«کمین بود» نوشته فرشته مولوی با اجرای نگین کیانفر

چندی‌ست که  نشر  «آزادان» (Azadan Books) رمان «کمین بود» نوشته فرشته مولوی را خارج از ایران منتشر کرده است. ساسان قهرمان درباره درونمایه و ساخت این رمان می‌نویسد:

«کمین بود» روایت فاجعه است. فاجعه‌ای شخصی- فردی-خانوادگی، که  مانند همه رمان‌های بزرگ، در واقع تصویر و پرتوی‌ست از جامعه و تاریخ. روایت با قطعه‌ای از پازلِ درهم‌پیچِ آن در ذهن «سوری» آغاز می‌شود و سپس با رفت‌وبازگشت‌های زمانی و از ذهن‌های راوی‌های دیگر، یا در واقع راویِ چندوجهی اما یگانه‌ی «زبان»، ادامه می‌یابد، شکسته‌های گم-پیدای آشوب و گردابِ کابوس‌ها و دردها و پریشانی‌ها و آرزوها و عشق‌ها و خشم‌ها و پشیمانی‌های بازی‌سازانِ این خانواده-جامعه را قطعه قطعه، کنار هم می‌گذارد تا «فاجعه» رنگ بگیرد و به جان بنشیند.

نخستین فصل از رمان «کمین بود» نوشته فرشته مولوی با صدا و اجرای نگین کیانفر را می‌شنوید:

قهرمان در ادامه درباره ویژگی‌های چشمگیر این رمان می‌نویسد:

 «…مهارتِ نویسنده در یکی از بهترین نمونه‌های به‌کارگیریِ  «زبان»، نه‌تنها فقط به مثابه ابزارِ بیان، بلکه در حکمِ یکی از ستون‌های محوری (اگر نه محور اصلی) روایت دانست، و نیز انتخاب شخصیت‌ها، انتخاب راوی آغازین (و سپس سیرِ آن به راوی‌های دیگر)، کامیابی در ترکیب و پیوندِ التهاب درونی شخصیت‌ها با روند حوادث بیرونی و پیرامونی با اتکا به «زبان» و ضرباهنگ، و کامیابی در برآوردنِ تصویری آینه‌وار از موقعیت شخصی-درونیِ راویِ محوری (سوری) و تک‌تک راوی‌های دیگر، با موقعیت جامعه (جنبه‌ها و وجه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روابط فردی و اجتماعی) در دورانی که دست‌کم دو نسل جامعه‌ی ایران در داخل و خارج از کشور در مجموع، و فرد فردِ «ما»، ایرانیانی از نسل‌های مختلف و قشرها و جنسیت‌ها و نگرش‌های مختلف در محیط‌های مختلف، با التهابی درونی و بیرونی، به  پازلی از قطعه‌های پراکنده‌ی گذشته، اکنون، و آینده‌ای نامشخص می‌نگرد.»

بیشتر بخوانید:

فرشته مولوی: استحکام در قلم و قدم

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی