
نخستین شماره از سومین دوره «نامه کانون نویسندگان ایران» زیر نظر قباد آذرآیین، آیدا عمیدی و حافظ موسوی منتشر شد. این شماره شامل مطالبی در زمینههای داستان، شعر، ادبیات نمایشی و نقد ادبی است. در پیشگفتار این شماره آمده است که کانون نویسندگان ایران در پاییز سال جاری، انتشار نامه کانون را در دستور کار خود قرار داد. هیأت تحریریه نامه کانون در ادامه مینویسد:
«نامهای که اکنون پیش روی شماست، نخستین گام برای تداوم انتشار نامهی کانون نویسندگان ایران است. هیئت تحریریه با سپاس از اعضای کانون و دیگر شاعران، نویسندگان، منتقدان و مترجمانی که با آثار خود در پربارتر شدن این شماره یاری رساندند، امیدوار است این همکاری برای شمارههای آتی در سطحی گستردهتر ادامه داشته باشد.»
هیئت تحریریه همچنین تأکید میکند:
«نامهی کانون نویسندگان ایران در درجهی نخست، ناشر آثار و اندیشههای اعضای کانون است؛ اما به هیچ وجه خود را بینیاز از نوشتههای نویسندگان بیرون از کانون نمیداند. هدف ما ایجاد فضایی مناسب و فارغ از سایهی شوم سانسور برای انتشار آثار و اندیشههای خلاقانه و پیشرو است.»
محتوای شماره نخست
داستانها
در این شماره، داستانهایی از نویسندگان زیر منتشر شده است:
- قباد آذرآیین
- امیرحسن چهلتن
- فاطمه حسنپور
- نسیم خاکسار
- احمد درخشان
- امین فقیری
- محمد قاسمزاده
- فرهاد کشوری
- ناهید کهنهچیان
- جواد مجابی
- شهریار مندنیپور
- روحاله مهدیپورعمرانی
- هادی هیالی
همچنین داستانی از فردیناند فون شیراخ با ترجمهی محمود حسینیزاد در این شماره به چاپ رسیده است.
شعر
اشعاری از شاعران زیر در این شماره منتشر شده است:
- علی باباچاهی
- فانوس بهادروند
- علیرضا بهنام
- احمد پوری (با ترجمهی چهار شعر از فرانسیسکو ویالتورو، شاعر گواتمالایی)
- ع. الف جانوند
- ستار جلیلزاده (با ترجمهی شعرهایی از ادبیات معاصر عرب)
- مریم حسینزاده
- قباد حیدر
- بهاره رضایی
- محمد زندی
- قارن سوادکوهی
- روزبه سوهانی
- شمس لنگرودی
- علی صبوری
- علی قنبری
- فرزانه قوامی
- علی کاکاوند
- مونا محمدزاده
- شهاب مقربین (با ترجمهی شعری از جوی هارجو)
- حافظ موسوی
- سیامک میرزاده
ادبیات نمایشی
در بخش ادبیات نمایشی، آثاری از میلاد جنت و محمد رضاییراد منتشر شده است.
نقد و بررسی
مقالات نقد و بررسی این شماره شامل نوشتههایی از نویسندگان زیر است:
- علیرضا بهنام
- اکرم پدرامنیا
- ادموند ویلسون (با ترجمهی محمد جواهرکلام)
- حافظ ذبیحاللهی
- ناصر زرافشان
- مهدی سلیمی
- خسرو صادقی بروجنی
- روزبه صالحی
- علی مسعودینیا
- سیامک میرزاده گیسوی رودابه
- رضا عابد
معرفی چند داستان برای نمونه
۱. «این روزهای من» نوشته قباد آذرآیین
این داستان روایتگر رابطهی عمیق و دردناک بین دو برادر است. راوی داستان، برادر بزرگتری است که سالهاست از برادر معلولش مراقبت میکند. برادر کوچکتر نابینا، ناشنوا و ناتوان است و زندگیاش محدود به چاردیواری کوچک خانه است. راوی با وجود عشق و تعهدی که به برادرش دارد، درگیر تنشهای درونی است؛ از یک سو احساس مسئولیت و قولی که به مادر درگذشتهاش داده، او را به ماندن وادار میکند و از سوی دیگر، شرایط بحرانی جامعه و ندای اعتراضات بیرون، او را به پیوستن به جنبش فرامیخواند. داستان با لحنی صمیمی و دردآلود، تضاد بین عشق فردی و مسئولیت اجتماعی را به تصویر میکشد و خواننده را با پرسشهای اخلاقی عمیقی مواجه میکند.
۲. «دوستداشتنی!» نوشته امیرحسن چهلتن
این داستان روایتی از زندگی روزمرهی یک زوج را به تصویر میکشد که با مسئلهی مصادرهی سگهای خانگی توسط پلیس مواجه میشوند. زن داستان، که دندانپزشک است، همسایهای دارد به نام مرتضوی که سگشان توسط پلیس مصادره شده است. این اتفاق باعث میشود زن بهعنوان یک فعال اجتماعی وارد عمل شود و با تشکیل گروهی از صاحبان سگهای مصادرهشده، تلاش کند تا سگها را بازپس بگیرند. داستان با نگاهی انتقادی به دخالت دولت در زندگی خصوصی مردم و برخورد خشونتآمیز با حیوانات خانگی، به موضوعاتی مانند حقوق شهروندی، مقاومت مدنی و عشق به حیوانات میپردازد. در نهایت، تلاشهای گروه به نتیجه میرسد، اما سگ مرتضویها دیگر زنده نیست و این پایان تلخ، تأثیر عمیقی بر شخصیتهای داستان میگذارد.
۳. «اتفاق توی ذهنم پرسه میزند» نوشته فاطمه حسنپور
این داستان با توصیفهای دقیق و فضاسازی قوی، مخاطب را به دنیای درونی فریتا میبرد؛ دنیایی که پر از سوالات بیپاسخ، تنشهای عاطفی و تلاش برای یافتن معنایی تازه است. فریتا درگیر رابطهی خود با بهزاد، شخصیتی دیگر در داستان، است و در عین حال، خاطراتی از گذشته و مواجهههای تصادفی با افراد دیگر، مانند مردی مرموز در کافه، ذهن او را به خود مشغول کردهاند. داستان با استفاده از نمادهایی مانند قطار، برف و پالتوی خاکستری، مفاهیمی مانند سفر، گذر زمان و جستوجوی هویت را به تصویر میکشد. فضای داستان پر از تنش و اضطراب است و نویسنده با مهارت، احساسات و افکار شخصیتها را به گونهای بیان میکند که خواننده بهراحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند. در نهایت، داستان با پایانبندی باز و پرابهام، مخاطب را به تفکر و تأمل بیشتر دربارهی مفاهیم مطرحشده دعوت میکند.
۴. “تماشا در مه” نوشته نسیم خاکسار
این داستان روایتی لطیف و عمیق از رابطهی عاطفی بین یک دایی و خواهرزادهاش است که در یک روز سرد زمستانی به تماشای طبیعت میروند. داستان با توصیفهای دقیق و فضاسازی قوی، مخاطب را به دنیای درونی شخصیتها میبرد. دایی که راوی داستان است، با خواهرزادهاش که کودکی کنجکاو و پرانرژی است، به دوچرخهسواری در جادهای مهآلود میروند. در طول مسیر، عمو خاطرات گذشتهاش را مرور میکند و به تفاوتهای سنی و نسلی بین خود و خواهرزادهاش فکر میکند. خواهرزاده با سوالات بیپایان و نگاه تازهاش به جهان، دایی را به فکر فرو میبرد و او را با چالشهای درونیاش مواجه میکند. داستان با نمادهایی مانند مه، برف و جاده، مفاهیمی مانند گذر زمان، نسلها و جستوجوی معنا را به تصویر میکشد. فضای داستان پر از احساسات لطیف و تنشهای درونی است و نویسنده با مهارت، احساسات و افکار شخصیتها را به گونهای بیان میکند که خواننده بهراحتی میتواند با آنها همذاتپنداری کند. در نهایت، داستان با پایانبندی باز و پرابهام، مخاطب را به تفکر و تأمل بیشتر دربارهی مفاهیم مطرحشده دعوت میکند.
تاریخچه نامه کانون
در پیشگفتار نخستین شماره از سومین دوره نامه کانون، شرحی از تاریخچه پرفراز و نشیب این نشریه تحولساز نیز منتشر شده است:
نخستین شماره نامه کانون نویسندگان ایران در بهار ۱۳۵۸ زیر نظر محمدعلی سپانلو منتشر شد. نامه با شعر «یاد بعضی نفرات» از نیما یوشیج آغاز شده بود. انتخاب این شعر از میان آثار منتشر نشدهی نیما توسط سیروس طاهباز، انتخابی درست و بهموقع بود؛ هم از آن رو که نیما سرآغاز فصلی نو در شعر فارسی است و هم از آن رو که اشارتی بود ارجگذارانه به کسانی که از انقلاب مشروطه تا فرو ریختن برج و باروی استبداد پهلوی برای آزادی و اعتلای فرهنگ ایران کوشیدند و رنجها و مصائب بیشمار را تاب آوردند.
انتشار دوره اول نامه کانون تا بهار ۱۳۶۰ ادامه داشت. در این مدت پنج شماره دیگر منتشر شد که مسئولیت دو شماره آن بر عهده سپانلو بود و سه شماره بعدی زیر نظر شورای سردبیری که سپانلو هم یکی از اعضای آن بود، منتشر گردید. شماره بعدی نامه کانون که ویژهنامهای بود برای سعید سلطانپور (که در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ اعدام شده بود)، در فضایی به شدت ناامن تدارک دیده شد و تا مرحله صفحهبندی پیش رفت، اما با شدت یافتن سرکوبها و بگیر و ببندها به چاپ نرسید. از آن پس تا سالها نه تنها نامه کانون، بلکه هیچ نشریه مستقل دیگری امکان انتشار نداشت.
پس از برگزاری سومین مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران در آذرماه ۱۳۸۰، انتشار دوره دیگری از نامه کانون نویسندگان ایران در دستور کار هیئت دبیران منتخب قرار گرفت و نخستین شماره آن در زمستان همان سال به همت سید علی صالحی منتشر شد. دومین شماره دوره دوم نامه کانون نیز در زمستان ۱۳۸۱ به کوشش زندهیاد علی اشرف درویشیان منتشر شد.
این شماره از نامه کانون نویسندگان ایران، با تنوع موضوعی و حضور چهرههای شاخص ادبیات معاصر، گامی مهم در جهت تداوم فعالیتهای فرهنگی و ادبی مستقل در ایران محسوب میشود. از میان اشعار نخشتین شماره نامه کانون، شعر علی صبوری با عنوان «بانوی سوگوار سمنگان» با صدا و اجرای شاعر در بانگ نوا منتشر شده است.