مجمع فراموشان، هشتمین رمان سپیده محمدیان است. این رمان بنا بر اطلاعیه نشر مهری بعد از ماهها انتظار برای دریافت مجوز چاپ، در ایران غیر چاپ اعلام شد و در نهایت توسط نشر مهرى در لندن به چاپ رسید، در شهر استانبول رونمایى شد و هفته گذشته در مجموعه کتاب «فرهنگان» با حضور شماری از علاقمندان به ادبیات داستانی ایران مورد بررسى و تحلیل قرار گرفت.
سپیده محمدیان (متولد ۱۳۶۸) در آثارش به مسائل زنان توجه ویژه دارد: مشکلات مادری با فرزند اوتیست، قتلهای ناموسی، زندگی و تولد و مرگ. او نمایشنامهای هم درباره مشکلات یک کودک معلول نوشته است.
نشر مهری گزارشی از نشست رونمایی از «مجمع فراموشان» نوشته سپیده محمدیان را برای انتشار در اختیار بانگ قرار داده است که میخوانید:
نگرش ناتورالیستی
على رضا بهنام نویسنده و منتقد ادبى،مجمع فراموشان را رمانى یکه و نادر و خارج از جریان امروز ادبیات ایران دانست.
بهنام معتقد است که نمونه چنین داستانهایی در سالهاى اخیر بسیار کم به چشم مىخورد. وى افزود به لحاظ قدرت درام در این اثر و معمارى حوادث، وقایع تاریخى و شیوه پرداخت شخصیتها از بهترین نمونههاى پیوند درام در سبک ناتورالیسم شهرى است که داستان در برخى قسمتها به آن نزدیک مىشود. هرچند که مجمع فراموشان به هیچ کدام از جریانهاى امروز ادبیات ما تعلق ندارد و به همین دلیل است که این رمان یک جاى خالى بزرگ را در ادبیات امروز ما پر مىکند.
بهنام گفت: در نزدیکى به ناتورالیسم شهرى عدد معدودى از نویسندگان چون صادق چوبک، هدایت و امیرحسین چهلتن شاید در برخی آثارشان به اجراى این سبک نزدیک شدهاند و در آن موفق عمل کردهاند. حالا امروز سپیده محمدیان در این رمان با پیچیدگى فوقالعاده داستان، حتى آن جا که از عنصر رویا کمک مىگیرد در کار پرداخت علت و معلولى داستان است.از اینجاست که توصیه مىشود کتاب دو بار خوانده شود چرا که پس از پایان غافلگیرانه داستان،اینبار همهى نشانهها معناى تازه پیدا مىکند.
توانایی نویسنده در شخصیتپردازی
در ادامه داوود قنبرى نویسنده به ذکر توانایى نویسنده در ساخت فضایى پر از خیال و خرده داستانها، رمان مجمع فراموشان را یادآور صدسال تنهایى و شخصیتهایش دانست. جهانى سیال از خیال که پر است از شخصیتهایى که علیرغم کوتاهى داستان ،همگى به درستى و کمال ممکن معرفى و پرداخت شدهاند. داستانى که از چارچوبهاى زمان و مکان خارج مىشود و در یک عدم قطعیت عمدى که تنها پس از به پایان رسیدن داستان متوجه آن مىشویم که او به عمد خیال شخصى خواننده را همراه خود کرده اما در نهایت و در جمعبندى با چارچوب و چفت و بست داستانى خاص خودش خواننده را غافلگیر مىکند.
قنبری در ادامه گفت: و از اینجاست که من هم فکر مىکنم داستان باید دوبار خوانده شود. چرا که هیچ چیز از جمله شخصیتها، مکانها، زمانها و حتى اشیا در هیچ بخشى رها نمىشوند بلکه ابزار او در پرداخت یک رویا یا کابوسى غافلگیرکننده و به شدت تصویرىاند. درست بر اساس بحث طپانچه چخوف، هرآنچه که نویسنده در هر گوشه و کنار داستان قرار داده، در پایان همه و همه معنا و کارکرد خود را پیدا مىکند. این نویسنده در ادامه گفت: در حوزه شخصیتپردازى، محمدیان بسیار توانمند عمل کرده و شخصیتها ولو فرعى،سهبعدى و لایه لایه اند و از این جهت در ذهن خواننده آشنا و ماندگار خواهند بود. در همان حال نویسنده بودنهایى را به تصویر مى کشد که تا آخرین لحظه و یا حتى پایان کتاب، از بود و نبودشان نمیتوان مطمئن بود.
محسن ولیحى طراح نیز گفت: سپیده محمدیان در این اثر با دقت و زیرکى فضاها خالى خیالانگیزى در گوشه و کنار داستان قرار داده است تا در این رویاى به دقت معمارى شده فضایى براى خیال پردازى مخاطب فراهم کند و او را از خواننده صرف بودن ،به تماشاگر فعالترى براى این داستان تبدیل کند.
در پایان سپیده محمدیان با ذکر اینکه در تمامى آثارش به عنوان یک حقوقدان و پژوهشگر حوزه جامعهشناسى، به امر پژوهش در موضوع داستان پرداخته، گفت مجمع فراموشان اولین اثر او پس از بیست سال نوشتن است. او یادآوری کرد که بنای این داستان بر خیال و شاعرانگی استوار است.