«وزارتخانه رؤیاها» نوشته هنگامه یعقوبی فراه اخیراً به زبان آلمانی توسط Aufbau از ناشران معتبر آلمانی، راهی بازار کتاب آلمان شده و مورد توجه رسانههای آلمانیزبان قرار گرفته است. نگاهی به این کتاب با توجه ویژه به نویسنده آن.
با وجود آنکه شخصیتهای اصلی رُمان عضو یک خانواده پناهنده ایرانیاند، اما عنوان کتاب صد در صد آلمانی است. ترجمه عنوان این رمان به فارسی «وزارتخانه رؤیاها»ست؛ (برای فارسیزبانان ممکن است عنوان «رؤیاسازان» و یا «رؤیاپردازان» به جای «وزارتخانه رویاها»، آشناتر جلوه کند.)
«یولیانه لیبرت» در روزنامه معتبر«زود دویچه» در مورد نام این رمان مینویسد:
«وزارت رؤیاها معنای کارکِردی دارد؛ محلی که شما درنهایت به مُهر آن در پایین یک ورقه یا یک مدرک احتیاج دارید. خواننده در تمام این رمان اثری از وزارتخانه نمیبیند حتا یک نمونه کوچک آن را هم! ولی یک Traumfabrik (کارخانهی تولید رؤیا ) در آن وجود دارد که اگر به معادلِ آلمانی آن یک حرف «A» اضافه کنید تبدیل به کارخانه Trauma Fabrik «کارخانه کابوس» میشود.»
وطن شما کابوس ماست
هنگامه یعقوبی فراه، در سال ۱۹۹۱ در شهر کیل آلمان متولد شده است. او پس از اخذ دیپلم، تحصیلات خود را در رشته رسانه و فرهنگ و رشته اسکاندیناویشناسی در دانشگاه فرایبورگ و لینکوپینگ به اتمام رساند. پس از مدتی زندگی در وین، در سال ۲۰۱۴ به برلین نقل مکان کرد و در تحریریه مجله «میسی» مشغول به کار شد.
هنگامه یعقوبی فراه از سال ۲۰۱۶ در کنار کار اصلیاش در تحریریه «میسی» کار با دیگر رسانههای آلمانی زبان را نیز به عنوان یک روزنامهنگار مستقل از جمله در روزنامه «تاتس» (با گرایش چپ) شروع کرد. او در ستونی جنجالی در این روزنامه معتبر آلمانی به نام «حبیبی توس» قلم میزند. این واژه ترکیبی از واژه عربی «حبیبی» و واژه «توس» است که اصطلاحیست جامعهشناسانه و به معنای مجموعه کاراکتر ظاهری و رفتاری یک شخص است که ازطریق آن میتوان طبقه اجتماعی او را حدس زد.
درسال ۲۰۱۹، هنگامه یعقوبی فراه و «فاطمه آیدی میرآنتو» مجموعهای به نام «وطن شما کابوس ما است» را منتشر کردند که با استقبال گسترده منتقدان ادبی آلمان روبرو شد.
هنگامه در نوجوانی به «جوانان حزب چپ» پیوست. او علناً خود را بدون داشتن جنسیت مشخصی معرفی میکند. او فمینیستی است آنارشیست و چپ که با تکرار کلماتی که بار و نشانه جِنسیتی دارند به شدت مخالف است. هنگامه شخصیتی جنجالی در جامعه روزنامهنگاری آلمان است. منتقدان درباره او نوشتهاند: به سختی میتوان نویسنده دیگری یافت که به اندازه هنگامه یعقوبی فراه در سال گذشته این چنین همدلی و خشم دیگران را نسبت به خود برانگیخته باشد؛ تا آن حد که هورست زیهوفر، وزیر داخلی آلمان فدرال قصد داشت از او به دلیل تشبیه پلیس آلمان (در ستون «حبیبی توس») به آشغال، شکایت کند.
ماجرا به تابستان سال گذشته برمیگردد. در آن زمان هنگامه فراه به مناسبت قتل جرج فلوید توسط پلیس آمریکا در ستون خود در رونامه تاس این پرسش را مطرح کرده بود که اگر پلیس به عنوان یک نهاد انتطامی حذف شود، پلیسها را در کجا میتوان به کارگرفت؟ و سرانجام به تنها گزینه – از نظر او – رسیده بود؛ در آشغالدانی.
هنگامه شخصیتیست که شانس و بدشانسیِ در کنار دیگران ایستادن را بیشتر تجربه کرده است تا در کنار خود ایستادن را.
همبستگی دو خواهر پناهجوی ایرانی
رمان «وزارتخانه رؤیاها» هنگامه یعقوبی فراه دارای چهار شخصیت اصلی است: یک زن که شوهرش را ازدست داده (مادر). نسرین که لزبین است و خواهرش نوشین و خواهر زادهاش پروین. نسرین شخصیت اصلی داستان به شغل دربانی مشغول است. خود را یک هم جنسگرای مهاجر مینامد. نسرین به همراه خواهرکوچکتر و مادرش، و با کمک پدر راهی آلمان میشوند. پدر در ایران میماند و توسط جمهوری اسلامی اعدام میشود.
وقایع سالهای آغازین زندگی آنها در آلمان و در لوبک میگذرد. جَوّ لوبک بعد از یکی شدن آلمان، بسیار فاشیستی و همراه با قتل خارجیان مهاجر است. نسرین در عنفوان نوجوانی شاهد یک واقعه دردناک و یک ضربهی روحی جدی است. در سن ۱۲ سالگی یک راستگرای افراطی به او تجاوز میکند. بعدها به برلین نقل مکان میکند و در آنجا به گروه همجنسگرایان و دِگَرباشان میپیوندد.
در رمان «وزارتخانهی رؤیاها» به نظر میرسد که شخصیتهای اصلی همگی یک سرنوشت و یک درد مشترک دارند اما هرکدام از آنها با ترسها و نگرانیهای خاص خود هم درگیر است. علیرغم ارتباط عاطفی عمیق با هم آنها به یکدیگر دروغ میگویند و همدیگر را گول میزنند.
رمان با حضور پلیس در مقابل خانه نسرین شروع میشود:
«نسرین پلیس را که جلوی در خانه دید، یکباره دنیایش فروریخت.» خواهرش نوشین مُرده است. مقامات پلیس تشخیص دادهاند که مرگ نوشین در اثر تصادف با ماشین بوده است اما نسرین احتمال خودکشی خواهرش را قویتر میداند.»
نسرین و نوشین حوادث بسیاری را با هم از سرگذراندهاند: مهاجرت به آلمان، از دست دادن پدر، نبودِ حضور عاطفی مادر، حامله شدن بدون برنامه نوشین. اگرچه وجود یک بچه در زندگی نسرین، نمیتوانست جایی داشته باشد، اما وظیفه نگهداری خواهرزادهاش را به عهده میگیرد. زمانی که متوجه میشود که خواهرش نوشین رازهای فراوانی دارد رازدار خواهر دهان به مهر او نیز میشود. حال اما بعد از شنیدن گزارش پلیس تصور اینکه نوشین قصد تنها گذاشتن او را داشته است برایش غیرقابل تصور است. پس باید دلیل مرگ خواهرش را کشف کند.
رمان «وزاتخانه رؤیاها» چالشها و پرتگاهای زندگی در جامعه آلمان را هم به تصویر میکشد. «آلیس هاسترز» روزنامه نگار و نویسنده آلمانی معتقد است: «وزارتخانه رؤیاها» رمانی است که عواقب تشکیل خانوادهی اختیاری و یا اجباری را به نمایش میگذارد؛ این رمان در ضمن گزارشی است درباره همبستگی بدون قید وشرط بین خواهرها؛ گزارشی که به گوشههای تاریک تاریخ معاصر آلمان هم نفوذ میکند. «هنگامه یعقوبی فراه» شما را چنان درگیر تصاویر و احساسات مختلف میکند که به سختی میتوانید از شعاع تاثیرات آن بگریزید. این داستان به اندازه «آختربان سواری» هیجانانگیز، ترسناک، خندهدار و حیرتانگیز است مقایسهای که در موارد زیادی به کارگرفته شده اما کاربرد آن در توصیف این رمان واقعاً مناسب است.»
«جولیا بکر» نویسنده در مورد رمان وزارت رؤیاها معتقد است:
«تصویرسازیهای یعقوبی فراه در رمان “وزارتخانه رویاها” سلاحی است ملایم و ظریف اما بیرحمانه. او رمانی خلق کرده است برای فریاد زدن و گریه کردن؛ پُر از تصاویر چشمگیر و زیباییهای شاعرانه.»
زبان رمان نیز گاهی اوقات با به کارگیری کلمات ترکیبی و اصصلاحات و کلمات اختصاری که جوانان آلمانی به کار میبرند به زبانِ امروز جوانان نزدیک است.