علی اسدالهی – چهار شعر کوتاه: نخل،‌ عقاب، شالیکار، نویسنده

علی اسدالهی- پوستر: ساعد

 علی اسدالهی، متولد ۱۳۶۶، نویسنده، شاعر، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران است. از او تا کنون شش کتاب شعر با نام‌های «الف تا ی» (انتشارات آهنگ دیگر ۱۳۸۸)، «چشم به راه ابریشم» (انتشارات نگاه ۱۳۹۰)، «پنی‌سیلین» (نشر ناممکن ۱۳۹۲)، «بن‌بست فرشته» (نشر منجنیق ۱۳۹۶)، منظومهٔ لالکی» (نشر میدان ۱۳۹۷)، «هشت نامه و سه شعر» (نشر پوئتیکا ۱۳۹۹) منتشر شده است. مجموعه عکس «پنج و هفت-شصت و هشت» (نشر پروبلماتیکا ۱۳۹۶) -با موضوع بررسی کرونولوژیک دیوارنوشته‌های باقی‌مانده از سال‌ها ۵۷ تا ۶۸- دیگر کتاب اوست. اسدالهی شعرها و ترجمه‌های خود را در شماری از فصل‌نامه‌های ادبی ایالات متحده مانند Hayden’s Ferry Review و Roanoke Review و Palaver Journal و The Writing Disorder ارائه کرده است. او در حال حاضر مشغول آماده‌سازی پایان‌نامهٔ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی خود در دانشگاه تهران است. اسدالهی به غیر از شعر مدرن ایران و جهان، با ادبیات کلاسیک فارسی و فنون ترانه‌نویسی نیز آشناست، و ترانه‌های «یاد آر» با صدای محسن نامجو و «راهت ادامه دارد» به آواز حسین رنگچی، از آثار او در این زمینه است. اشعار و ترجمه‌ها و نقد و نوشته‌های او در وبسایتش aliasadollahi.net به صورت رایگان و بدون سانسور در دسترس است.


۱

از ارتفاع فَسیل

سایهٔ خرماچین

نیفتاد

روی زمین.

‌‌  ‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌  ‌‌‌

نخل: فقیدِ تابستان

نخل: تفتهٔ رشیدِ ریگستان

.

. ‌‌ ‌‌  ‌‌  ‌‌

(خوشه‌ها در شکر شکست

و رطب

از شدتِ شیرینیِ خود غش کرد)

‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌

‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌

۲

صد بار می‌چرخد.

 ‌‌ ‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌

صد بار…

-خودکار

بر کاغذ-

‌‌  ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌  ‌‌

صد دور

عقاب

در فراخنای آسمان.

 ‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌

صد بار

گردش خودکار: 

امضای چرخانِ شکار.‌

‌‌  ‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌

و یک‌باره خطی

عمیق و عمود:

ناگهانِ فرود،

آنِ شکار.

‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌

‌‌‌ ‌‌  ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌

۳

پشتِ ابرهای وارِش‌کار

آن‌سوی ظَلام:

ماهِ دیجور، ماهِ نزار.

‌‌‌  ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌

در همهمهٔ غوک‌ها

جیرجیر مدام

بی‌کرانهٔ بی‌نور

کور

-سیاه و سیاه-‌ ‌

‌‌  ‌‌‌  ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌

گاه

شب‌تابِ یک سیگار

در دست ناپیدای شالیکار

‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌

‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌  ‌‌

۴

[داخلی/اتاق/شب: مانیتور/کیبورد]

‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌

‌‌‌‌   ‌‌‌‌ ‌‌   ‌‌‌‌‌

ده‌نعل می‌دود

اسبِ خیال

اسبِ صفر و یک؛

‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌ ‌‌

ده‌نعل می‌دود

بر دشت‌های کتابت

طریق کِلْک و حکایت.

.

.

.

در ظلمات اتاق

فقط

صورت سوار پیداست

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی