شادباش نوروزی کانون نویسندگان ایران

کانون نویسندگان ایران با انتشار اطلاعیه‌ای نوروز را به مردم ایران و همه‌ کسانی که در هر جای دنیا نوروز را جشن می‌گیرند، شادباش گفت و برای آن‌ها سالی سرشار از رفاه، تندرستی، شادمانی، صلح و آزادی آرزو کرد.

کانون نویسندگان ایران نوشته است:

«در پایان سالی که با اندکی شادمانی و انبوهی رنج بر ما گذشت، قرنی را نیز پشت سر می‌گذاریم که با شور و شوق آزادی و تجدد آغاز شد و با استبداد و تحجر به پایان رسید. با این همه، نومید نیستیم، زیرا به قول شاعر بزرگ ما احمد شاملو “نومید مردم را ، معادی مقدر نیست”. اکنون که به فراپشت می‌نگریم، در قرنی که پشت سر نهادیم، از بارها زمین خوردن و دست بر زانو نهادن و برخاستن، تجربه‌ها اندوختیم. مردم ما اگر میدان سیاست را باختند، در میدان دانایی و فرهنگ کم‌بهره نبودند. هنر و ادبیات نوین ما، بازتاب میل و اراده‌ی مردمی است که خود را شایسته‌ی زندگی در کشوری آزاد و پیشرو، با فرهنگی بالنده و روزآمد می‌دانستند و می‌دانند؛ مردمی که در سال‌های اخیر در صفوفی فشرده‌تر، با اتکا به نهادها و تشکل‌های صنفی مستقل خود، نه تنها برای تامین منافع صنفی، بلکه برای رهایی کشور از استبداد مبارزه کردند.»

کانون نویسندگان ایران سپس در ادامه این اطلاعیه با اشاره به مشکلات معیشتی مردم ایران و نارضایتی‌های اجتماعی نوشته است:

«در سالی که گذشت، فقر و فلاکت، تورم و بیکاری، و تبعیض و بی‌عدالتی، چهره‌ی کریه خود را بیش از پیش به اکثریت عظیمی از مردم نشان داد. خانواده‌هایی را از هم پاشاند، کودکانی را از تحصیل باز داشت، بیمارانی را به علت ناتوانی از تأمین هزینه‌های دارو و درمان به کام مرگ فرستاد و جوانان فرهیخته‌ی بسیاری را برای دستیابی به آینده‌ای روشن، ناگزیر به ترک یار و دیار کرد.»

کانون نویسندگان در ادامه این اطلاعیه آورده است:

«در سالی که گذشت، سانسور و سرکوب آزادی بیان همچنان ادامه داشت و گاه حتی رکوردهای تازه‌ای از خود بر جا گذاشت، تا جایی که صدای اعتراض برخی از تن‌دادگان به سانسور را بلند کرد.

سالی که گذشت یکی از اندوه‌بارترین سال‌ها برای کانون نویسندگان ایران بود. چندین تن از اعضای کانون، همه‌ی سال، یا بخشی از آن را در زندان گذراندند و یکی از آنان، بکتاش آبتین، براثر بی توجهی عامدانه‌ی زندانبانان جان جوان و گرامی‌اش را از دست داد. »

کانون نویسندگان ایران بعد از اشاره‌ای مختصر به جنگ خانمانسوز اوکراین که در هفته‌های منتهی به سال ۱۴۰۱ سبب آوارگی صدها هزار نفر و ویرانی یک کشور شد، نوشته است:

«باری، اکنون اما در آستانه‌ی بهار و نوروز، شرح درد و رنج از این بیش زیبنده نیست. باشد که نوروز و نسیم بهاری بر جان‌های ما همان گونه وزیدن گیرد که بر زمین سرمازده و طبیعت بی‌جان؛ تا باردیگر همچون سبزه از خاک سر برآریم و، همچون درخت بشکوفیم و، همچون پرندگان خوش‌آواز، سرود شادمانی و آزادی سر دهیم.»

بیشتر بخوانید:

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی