محمود دولتآبادی: برای انسانی که آرام رفت و میرود
پایها در راه، در بی راه، گامها آرام.گیج سرنوشتی از کجا خیزان؟ کارها بیآزمون در روزگارانی فروبسته، خانهها و کوهها و شهرها پیغار، ربطها دشوار، آدمی دشخوار،زندگی بسیار پر هیچ و تهی انبار!
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.