معرفی کتاب با شیرین عزیزی مقدم- شب مرشد کامل: روایتی از تاریکی‌های پنهان شاه‌عباس در قلمروی تاریخ و تخیل

بشنوید:

وجهِ انسانیِ مشاهیرِ تاریخی معمولاً در میا‌نه‌ی شهرتِ فتوحات، افتخارات، شکست‌ها، وقایع و حوادث مهم تاریخی گم‌می‌شود. از آدم‌ها تنها یک نام می‌ماند و زنجیره‌ای از اتفاقات مهمِ زندگیِ آن‌ها. “شب مرشد کامل” ، نوشته‌ی فرهاد کشوری، هرچندکه یک داستانِ بلندِ تاریخی است؛ اما برای ما، تاریخ روایت نمی‌کند. ما را از این مرزبندی عبور می‌دهد.

اگر این تعریف را بپذیریم که،”تاریخ امری‌است در گذشته که  هنوز درنگذشته است”، آن‌گاه شاید به‌دلیل انتخاب چنین موضوعی از سوی نویسنده بیشتر پی‌ببریم.  داستان با ترسیمِ احساسات انسانیِ یک ضدقهرمان، ما را به درونِ ذهن و ضمیرِ او می‌بَرد و ما را با ترس‌ها و تردیدهای او آشنا می‌کند. ترس‌هایی انسانی که او را از جایگاهِ رفیعش پایین‌می‌کشد و در حد یک انسان معمولی، و گاه هم کمتر _در حد یک قاتل زنجیره‌ای دیوانه_ جلوه‌می‌دهد. روایت برای ما از اموری می‌گوید که معمولاً با شنیدن نامِ شخصیت‌هایِ تاریخی بدان‌ها نمی‌اندیشیم.

وجهِ تمایز این داستانِ بلند با دیگرروایات تاریخی‌ای که تا‌کنون شنیده یا خوانده‌ایم، در همین است‌. “شب مرشد کامل”، قصه‌ای جذاب و پُرکشش برای خواننده است؛ اما گذشته از موضوع،  ارزشِ بارز این کتاب را باید در زبان داستان جست‌وجو کرد: زبانی پاکیزه و روان که خواننده را حتی برای یک لحظه، به حال خود رها نمی‌کند و سبب نمی‌شود که خواننده از حال و هوایِ داستان، و فضایِ آن خارج‌شود.

هرچند این داستان، داستان زمانه‌ی ما نیست‌ و نویسنده ما را چند‌قرن به‌عقب بازمی‌گرداند؛ اما آن‌چنان در ترسیمِ فضا و تقریرِ زبان موفق است که، خواننده احساس گسست نمی‌کند‌.

 کتاب حاوی اطلاعات و داده‌های بسیار ظریف و ارزشمندی درباره‌ی عصر صفوی است. توصیف دقیق چادرها، خادمان، چاکران، لباس‌هایِ آن‌ها، اسب‌ها، ادوات و آداب شکار، اشیا موجود در چادرها و دربار، و اصطلاحات خاصی هم‌چون “هاشم‌بیگی” که واحد اندازه‌گیری در مقیاس بسیار کوچک بوده‌است، اصطلاحات درباری و دیوانی و حکومتی، کنایات، و حتی نمایش بسیاری از آداب و مراسم، همگی، نشان از تسلط نویسنده بر موضوع داستان، و پژوهش و جست‌وجوی او برای ارائه‌ی هرچه بهتر روایت دارد.

کشوری انتهایِ ابتذال اخلاقی را به ما نشان می‌دهد؛ برای مثال، هر کدام از ما تصوری از  ابتذال شر، داریم؛ اما نویسنده، اقتدار و فرمانرواییِ شر را بر روح انسانی به نمایش می‌گذارد.

 اگر کتاب را ازچشم‌انداز روایت داستانی ببینیم، تکه‌ای است از یک شبِ آزاردهنده که شخصیت اصلی‌داستان یعنی «شاه‌عباس» در طولِ آن شب، درعین دیوانگی، تصمیم‌های جنون‌آسایی می‌گیرد و دست به کشت و کشتار نزدیکان و دولت‌مردان می‌زند. 

نویسنده روابط حاکم بر مخدوم و خادم را ترسیم می‌کند. شکنجه‌گران، چاکران و خادمانی دیده‌می‌شوند که برای کشتن و کور کردن، مأمورند و معذور. چشم و گوش‌ بسته‌، مطیع و فرمانبردارند. مفهوم ابتذال شر، در این روایت به‌چشم دیده‌می‌شود.

فهم و پذیرش عملِ زنده‌خواران کتاب، فراتر از حد انسانی است‌. وقتی می‌بینید شکنجه‌گران برای مُقر آمدنِ زندانیان، شروع به خوردن اجزای بدن آن‌ها می‌کنند؛ آن‌گاه دیگر راز نهفته‌ای در معنایِ ابتذال شر باقی نمی‌مانَد. به‌چشم می‌بینید که با روح انسان چه‌ می‌کند. گویا عمدی و عهدی در کار است که مخاطب دو سوی دره‌ی خیر و شر را ببیند. هیولایی که در میانه‌ی روایت غوغامی‌کند، تنها ظاهری انسانی دارد.

می‌دانیم که راه رسیدن به پادشاهی برای شاه‌عباس کبیر ساده نبود. تجربیات سال‌های کودکی و نوجوانیِ وی باعث ایجاد سوءظن بیمارگونه‌ای در وی شده‌بود؛ که تأثیر آن تا پایان عمر بر روابطش با دیگران و حتی با پسرانش سایه افکند. او یکی از فرزندانش را کشت و دو تن دیگر را کور کرد. دو پسر دیگرش نیز در کودکی مردند؛ حتی گفته شده‌است که یکی از پسران شاه‌عباس از دربار گریخت و در تاریخ محو شد. او در هنگام مرگ، جانشینی نداشت و نوه‌ی او، شاه‌صفی به پادشاهی رسید.

وقایع داستان ترکیبی است از تاریخ و تخیل که با نقش‌آفرینیِ شخصیت‌های تاریخی، بر بستری از واقعیت و خیال روایت‌می‌شود. نویسنده در یک شبِ موهوم، ناتوانی جسمی و روحیِ ضدقهرمان را دستاویزی قرارمی‌دهد که خواننده را به‌دنبالِ خویش بکشاند. کابوس‌هایی که ریشه در واقعیت دارند، تکه‌تکه، مانند قطعات پازل روایت‌می‌شوند‌.

نویسنده خواننده را آزاد می‌گذارد تا بعضی وقایع را خود، بازسازی کند.

چاپ اول این کتاب را نشر نون در ۲۴۱ صفحه منتشر کرده‌ است.

از همین مجموعه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی