برای محسن شکاری ِ سربِدار
طناب گفت:
به مادر بگو ببخشاید
مامورم و معذور!
محسن گفت:
چرا من ؟!
طناب گفت:
برای عبرت دیگران
محسن گفت :
دیگران بیشمارند
مهلتی تا آفتاب رخ بنماید
طناب گفت:
در این مِه سنگین ، آفتاب کجا بود !؟
محسن گفت:
افق را بنگر!
پاریس ۱۲/۱۲/۲۰۲۲
از همین شاعر:
بانگ نما: گفتوگو در میانه رویا، شعری از حسن حسام با اجرای کانی کرمپور