مریم گمار، متولد ۲۶ تیر ۱۳۵۹ در کرمانشاه و دیپلم رشته ادبیات و تربیت معلم مفاهیم عربی (فوق دیپلم علوم قرآنی) از تبلیغات اسلامی کرمانشاه و دیپلم معرق از فنی حرفهای کرمانشاه و دیپلم (تزیین منزل) فضای داخلی در فنی حرفهای کرمانشاه. نقاش رنگروغن (سبک رئالیسم). شروع فعالیت شعری از سال ۱۳۷۹ در مجتمع آوینی کرمانشاه. اولین کتاب خود را در پاییز ۱۳۹۹ منتشر کرده است:
۱- اردیبهشت دستهایم ۱۳۹۹
۲-اشعار مشترک شاعران طلایهداران شعر سپید ۱۴۰۱ (مشترکاً گردآورنده بودم)
و در ۱۲کتاب مشترک شرکت داشتم:
و چاپ اشعارکوتاه و بلند در روزنامههای داخل کشور و خارج کشور
گردن چرخاندهای به اضطراب
در پس حفره های مجروح
صدا میزنی مرا
ای بابونه اندوه
بگو چگونه بسرایم؟
فوران اشک در صدایت را
که شکل درهمی از ایستادن بادی
جلوتر بیا
به موازات لب های پنجره
حالا بگو در این تخیل غلیظ
در انتظارِ کدام اشاره ی باران
باشم ؟
که از بسامدش
رنجی ناگزیر بر سرم نریزد
و پرت نشوم بر شمایلِ تاریکی
که ذهنی مرطوب را پس می دهد
بگو در طبیعت تو!
به کدام جهت شعله بگیرم؟
تا طلوع کنم بر نیمرخ کلمات
و از کهکشانی عبور
ای سطر سر به زیر
آویخته بر تلألو ماه
قد کشیدن تو بر ناخودآگاهم را
برگردن کدام حروف معاصر بیاندازم؟
که سبز شود اندیشهاش
در خاکهای نابارور
ای یاس در هم تنیده ؛
ظرافت لبخندی در عبور!
به دیدنم بیا!
صدا بزن مرا
که در ادامه ات نشسته
هزار ناگهان تازه
میبینی؟
این نشانهها؛
از سمت تو،
عبارتیست از نو
که خواب ِواژه های گداخته را بهم میزند
حالا میتوانم با هر انگشت
شعری را جابجا کنم و به هیات لبخندی جا بزنم.
از همین شاعر:
مریم گمار: نشستهای بر شاخههای رها