مجموعه داستان «بیدار شو ماهدولت» نوشته ریرا عباسی توسط نشر آفتاب (به مدیریت دکتر عباس شکری، نویسنده و از کوشندگان آزادی بیان) در نروژ در ۱۴۵صفحه منتشر شده است. این کتاب تقدیم شده به: «آنان که مجبور به رنج مهاجرت شدند و آنان که در آرزوی رفتن در رنج ماندند.»
«بیدار شو ماهدولت» شامل ۱۱ داستان است به نامهای: «دهانی زیر پوست»، «مثلث رها شده»، «پاک کن سیاه»، «کبوترِلونه سیاه»، «هانومان»، «سوراخها»، «مگس مرگ»، «عرقچین ذبیح»، «مسافرخانه ناصرخسرو- ماه»، «پس زدن» و «کوتاه برای پرنده».
ریرا عباسی درباره ارتباط درونی داستانهای این مجموعه به نشریه ادبی «بانگ» میگوید:
«هر داستان با فضاهای متفاوت و به نوعی مشترک در ارتباط است. بعضی از داستانها زنانش نامی ندارند ولی در بعضی از داستانها نام زنان “ماه دولت” است. داستانها به زندگی روزمره به دوران معاصر اشاره دارد، فضای داستانها اغلب بیرون از آپارتمان و در خیابان و شهر میگذرد و کمتر به خانه کشیده میشود.»
در داستانی «سوراخها» راوی دختری سی ساله و باکرهای است که از عریانی و عشق وحشت دارد و در تلاش است که این وضعیت روحی را تغییر دهد. عباسی به بانگ میگوید:
«داستانهای این مجموعه سر بزنگاه و در اثر اتفاقی ساده چهره درونی شخصیتها را آشکار می کند.»
در داستان «سوراخها» نمونهای از کنش معطوف به «اپیفانی» در مفهوم کنار زدن حجابها و آشکار شدن حقیقت درونی آدمها را میتوان سراغ گرفت:
«رفتم توی کشوی لباسها نشستم. کشوی اول. هی میلولیدم. مثلِ دختربچهای که یواشکی نخ وُ سوزنی به دست دارد و دامن کهنهای را لوله کرده تا شلواری برای عروسکش بدوزد. لباسها همه دست به سینه جلویم بودند. دیدمش: “بالاخره روزی عشق من وُ لخت در آغوش میگیره، مگه نه؟ نه! نه! عشق منو لخت میکنه؟ نه! نه.” به پیراهنم دست کشیدم. دستش روی برآمدگی کوچک پستانم، پراز شور شدم. گرسنگی یادم رفت. از شرّ هر چه پیراهن خلاص شدم. نرمِ نرم به خودم نزدیک شدم. صورتم نرم. لبم نرم. دستها و پاهایم نرم. خودم خودم را نوازش میکردم، ناگهان چشمم به سوراخی افتاد. سوراخ، یعنی مرگی که همهی حواسم را از درون خالی میکرد. از دست زدن به نرمیها دست کشیدم. چشم باز کردم، حمامی با کاشیهای صورتی، دمپایی وحولههای صورتی، عطر و ادکلنهایی با درهای صورتی، گردنبند مرواریدی با دانههای درشتِ سفیدِ صورتی… صدای لولایِ درِ حمام، قیییییژ. پوستش قهوهای بود. خودش بود قدش بلند، با کتابی در دستش، لبخند زدم. کتابِ زنِ سی سالهای روی آب…»
«دهانی زیر پوست» نخستین و طولانیترین داستان این مجموعه درباره مهاجرت است. مضمون «مثلث رها شده» (+) که پیش از این در نشریه ادبی بانگ هم منتشر شد، تاثیر جنگ بر وضعیت دو زن، دو مادر در شرایط کاملا متفاوت در یک مثلث است.
ریرا عباسی نخستین مجموعه داستانش «سی پری چهارشنبهها» را در سال ۱۳۷۹منتشر کرد و در همان سال هم عضو کانون نویسندگان ایران شد. این کتاب خوش اقبال بود و خوانندگان بسیاری یافت. آثار او به چندین زبان ترجمه و در مجلات و آنتولوژیهای معتبر ادبی جهان منتشر شده است. در سال ۲۰۱۱ بورسیه شاهزاده کلاوس را از کشور هلند دریافت کرد. در همان سال عضو جنبش جهانی شعر برای تغییر شد و در بسیاری از جشنوارههای شعر حضور داشت. جایزه پروین اعتصامی و چند جایزه دیگر برای داستانهای کوتاه در کارنامه دارد چاپ شعرهای هایکو در ژاپن و نیز شعر و مقالهاش در سی ان جی ژاپن مورد تقدیر قرار گرفته است.
قبل از این، رمان «تندادگی» او توسط انتشارات «آی خانم» (+) در کابل منتشر شد که با اشغال مجدد افغانستان توسط طالبان در محاق قرار گرفت.