فرزین پارسی‌کیا: رها باشیم

فرزین پارسی کیا – پوستر: ساعد

فرزین پارسی‌ کیا
زادهٔ پانزده شهریور ۱۳۵۵، تهران
شاعر، نویسنده (و نویسنده کودک‌ونوجوان)، ترانه‌سرا، ویراستار، مستندساز و دبیر ادبی نشر حس‌آخر است.
فعالیت‌های فرهنگی او از اوایل دهه‌ی هفتاد با انتشار آثارش در مطبوعات آغاز شد. او یکی از موسسان گروه فرهنگی، ادبی پاراگراف است. پارسی‌ کیا از سال ۹۷ اقدام به برپایی جلسه‌های نقد و کارگاه شعر آزاد با نام #درحضورشعر کرد
از جمله کتاب‌های او:
به‌ردیف میرزاعبدالله،۱۳۹۴، نشر توس (کتاب شعر)
به تیک ثانیه معتادم، ۱۳۹۵، نشر مانیاهنر (مجموعه شعر و عکس به همراه حمید جانی پور)
انقراض راوی، ۱۳۹۶، نشر مانیاهنر(کتاب شعر)
لکنتی از گیسوانت، ۱۳۹۷ نشر شب چله (مجموعه شعر)
فری موفری، ۱۳۹۷، نشر حس آخر(داستان مصور کودکان)
ستاره یک شب تعطیل، ۱۳۹۷، نشر حس آخر (داستان مصور کودکان)
فیشرآباد، ۱۳۹۸، نشر حس آخر (مجموعه ترانه)
ستاره سحرآمیز ناپگ، ۱۳۹۸، نشر حس آخر (داستان مصور کودکان)
جراحت کلمه، ۱۳۹۹، نشر مروارید (کتاب شعر)
مستند:
مستند رضاروزنامه، ۱۳۹۹

رها باشیم، بیا!

دست شویم در ازدحام مجسمه‌های روان

دو دست ِ گرم فشرده [تعرق و تمدید اتصال]

در ترافیک کتاب‌های کتمان و کماکان و هزار مجلد معمولی

[به  قیمت‌مان چشم دوخته تا مشتری شود

این ماه از گشوده‌ی اندکِ پنجره

و پلنگی که لُنگ انداخته و

راز‌ بقا را

از شبکه‌ی پدران می‌بیند]

از جلد خود بیرون رویم

بگوییم از دو چشم مجزا

و منحنیِ ابری که نمی‌بارد

نمی‌‌باردی به

چراغ‌های روسیاه معابدی که

پیش‌تر نیز

نشان معجزه و عجزشان یکی‌ست

مکرر این‌ همه همهمه را چه می‌نامی؟

چیست که نام طولانی‌ترین اتفاق، رهایی‌ست

تا به بند تو ببندم پا

ببندم به لبخند و چشم

تا تو بگشایی دست

اجزای ملتزم به ضرورتت

همه یک‌جا جمع شده‌اند، می‌بینی؟

چون محارم یک دستی که منم

چون منم، که تو باشی ما

هی رواق و ازاره و ارسی را

تا بچینم به چین دامن قجریت

چند شاخه نرگس

از گلستانِ میدان ارگ

شاه بیاید

دست°تکیه دهد

به مرمر سینه‌‌ی تختت

و دولتی را به تَکیه‌ای ویران کند

بازارت داغ شده، ببین!

همان‌جا که انگشتانم پیاده می‌روند

تا میان اوراق تو تورق کند

نفس تند کنی و هی‌های، هی های، هی های تو!

گره پیشانی‌ات را

بگشاید و ببندد، بگشاید و ب، ببندد و دد

و لبخندت

بعد از نفسی عمیق

گل دهد به بالش

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی