علی آشوری: یلدا را بیافرینیم

کاش، آدمی، در یلدا
و درازنای شب و شب‌ها
همچون دانه‌های انار
در کنار هم بودند
از شور عشق و اشتیاق بوسه‌های گلفام و سرخ‌گون می‌گرفتند
آنگاه جنگی نمی‌ماند،
مگر خنده‌هایی گرم که در انتظار
نور و شوق صبحگاهان… کاش

علی آشوری

یلدا در حافظه‌ی جمعی ایرانیان، تنها طولانی‌ترین شب سال نیست؛ نامی است برای لحظه‌ای که تاریکی به اوج می‌رسد، اما در همان اوج، نوید روشنایی نیز زاده می‌شود. در این شب، سنت ایرانیان کهن، گرد آمدن و خواندن قصه و شنیدن شعر و متل و افسانه بود؛ عملی که بیش از هر چیز، گونه‌ای «مراقبت جمعی» از روشنایی در دل تاریکی به‌حساب می‌آمد. یلدا، در ژرف‌ترین لایه‌اش، آیینی برای تسلی‌بخشی به نور است؛ برای نگاه داشتن شعله‌ی کوچک امید در زمانی که جهان به‌ظاهر به سمت خاموشی میل می‌کند.

فهم تازه‌ی یلدا در زمانه‌ی ما، تنها بازگشت به گذشته یا تکرار آیین‌ها نیست؛ تلاش در بازخوانی معنای آن به افق اکنون است. امروزه، یلدا را می‌توان گونه‌ای تمرین اجتماعی برای پاسداری از امکان فردایی سالم‌تر و مهربان‌تر دانست (با خواندن و آفریدن قصه‌ها و شعرها و داستان‌ها و…).

به روزگاری که گسست‌ها، تنهایی‌ها و خشونت‌های پنهان و آشکار فراوان شده، لحظه‌ای که آدمیان در برابر تاریکی جمع می‌شوند و نام «صبح» را به یاد می‌آورند، خود عملی رادیکال است.

یلدا دعوتی است به بازاندیشی: اینکه چگونه در بلندترین شب، می‌توان بلندترین پیوندهای انسانی را دوباره ساخت؛ چگونه می‌توان تاریکی را فقط در قالب دشمن ندید و از منظری دیگر هم تاریکی را دید، و آن را زمینه‌ی پیدایش روشنایی دانست؛ و اندیشید چطور از دل یک آیین کهن، ایده‌ی جامعه‌ای روشن‌تر، مسئول‌تر و مملو از مهر را بیرون کشید.

یلدا فراتر از یک آیین تقویمی فهمیده می‌شود؛ لحظه‌ای که تاریکی فقط پایان نمی‌یابد، بلکه واقعاً زیسته می‌شود. در این تجربه، آنچه اهمیت می‌یابد امیدی ساده‌دلانه یا منفعل نیست، بلکه گونه‌ای آگاهی است از شکنندگی اکنون و از امکان‌هایی که فردا هنوز از آن تهی نشده است.

ایرانیان قدیم این شب را گرامی می‌داشتند، زیرا در آن، وعده‌ی بازگشت خورشید در طبیعت، و همچنین در زندگی انسانی (فرهنگ) جاری می‌شد. و شاید امروز نیز ما بتوانیم در همین پیوند ظریف میان تاریکی و نور، معنایی نو بیابیم: اینکه جامعه، همانند شب یلدا، تنها با حضور و مهر، همدلی و شعر و قصه‌خوانی… با یکدیگر است که می‌تواند از دل تاریک‌ترین لحظات، راهی به روشنایی در افق امروز ما بگشاید.

در همین زمینه:

بایگانی

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی