
نشر آسمانا به تازگی نمایشنامهی جدیدی از علی فومنی با عنوان «یوسف، یوزف، جوزپه» را منتشر کرده است. این اثر که نویسندهاش آن را «جننامهای در جامهی نمایشنامه» توصیف میکند، روایتی متفاوت از جنگ را از زبان شخصیتهایی که به ظاهر «جنزده» به نظر میرسند، ارائه میدهد. پیش از این، فومنی با نمایشنامهی «درنای سیبری» نیز با همین نشر همکاری داشته است.
علی فومنی، نویسندهی این اثر، شاعر، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر است که پیش از این نیز آثارش در ایران به روی صحنه رفتهاند اما تاکنون به صورت مکتوب منتشر نشده بودند. او علاوه بر نویسندگی، سابقهی کارگردانی در سطح بینالمللی (در کشورهایی چون امارات، کانادا و آمریکا) و فعالیتهای آموزشی در زمینهی تئاتر و ادبیات را نیز در کارنامهی خود دارد.

نشر آسمانا پیش از این و در سال ۱۴۰۲ نیز نمایشنامهی «درنای سیبری» را از همین نویسنده به چاپ رسانده بود.
فومنی در توصیف اثر جدید خود مینویسد:
«یوسف، یوزف، جوزپه در بوقوکرنای اصلاحات، بر آوارِ کوی دانشگاه به دنیا آمد و بیدرنگ انکار شد تا در عمارت عبای شکلاتی پروندهاش بسته شود. در خشمِ خس و خاشاک، به همتِ جانهایی شیفته، جان گرفت؛ اجراش اما در تالار مولوی توقیف شد تا در کابوس کاپشن بهاری پروندهاش بسته شود. در تب تدبیر و امید، به سعیِ جمع جانسخت دیگری برخاست؛ اما به ظنِ مضمون خطرناک، درِ تئاتر شهر به رویش بسته شد تا در لوای لبادهی بنفش پروندهاش بسته شود. با اینهمه، یوسف، یوزف، جوزپه را کسانی، کم یا زیاد، کج یا راست، بر صحنههایی پیدا و ناپیدا نشاندند تا امروزِ دور از خانه بر خوانِ کاغذ بنشیند، تا باز پریدن بتواند،… پرونده چنین باز بمانَد.»