سلمان رشدی جمعه ۱۲ اوت/۲۱ مرداد در غرب ایالت نیویورک در یک برنامه ادبی با چاقو مورد حمله قرار گرفت. بنا به اعلام خانواده رشدی جراحاتی که به این نویسنده وارد شده به حد و به گونهای است که «زندگی او را تغییر خواهد داد». خانواده رشدی گفتهاند که به «شوخطبعی» این نویسنده با وجود «شدت جراحاتش» خدشهای وارد نشده است.
سیان ان چهارشنبه ۱۷ اوت/۲۶ مرداد گزارش داد که وضع رشدی به ثبات رسیده اما احتمالا یک چشم خود را از دست خواهد داد.
هادی مطر، متهم به حمله با چاقو به سلمان رشدی در مصاحبهای با نیویورک پست گفت به آیتالله روحالله خمینی احترام میگذارد اما نمی گوید پیروی فتوای بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده است. هادی مطر همچنین به نیویورک پست گفت تنها چند صفحه از رمان «آیات شیطانی» رشدی را خوانده است. او روز پنجشنبه ۱۸ اوت/ ۲۷ مرداد در دادگاه حاضر شد و اتهامات خود را نپذیرفت.
ما در«بانگ» سوءقصد به سلمان رشدی را «تیغ کشی جاهل و جهالت بر آزادی بیان» میدانیم.
پرتو نوری علا در مجموعهای از نظرخواهیهای نشریه ادبی بانگ درباره این واقعه می نویسد:
چاقو زدن به گردن سلمان رشدی تفاوتی با زدن هواپیما به برجهای دو قلو و به رگبار بستن نویسندگان «شارلی عبدو» ندارد. همه از یک سرچشمۀ خونزده آب میخورند؛ همه علیه تفکر، شادی و روشنائیاند و تا این چشمه خشکانده نشود مرتب شاهد اینگونه وقایع خواهیم بود
یکبار دیگر در نهایت تأسف، نویسندهای آزاداندیش و روشنفکری با شهامت، سلمان رشدی، گرفتار ترور شد. نویسندهای که در برابر یقینیات، شک کرد و با ذهن خلاق و تیزپرواز و طنزی جذاب، جهانی شگفت آفرید و آن را از طریق نشر آثارش، همگانی کرد. تاریکاندیشان خرافاتی و اسلامگرایان افراطی که در یقینِ فسیل شده خود لحظهای تردید نمیکنند، با ترور سلمان رشدی، بار دیگر بر قطر پروندۀ تیرۀ حماقت افزودند. خوشبختانه سلمان رشدی از این ترور مذهبی جان سالم به در برد و هنوز میتواند همچون سی و چهار سال گذشته که زندگی محدود و در خفا داشت اما آثار متعدد و ارزندهای به علاقمندان و طرفدارانش عرضه کرد، بنویسد و روشنگری کند.
مطابق مفاد اعلامیۀ جهانیِ حقوق بشر، قتل نفس، جرم محسوب میشود و اگر کسی آمر اقدام به قتل باشد نیز باید همانند قاتل، مجازات گردد. بنابراین مطابق قوانین مدنی کشورهای دموکرات و معتقد به حقوق بشر، ترور سلمان رشدی، مثل قتل دهها تن از دگراندیشان، زشت و مزموم است و به لحاظ قانونی، دادگاه فدرال آمریکا، جوان لبنانیالاصل ۲۴ ساله مسلمان افراطی را محکوم و شامل مجازات درجه دوم نموده است. اما متأسفانه از طرف دولت آمریکا، و جهان غرب که در معرض جنایت و کشتار شهروندان خود بودهاند برای ریشهکن کردن افراطگرایی مذهبی اقدامی صورت نگرفته است.
۳۴ سال پیش، روحالله خمینی پس از قبول متارکۀ مفتضحانۀ جنگ طولانی و خانهبراندازِ ایران و عراق با هزاران کشته و معلول جنگی، چنان در موضع ضعف قرار گرفته بود که برای به دست آوردن قدرت مجدد، به هر چیزی چنگ میانداخت. انتشار کتاب “آیههای شیطانی” و واکنش جنونآمیز مسلمانانِ افراطی، علیه نویسندۀ کتاب، موقعیت مغتنمی برای خمینی بود که آگاهانه و به قصد کسب قدرت سیاسی، با تعیین پاداش برای کشتن سلمان رشدی و حتی ناشر او، فتوا صادر کند. این فتوای زور و بیمنطق، که مورد حمایت چندین تن از اصلاحطلبان حکومتی نیز قرار گرفت، تا امروز به دهها آدمربائی، ضرب و جرح و قتل منجر شده است.
به روشنی میبینیم امروزه جهان، بویژه کشورهای غربی، با یک ایدئولوژی تمامیتخواه و آدمکش که یکدَم از خونریزی باز نمانده، دست به مماشات زده است. به همین دلیل آن دسته از مسلمانان ستیزهجو و افراطی، هر روز جَریتر، درندهتر و خونخوارتر میشوند. چاقو زدن به گردن سلمان رشدی تفاوتی با زدن هواپیما به برجهای دو قلو و به رگبار بستن نویسندگان «شارلی عبدو» ندارد. همه از یک سرچشمۀ خونزده آب میخورند؛ همه علیه تفکر، شادی و روشنائیاند و تا این چشمه خشکانده نشود مرتب شاهد اینگونه وقایع خواهیم بود.
ضروری است ما ایرانیان ستم دیده از جنایات رژیم اسلامی، ضمن تقبیح عمل جوانی که تحت تأثیر تلقینات خمینی، دست به ترور زده، و دفاع از گسترش آزاداندیشی، و آرزوی بهبودی سریع سلمان رشدی، از کشورهای معتقد به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، دموکراتها، سکولارها و بویژه دولت آمریکا بخواهیم تنها به منافع خود نیندیشند و از مماشات با دولتهای خطرناکی مثل رژیم اسلامی دست بکشند. رژیم اسلامی نه تنها حامی تروریسم جهانی است که به مردمان کشور خود نیز رحم نکرده و هر صدای آزاد اندیش، انتقادی و حق طلب را به فجیعترین شکل، سرکوب میکند.
جرأت و شهامت سلمان رشدی و همه متفکرین و نویسندگان و مبارزان راه آزادی، قابل ستایش و پشتیبانی است. تمام کسانی که تنها با نوشتن و بیان نظرات خود، چون خار، در چشم تنگ عمال رژیم اسلامی فرو میروند، به ما نشان دادهاند که جهان مذهبیونِ افراطی، چه خشک و منجمد و تیره است و برای حذف رنگارنگی عقاید دگراندیشان، راهی جز قتل و آدمکشی نمیشناسند. بنظر من تنها با مجازات آمران قتل دگراندیشان، همتراز با مجازات قاتلان آنان، میتوان امید به جهان بهتری داشت. مستمر باد حرمت قلم.
کالیفرنیا، شانزده اوت ۲۰۲۲
بیشتر بخوانید:
سوءقصد به سلمان رشدی: تیغکشی جاهل و جهالت بر آزادی بیان
نسیم خاکسار درباره فتوای قتل رشدی به خاطر رمان آیات شیطانی: داستان خلق موقعیت تراژیک انسان تنهاست