«خانه، فضایی برای گذر و گذار» یا مکانی برای ماندن و با هم بودن؟ سمیه دهبان در پادکستی که میشنوید در تلاش است تعریف تازهای از مفهوم خانه ارائه دهد، به این ترتیب که بین «من، خودم و سمیه» گفتوگویی شکل میگیرد. سمیه با خودش میگوید:
«در فراسوی پنجرهای که غروب میکند در آن آفتاب یکشنبهای که جمعه دیروز من بود، من انعکاس درختان عریانی را میبینم که خزان را در برابر دیوارھای قرمز کلیسایی میگذرانند که گنبد فیروزهای مسجد دیروز من بود.»
این یک نگاه متفاوت است. در ادبیات تبعید بحث بر سر «ناخانگی» است، اینجا بحث درباره کشف دوباره خانه به عنوان مکانی برای گذار است، مکانی در حد ایستگاه قطار. مسافر بعدی، همسفر و همخانه بعدی و در این معنا همسرنوشت توست. میشنوید: