رمان «انقلاب مینا» نوشته مهرنوش مزارعی در ۲۵۴ صفحه توسط نشر باران در سوئد منتشر شد.
«انقلاب مینا»، نخست به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر شد و حالا نسخه فارسی آن توسط نشر باران روانه بازار کتاب اروپا و آمریکا شده است.
نشر باران در اطلاعیهای اعلام کرد: این کتاب، داستان زندگی پرتلاطم دختری است درگیر تحولات سیاسی و شخصی؛ رمانی است درباره رشد، مبارزه با سنت و هنجارهای اجتماعی.
از مهرنوش مزارعی تاکنون چهار مجموعه داستان به نامهای «بریدههای نور»، «خاکستری»، «کلارا و من» و «مادام x»؛ همچنین برگزیده داستان کوتاهی تحت عنوان «غریبهای در رختخواب من» و یک مجموعه ترجمه نمایشنامه به نام «یک زن، تنها» منتشر شده است.
ملیحه تیرهگل، پژوهشگر فقید ادبیات تبعید در معرفی «انقلاب مینا» نوشته است:
«انقلاب مینا» را میتوان رمانی «تاریخی» خواند؛ میتوان آن را رمانی «تمثیلی» برآورد کرد؛ یا میتوان آن را در زمرهی ادبیات «فمینیستی» گذاشت. اما «انقلاب مینا» در خوانش من ضمن این که میتواند همهی اینها تلقی شود، به تنهائی هیچ یک از آنها نیست. رمانی تاریخی است؛ چرا که ریزهکاریهای برشی از تاریخ و فرهنگ ایران را با حوصله و مهارتِ یک جواهر ساز- چونان نگین- بر حلقههای تخیل نشانده است؛ از «انقلاب شاه و مردم» گرفته تا «جشنهای دو هزار و پانصد سال شاهنشاهیِ ایران»؛ افزایش فاصلهی طبقاتی و افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها، به ویژه به تهران و تشکیل محلههائی به نام «حلبی آباد» در حاشیهی شهرها؛ اوجگیریِ خفقانِ سیاسی؛ اوجگیریِ نارضایتیِ الیت جامعه از رژیم محمدرضا شاه پهلوی؛ بروز مخالفانِ اسلامگرا، مانند گروه «علی شریعتی» و «مجاهدین خلق ایران»؛ جنبش دانشجوئی؛ جنبش چریکی و تشکیل «سازمان چریکهای فدائیِ خلق ایران»، رویداد موسوم به «سیاهکل»؛ افزایش شکنجه و اعدامِ ناراضیان؛ ده شب شعر انجمن گوته؛ تظاهرات روز عید فطر هزار و سیصد و پنجاه و هفت، اوجگیریِ نفوذ اسلامگرایانِ سیاسی در میان مردم سنتی؛ اوجگیریِ شهرت و محبوبیتِ آیتالله خمینی به عنوان «رهبر انقلاب»؛ خروجِ همیشگیِ محمدرضا شاه پهلوی از ایران؛ ورود آیتالله خمینی با آن «هیچِ» بزرگش، و سخنرانی در «بهشت زهرا»؛ شکستن درهای زندان اوین در تهران و آزادیِ زندانیان سیاسی؛ فریاد شبانهی «الله و اکبر» از سر بامها (به نشانهی «وحدتِ اسلامی»)؛ خیزش همافران و همیاریِ چریکهای مجاهد و فدائی با آنان؛ سقوط رژیم شاهنشاهی؛ تشکیل جمهوریِ اسلامی و کمیتهها و پاسدارانش؛ شکار گروهها، سازمانها، نهادها و افرادِ مخالف با رژیم تازه؛ و باز، زندان و شکنجه و اعدام؛ باز، جویدنِ قرص سیانور توسط مبارزانِ دستگیرشده؛ فرمان «حجاب اجباری» از سوی آیتالله خمینی، و اعتراض زنان تهران نسبت به این فرمان در روزهای اسفند پنجاه و هفت؛ اشغال سفارت امریکا در تهران؛ گریز نجات یافتگان از مرگ و تشکیل گروهها و سازمانها و نهادهای مخالف با رژیم (چپ و راست) در تبعید؛ و کلنجار تبعیدیان با بیکاری و بیپناهی در زیستگاههای تازه، به ویژه در امریکا، و به ویژه بعد از اشغال سفارت امریکا در تهران.»
تیرهگل سپس مینویسد:
«میتوان گفت که «انقلاب مینا» رمانی «تمثیلی» است؛ چرا که دگرگونیها و تحولات پنج دهه از روح و روانِ ایرانبانوی ما را در قالب زندگیِ دختری به نام «مینا»، ممثل کرده است.»
بیشتر بخوانید: