ناتالی امیری در یک خانواده آلمانی-ایرانی در سال ۱۹۷۸ درست یک سال پیش از انقلاب ایران متولد شد. شرقشناسی را با رشته تخصصی ایرانشناسی در دانشگاه «اتو-فریدریش-» شهر «بامبرگ» گذراند. یک ترم را هم در تهران و دمشق سپری کرد و سرانجام در رشته شرقشناسی فارغالتحصیل شد.
ناتالی امیری پس از اتمام تحصیلات به مدت دو سال در سفارت آلمان در تهران مشغول کار بود. از سال ۲۰۰۷ به عنوان خبرنگار شبکه تلویزیونی ARD آلمان در استودیوی تهران، برای این رسانه گزارش تهیه میکرد و از سال ۲۰۱۱ به عنوان روزنامهنگار مستقل، به عنوان مفسر اخبار و مجری برنامههای خبری با شبکههای تلویزیونی دولتی آلمان، همکاری داشته است.
در ۳۰ مارس ۲۰۱۴، امیری مسئولیت برنامه شناخته شده «ولت اشپیگل» در شبکه اول تلویزیون آلمان را به عهده گرفت و از سال ۲۰۱۷ به طور منظم برای فرستنده رادیویی بایریشه روندفونک (BR) خبرهای مهم روز را تحلیل وتفسیر میکند.
در سال ۲۰۱۵ غرق شدن قایق حامل ۵۴۰ پناهنده (اکثرا آفریقایی) که به طرف اروپا در راه بودند و ۳۸۰ کشته به جا گذاشت، کشورهای اروپایی را تکان داد. ناتالی امیری از این فاجعه انسانی فیلمی مستند با همکاری «الن ترپ» به نام: «مرگ در لمپدوزا – گناه اروپا» ساخت و جایزه (مارله) از طرف بخش عفو بین الملل آلمان را دریافت کرد.
(جایزه Marl Media for Human Rights جایزهای است غیرنقدی که از سال ۲۰۰۱ توسط عفو بینالملل به گزارشگران و خبرنگاران و شخصیتهای رسانهای که به طور استثنایی با موضوع حقوق بشر برخورد و آن را نمایندگی میکنند، اعطا میشود. هیئت داوران این جایزه از اعضای سازمان عفو بین الملل انتخاب میشوند.)
ناتالی امیری همچنین در سال ۲۰۱۸ برای گزارش «در جستوجوی پناهندگان نوجوان ناپدید شده در آلمان» نیز نامزد دریافت جایزه گریم شد. ناتالی امیری به شش زبان از جمله زبان فارسی و عربی تسلط دارد.
در تاریخ اول مه سال ۲۰۲۰، امیری مدیریت استودیوی ARD تهران را که از سال ۲۰۱۵ به عهده داشت، به دلیل اخطارهایی که از وزارت امور خارجه دریافت کرده بود رها کرد و به آلمان بازگشت. وزارت خارجه آلمان از اوایل تابستان سال ۲۰۱۹، به شدت نگران امنیت ناتالی امیری بود چون احتمال میداد او را به عنوان گروگان سیاسی دستگیر و زندانی کنند.
گروگانگیری افراد خارجی که در ایران بااشغال سفارت آمریکا شروع شد تا به امروز به عنوان یک عامل فشار برای معاملات سیاسی و اقتصادی ادامه دارد. به همین دلیل ارزیابی وزارت خارجه آلمان از احتمال دستگیری ناتالی امیری این بود که رژیم ایران از او به عنوان وسیله فشار برای مذاکرات با غرب بخصوص دولت آلمان استفاده کند.
برخورد رژیم ایران با دو تابعیتیها میتوانست او را با اتهام معمول و رایج جاسوسی برای غرب (اتهام شناخته شدهای که ایران به دوتابعیتیهای دستگیر شده میزند) روبرو سازد و به زندانی شدنش منجر شود. رژیم ایران میتوانست با او نه به عنوان یک روزنامهنگار خارجی، که در شرایط غیر معمول حداکثر مجازاتش اخراج از کشور میزبان است بلکه به مانند یک شهروند ایرانی که برای غرب جاسوسی میکند و عامل ضد انقلاب است برخورد کند و در چنین شرایطی سفارت آلمان هم نمیتوانست کار مهمی برای او انجام دهد. امیری در مصاحبه با «زاپ» برنامهی تلویزیونی ARD اظهار میدارد که چندین بار در ایران دستگیر و بازجویی شده و علاوه بر آن، کارت خبرنگاریاش را چند بار گرفته و از کارش جلوگیری کرده بودند. او دریک مصاحبه دیگر فاش میسازد که سرویس مخفی ایران سعی در جذب او به برای همکاری با این رژیم را داشته است. مسئولان اطلاعاتی ایران به او پیشنهاد داده بودند که برای «ظاهرسازی» او را ابتدا به زندان بیاندازند و بعد از مدت کوتاهی نیز آزاد کنند. بدین وسیله او میتواند اعتماد و حمایت دیگران را بخود جلب کند. با تمامی مشکلات و اذیت وآزارهایی که ناتالی امیری در ایران با آنها روبرو بود، همچنان توانست به عنوان یک خبرنگار مستقل و متعهد در ایران کار کندو صدای مردم ایران بهخصوص زنان و جوانان را در رسانههای کشور آلمان واز طریق آن در جهان بازتاب دهد.
«میخواهم صدای مردم ایران باشم»
«من راه دیگری ندارم باید علیرغم هشدارها به ایران برگردم. پنج سال تمام دفتر شبکه تلویزیونی ARD در تهران را اداره کردم از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰گزارشهای متنوعی تهیه کردم که برای حکومت جمهوری اسلامی ایران جزو تابوها به حساب میآیند: از اعدامها، از قاچاق مواد مخدر، از سرکوب زنان که برای حقوق خود مبارزه میکنند از افغانهای در ایران که توسط سپاه پاسداران اجیر و به سوریه برای جنگ فرستاده میشوند. از جامعه ایران و از زندگی مردم، زندگی دوگانه، علنی و مخفی. برای تهیه هر گزارشی که بایستی تهیه میکردم نگران این مسئله بودم که اینبار مرا خواهند گرفت و این بار دیگر قصر در نخواهم رفت.»
بریده فوق بخشی از مقدمه کتاب «درمیان دو جهان، از قدرت تا ناتوانی در ایران» است که به قلم ناتالی امیری تألیف شده و توسط انتشاراتی معتبر aufbau در آلمان به تازگی چاپ و روانه بازارکتاب شده است.
کتاب امیری روایت داستان گونهای از ۴۰ سال حکومت جمهوری اسلامی از انقلاب تا امروز است. روایتی با سبک گزارشگونه روان، جذاب و خواندنی.
گزارشهای او از ایران که داستان بخشی از آنها در کتاب آمده است، همگی به یاد ماندنی و به عنوان اسنادی تاریخی باارزش وماندگار هستد. یکی از این گزارشها در خصوص آثار نقاشان بزرگ جهان موزه هنرهای معاصر تهران است. این آثار برای در امان ماندن از دستبرد و خسارت در جریان انقلاب در زیر زمین این موزه نگهداری میشدند و امیری توانست ازچگونگی این حادثه گزارش بسیار جالب ودیدنی تهیه نماید.
گزارش او از چهل سال انقلاب ایران باعث شد که برای چند ماه کارت خبرنگاریاش توسط رژیم ایران توقیف شود. گزارش چهل سال انقلاب ایران گزارشی بود که در آن چهرهی سه نسل از ایرانیان را به نمایش میگذاشت، نسلی که انقلاب کرد، نسلی که در انقلاب به دنیا آمد (وباگذشته پیش از انقلاب بیگانه بود) و نسل سومی که انقلاب اسلامی را ندیده و نمیشناسد.
فاصله بین تهیه گزارش و نوشتن یک کتاب
اساسا بین تهیه یک گزارش مستند و نوشتن کتابی با ساختاری داستانی، برای یک خبرنگار نباید کار چندان سختی باشد. امیری به ما نشان میدهد که یک خبرنگار آگاه و خبره این کار را میتواند انجام دهد و از پس آن هم به خوبی برآید. «درمیان دو جهان، از قدرت تا ناتوانی در ایران» نه تنها کتابی است که روان و ساده نگاشته شده بلکه بر فاکتها و اطلاعات موثق و همچنین تجربهی ملموس و شخصی استوار است.
امیری در کتاباش تنها گزارشگر و شاهد وقایع نیست بلکه او چون شهروندی ایرانی، ازآشناییاش با فرهنگ مردم و لمس اتفاقات از نزدیک برای نوشتن بهره برده است. به همین علت میتوان کتاب اورا برآمده از تجربه شخصی و گزارشی از زندگی او نیز دانست.
تجربه شخصی
«چه کاری میتوانید انجام دهید زمانی که درطول یک سفر تحقیقاتی در جادههای کوهستانی ایران به دلیل کمبود بنزین در اثر تحریمهای غرب، باک ماشین خود را نمیتوانید پر کنید؟ یا اگرتصادفا یا از سر ناچاری شلواری پوشیدهاید که ظاهراً خیلی کوتاه است و مجازات آن داخل شدن در یک بشکه پر از رنگ سیاه است چه کاری از دست شما ساخته هست زمانی که به زور باید این کار را انجام دهید؟»
اینها نمونههای کوچکی از تجربهها و مشاهدات شخصی او هستند.
اما چرا ناتالی امیری با وجود همهی هشدارها تا زمانی که خیلی جدی نشدهاند، به سفر حود به ایران ادامه میدهد؟
آیا این امر چیزی به جز علاقه او به ایران، مردم، و به فرهنگ این کشور و تعهد او به شغلاش میتواند باشد؟ پاسخ این پرسش را در کتاب او میتوان یافت.
ناتالی امیری یکی از معدود روزنامهنگاران آلمانی است که ایران را با جزئیات میشناسد و موفق شده است وقایع سیاسی بینالمللی در اطراف جمهوری اسلامی را به روشی هوشمندانه و دقیق طبقهبندی کند. او دراثر خود «در میان دو جهان، از قدرت تا ناتوانی در ایران» این دو جهان متفاوت را به طور واقعی به ما نشان میدهد و خواننده را با روند تحولات سیاسی ایران از زمان انقلاب ۱۹۷۹ تا به امروز نزدیک میکند. این کتاب بخشی ازسرگذشت زنی جوان و مدرن و در عین حال روزنامهنگاری شجاع است که خطرات را به جان میخرد تا صدای مردم ایران باشد و آن را به گوش جهانیان برساند. او از زندگی روزمره بین پارتیهای غیر معمول تا فشار تحریمها برمردم مینویسد. و گزارشگر اوضاع در کشوری است که در آن احزاب ممنوع هستند و خبرنگاران و نویسندگان و فعالان سیاسی و مخالفین رژیم دستگیر، زندانی و شکنجه و بعضا اعدام میشوند. ناتالی امیری از معیشت معلمان گرفته تا وضع معتادان، از خامنهای تا اولین ستاره زن فوتبال ایران گزارش تهیه میکند و به مردم نیز اجازه میدهدحرف دلشان را با او در میان بگذارند. او توانسته در کتابش چهرهای غیر قابل تصور از جمهوری اسلامی را به خوانندگانش نشان دهد.
ناتالی امیری با انعکاس گزارشهای متنوع فراوان خود در کتاب یاد شده توانسته شجاعت جوانان، زنان و سایر اقشار مردم ایران در مبارزه با رژیم را به تصویر کشد. همچنین اشارههای پر از شوق او به نکات مثبت فرهنگی کشور کهنسال ایران و طبیعت چندگانه و متنوع آن در لابلای سطور کتاب به خوبی نشاندهنده پیوند قلبی این خبرنگار و نویسنده به سرزمین پدریاش است.
ناتالی امیری درسال ۲۰۲۰ از طرف مجله تخصصی «مدیوم» به عنوان یکی از ده نفر خبرنگار سیاسی جهان انتخاب و به خاطر تهیه گزارش از مناقشات بین ایران و آمریکا، جایزه بهترین خبرنگار سیاسی سال را نیز از آن خود کرد.
در همین زمینه: