علی اسدالهی، شاعر و عضو کانون نویسندگان ایران ۳۰ آبان توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد. او بیش از ۳۰ روز در سلول انفرادی تحت ضرب و شتم و بازجویی برای پذیرش اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» بود و سپس به زندان فشافویه منتقل و بعد از برگزاری دادگاه شامگاه ۹ اسفند از زندان آزاد شد.
اسداللهی، متولد ۱۳۶۶، نویسنده، شاعر، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران است. از او تاکنون شش کتاب شعر با نامهای «الف تا ی» (انتشارات آهنگ دیگر ۱۳۸۸)، «چشم به راه ابریشم» (انتشارات نگاه ۱۳۹۰)، «پنیسیلین» (نشر ناممکن ۱۳۹۲)، «بنبست فرشته» (نشر منجنیق ۱۳۹۶)، منظومهٔ لالکی» (نشر میدان ۱۳۹۷)، «هشت نامه و سه شعر» (نشر پوئتیکا ۱۳۹۹) منتشر شده است. مجموعه عکس «پنج و هفت-شصت و هشت» (نشر پروبلماتیکا ۱۳۹۶) -با موضوع بررسی کرونولوژیک دیوارنوشتههای باقیمانده از سالها ۵۷ تا ۶۸- دیگر کتاب اوست. اسدالهی شعرها و ترجمههای خود را در شماری از فصلنامههای ادبی ایالات متحده مانند Hayden’s Ferry Review و Roanoke Review و Palaver Journal و The Writing Disorder ارائه کرده است.
با صرف «سَلْخ» در صیغهی مبالغت
با «قتل» که اسم فاعلش شمارهای سازمانیست – محرمانه است –
با مفعولِ «جَرْح» برآویختگان در کویها
برخاستند و شکرانه را کمر بستند
و تا آبدستِ وضو کردند در جویها
خون متواتر گشت.
به معابر
خطّابان به خط شدند:
پیشِ پای، نَطعِ جلّادان و پیشبندِ قصّابان در دستار؛
بر منابر امّا
هر بار ذکر قناری رفت.
–گوشت نوجوان!
گوشت نوجوان است این که روزه بدان گشادهاند…
با ذبح کودکان هر روز عیدِ اَضْحی کردند
و کارد
چنان از گلوی گل گذشت
که سنگ به ضرب آن شکست.
قدّارهکشان به غصب بستان رفتند
پاکوب میان لالهزاران رفتند
خوردند قسم به قتل گلها، آنگاه
با داس به ترحیبِ بهاران رفتند
اینک
جمع مکسّر «رَذْل» است عربدهجویان در شهر:
هزار کبوترِ بیسر
مشتمشت شکوفهی پرپر
میریزند شادمانهی نصرت را.
آنک
یکدشتْ چشمِ باز در خاک
باران را مژدگانِ نیسان را
به راه نشسته است.
*
ریشه میزند
و از شکافِ دو پلک برمیخیزد:
نهالِ باسقِ قیام
گل، گل، گل
جوانههای انتقام
جوانههای انتقام
از همین شاعر:
علی اسدالهی – چهار شعر کوتاه: نخل، عقاب، شالیکار، نویسنده