امروزی انتظار داشت که مانند زمان تألیف تاریخ بیهقی بیاندیشد؟ جوانان امروزی ممکن است به دنبال تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی باشند، نه صرفاً پذیرش نظام‌های تاریخی که ممکن است دیگر پاسخگوی نیازهای امروز نباشند. آیا محمود دولت‌آبادی از این حقیقت ساده غافل مانده است؟ چگونه می‌توان به صلاحیت او در گزینش آثار کلاسیک یا معاصر اعتماد کرد؟ کسی باید به او یادآوری کند که  جوانان امروزی نیاز دارند که گذشته را درک کنند، اما این به معنای پذیرش بی‌چون و چرای نظام‌های تاریخی نیست. بلکه باید از تاریخ درس بگیرند و برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه امروز تلاش کنند. آیا دولت‌آبادی این مسأله پیش پاافتاده را درک نکرده است؟ باید به او پیشنهاد کرد کمی از متون کهن فاصله بگیرد و به جریان پویای زندگی در کف خیابان‌ها توجه کند.

در پایان، دولت‌آبادی از تصمیم خود برای کنار گذاشتن داستان‌نویسی و تمرکز بر یادداشت‌ها و کارهای دیگر خبر می‌دهد و اشاره می‌کند که دیگر توانایی کارهای سنگین داستانی را ندارد. او همچنین از داستان‌هایی که قصد نوشتن آن‌ها را داشته اما به دلایلی ننوشته، سخن می‌گوید و بیان می‌کند که ممکن است در آینده برخی از این ایده‌ها را به رشته تحریر درآورد.

تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیهقی یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی و ادبی ایران است. این کتاب در قرن پنجم هجری قمری (حدود سال‌های ۴۵۰ تا ۴۷۰ هجری قمری) تألیف شده است. بیهقی در دوران حکومت غزنویان زندگی می‌کرد و به عنوان دبیر و منشی در دربار غزنویان خدمت می‌کرد. اهمیت این کتاب بدن سبب است که بیهقی با دقت و جزئیات به روایت وقایع تاریخی در دوران حکومت غزنویان می‌پردازد و با توجه ویژه به جنبه‌های انسانی وقایع، شخصیت‌ها را هم تحلیل می‌کند.

متن گزارش خبری نوشته: الاهه نجفی. نشریه ادبی بانگ

منبع خبر: هم‌میهن

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی