بعد از ۱۰ سال مجموعه شعر تازه‌ای از مهدی گنجوی منتشر شد

«غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند»، مهدی گنجوی، مجموعه شعر

مجموعه شعر مهدی گنجوی با عنوان «غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند» منتشر شد. پیش از این بخش‌هایی از این مجموعه شعر در مجله «ناممکن» منتشر و در «تریبون زمانه» بازنشر شده بود.

شعرهای گنجوی همچنین در مجلاتی چون «سه‌پنج»، «وزن دنیا»، و «ویرگول» نیز منتشر شده‌اند.

فاطمه زمردیان در یادداشتی درباره کتاب «کلماتی که وغیره را پر می‌کنند نوشته است:

کلمه‌هایی در این دفتر شعر به کار رفته است که در حالت عادی، فقط اجازه دارند که به صورت “وغیره” وجود داشته باشند… “و غیره” در شعر او اصطلاحی است که نقش لباسی را بازی می‌کند که می‌توان بر تن هرچیز ممنوع و هرچیز قدغنی پوشاند و با این ترفند، او را وارد زندگی کرد. “و غیره” دقیقا وسط زندگی گذاشته می‌شود تا جریان معمول و جاری زندگی را دچار سکته و تاخیر کند.

زمردیان، ف. (۱۳۹۲) مردم شهر/کتابخانه بزرگی هستند. روزآنلاین.  

ساقی قهرمان در خوانش خود از کتاب «غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند»[۲] نوشته است:

مجموعه را که باز می‌کنی، تصور می‌کنی متنی است پیرامون موضوعی، اما در دو سه سطر اول می‌بینی شبیه روایت است. می‌آیی روایت را بخوانی‌، می‌بینی اشتباه کرده‌ای؛ شعر است. می‌آیی شعر را بخوانی، می‌بینی از عادت‌ شعرهای معمول و مرسوم متفاوت است؛ خیلی شعر است.

خیلی شعر است، چون متن، خواننده را وادار می‌کند مکث کند، و ببینی این شعر است، به این معنا که یک آهنگ درونی جمله‌ها را موزون کرده؛ موزون در حدی که از عادی در آمده و موج برداشته، مثل وقتی که از شن‌های ساحل قدم می‌گذاری توی آب‌ و با اولین هجوم موج که به سویت می‌آید، تفاوت ساکن و سیال را باور می‌کنی. به این معنا که کلمه‌ها در این شعر، تلف نمی‌شوند، یا ابزار نمی‌شوند، یا مصرف نمی‌شوند، یا با سوء استفاده مواجه نمی‌شوند. به توانِ معنایی یک کلمه، در این شعر، میدان داده می‌شود که در طول جمله با بُعدهای گوناگون خودش دیده شود، و باز در خوانش‌های بعدی توان خوانش‌های دیگر داشته باشد، و در ذهن حجمی از معنایی رونده ایجاد کند.

و به این معنا که در این شعر، شعر یک اتاق نیست، امکان اقامت نمی‌دهد؛ دروازه است و از یک فضا ناگهان باز می‌شود به یک فضای دیگر، انگار ناگهان از یک‌ «روز» باز می‌شود به یک «شب»، از یک شب به یک روز −تفاوت عظیم است میان زمانی که شعر را شروع می‌کنی، و زمانی که داری شعر را تما-خوا می‌کنی؛‌ فاصله‌ی از جایی است به جایی بسیار دیگر؛‌ این، امکان مکاشفه می‌دهد.

قهرمان، س. (۱۴۰۰) خوانشی از شعر مهدی گنجوی. رسانه پارسی.   

مهدی گنجوی تاکنون نقدهای متعددی بر شعر معاصر و جریان‌های آن نوشته است، ترجمه‌هایی در زمینه شعر از تری ایگلتون و پل هوور و مقالاتی درباره تئوری ترجمه شعر، و شعر زیست‌بومی منتشر ساخته است. در مصاحبه‌ای با مجله «هفته» درباره شعر گفته است:

من رابطه‌های متفاوت و در حال تغییری با شعر در زندگی‌ام داشته‌ام. در سال‌های کودکی تا نوجوانی علاقه‌ام به درک احساساتم بود که مرا به شعر پیوند می‌داد. فهم انواع احساسی که در زندگی می‌کنیم، تفاوت‌هایشان، ارزششان و دلایل ناپایداری‌شان. در نوجوانی با معنای امور درگیر شدم که مرا به شکلی دیگر از شعر پیوند داد. وسواس بر معنا، اهمیتِ جای کلمات را در جمله برایم مشخص کرد. کم‌کم می‌دیدم رابطه‌ام با کلمات دستخوش دست‌کاری اجتماعی و دولتی‌ست. کلماتی از ما دریغ می‌شود و کلماتی برای ما به شکل خاصی معنا می‌شود. شعر به من امکان این را می‌داد که دوباره به معنای زندگی و ارزش امور فکر کنم و علیه ایدئولوژی حاکم خیال بورزم.

بازگرداندن صداهای غایب در غربت، مهدی گنجوی در گفتگوی اختصاصی با هفته، شماره ۶۷۵، ۲۰۲۲.

«غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند» را انتشارات آسمانا در تورنتوی کانادا منتشر ساخته است و از لینک زیر قابل تهیه است.

«غریبه‌هایی که در من زندگی می‌کنند» اولین مجموعه شعری‌ست که گنجوی پس از ده سال به نشر سپرده است.

پیش از این از مهدی گنجوی سه مجموعه شعر با عنوان‌های «وغیره می‌گذاری وسط زندگی‌ام» (انتشارات جامه‌دران، ۱۳۸۸)، «کلماتی که وغیره را پر می‌کنند» (انتشارات الکترونیکی عروض، ۱۳۸۸)، «و احساسات پیش‌پا‌افتاده» (انتشارات الکترونیکی روزبهانی، ۱۳۹۰) منتشر شده بود.

تهیه کتاب

در همین زمینه:

 

بانگ

«بانگ» یک رسانه ادبی و کاملاً خودبنیاد است که در خارج از ایران و به دور از سانسور و خودسانسوری بر مبنای تجربه‌ها و امکانات مشترک شخصی شکل گرفته است.

شبکه های اجتماعی