«راز ناخدا» نوشته گاستون لورو به ترجمه رضا نجفی و پریسا رضایی از قلمرو «ادبیات گوتیک» و «ادبیات وحشت» میآید و پیش از این در مجموعهای با عنوان «قلمرو مرگ» (نشر چشمه) منتشر شده است.
ادبیات گوتیک مانند رمانتیسم بر احساسات تکیه دارد، منتها به جای آنکه ستایشکننده نیکی و احساسات بلند انسانی باشد، بر امر شیطانی و ایجاد وحشت و شگفتی در خواننده تأکید دارد. «راز ناخدا» چنین داستانی است. این داستان را با اجرای گرم و شنیدنی ژوان ناهید میشنوید:
خاستگاه ادبیات گوتیک
قلعه اوترانتو»ی والپول (۱۷۶۴) از نخستین نمونههای موفق ادبیات گوتیک در جهان است. آن رادکلیف با الهام از والپول، عناصری از ادبیات گوتیک و رمانتیک را در مشهورترین اثرش به نام «اسرار ادولفو (۱۷۹۴)» بهکار گرفت. در رمانهای رادکلیف معمولاً زنی زیبارو و پرهیزکار بهعنوان قهرمان اثر حضور دارد و مردی مستبد و خودکامه نیز در آرزوی سلطه بر اوست.
رمانهای فرانکنشتاین مری شرلی و پرومته مدرن و خونآشام نوشته جان ویلیام پولیدوری از مهمترین آثار ادبیات گوتیک به شمار میآیند. این آثار بیانگر اضطراب اجتماعیاند که به سبب سرعت غیر قابل کنترل تغییرات تکنولوژی در زمان انقلاب صنعتی ایجاد شده بود.
در آلمان ای. تی.ای هافمن و هاینریش فن کلایست آثاری به این سبک نوشتهاند. علاوه بر وحشت از پیشرفتهای تکنولوژی و تأثیرات اجتماعی از جنگهای ناپلئون، مسأله هویت هم در آثار این نویسندگان به مضامین ادبیات گوتیک افزوده شد.
«گجسته دژ» نوشته صادق هدایت و رمان ملکوت نوشته بهرام صادقی با مضمون بحران هویت خویشاوندی دوری با آثار گوتیک دارند.
گاستون لوئی آلفرد لورو ( Gaston Louis Alfred Leroux)، نویسنده فرانسوی بیشتر به خاطر رمان شبح اپرا ( Le Fantôme de l’Opéra) شهرت دارد. او روزنامهگار جنایی بود و در سال ۱۹۲۷ درگذشت.