
ایان مکایوان، نویسنده صاحبسبک بریتانیایی، با رمان تازهاش «آنچه میتوانیم بدانیم» بار دیگر توجهها را به خود جلب کرده است. این اثر بلافاصله پس از انتشار در سپتامبر ۲۰۲۵ با تحسین گسترده منتقدان روبهرو شد تا آنجا که دوایت گارنر، منتقد نیویورکتایمز معتقد است که این اثر «بهترین رمان مکایوان در سالهای اخیر» است. گارنر در نقدی که در نیویورکتایمز (+) منتشر شده این کتاب را «جسورانه و پرهیاهو» خوانده و آن را به یک توپ بولینگ که به سوی هدفی پیچیده در حرکت است، تشبیه کرده است.
داستان در سال ۲۱۲۰ میلادی و در ویرانههای تمدنی فروپاشیده اتفاق میافتد؛ جهانی که قربانی پوپولیسم، هوش مصنوعیِ افسارگسیخته، تغییرات اقلیمی و جنگ بر سر منابع آبی و نفتی شده است. در این فضای دیستوپیایی، دو پژوهشگر به نامهای «توماس» و «رز» با به خطر انداختن جان خود، در سراسر انگلستان ویران به جستجوی شعری گمشده و افسانهای به نام «تاجی برای ویوین» برمیآیند. این شعر، اثر شاعری بزرگ به نام «فرانسیس بلاندی» است که در سال ۲۰۱۴ برای همسرش، ویوین، سرود و سپس ناپدید شد.
اما این جستجو، صرفاً یک ماجراجویی پسا-آخرالزمانی نیست. به باور منتقد نیویورکتایمز، هسته اصلی رمان فراتر از عناصر ملودراماتیک، به کاوشی فلسفی در باب ماهیت تاریخ، دانش و میراث بشری تبدیل میشود. پرسش محوری این است: انسانها چه ردپایی از خود به جا میگذارند؟ مکایوان با مهارت، این پرسش را از خلال موضوعاتی چون وظایف زندگینامهنویسان در قبال سوژههایشان، خشم زنان بااستعدادی که در سایه ماندهاند، و بهویژه، حجم عظیم «زبالههای دیجیتال» شامل ایمیلها، پستهای شبکههای اجتماعی و دادههای شخصی پی میگیرد.

منتقد نیویورکتایمز شباهتهای ساختاری این اثر را با «تاوان» – از آثار پیشین مکایوان – یادآور میشود؛ بهویژه در استفاده از حس تاریخی، تکنیکهای فراداستانی و پرشهای زمانی. یکی از درخشانترین صحنهها، بازسازی یک مهمانی شام در سال ۲۰۱۴ است که در آن بلاندی شعر را برای ویوین میخواند. توماس این صحنه را با کنار هم گذاشتن ایمیلها و پیامکهای بازمانده از مهمانان بازمیآفریند.
رمان همچنین حسی از نوستالژی برای «زمان حال» ما را برمیانگیزد: شخصیتهایی که در آینده دیستوپیایی زندگی میکنند، در حسرت چیزهایی هستند که برای ما در حال حاضر عادی و حتی بدیهیست.
«آنچه میتوانیم بدانیم» تاییدی بر توانایی مکایوان در آفرینش آثاری چندلایه است که نه تنها طرفداران پر و پاقرص او، بلکه هر علاقهمند به ادبیات متعهد و فلسفی را به تأملی عمیق در باب میراث فانی بشری فرا میخواند. این رمان، نمایانگر بازگشت قدرتمند از نویسندهای است که همچنان مرزهای داستانگویی را جابهجا میکند.